ماهنامه خط صلح – نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در کنار جشنوارهی فیلم فجر، مهمترین مناسبت فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود که هر ساله (به استثنای نخستین سال برپاییاش که مصادف با آبان بود) در اواسط اردیبهشت ماه برگزار میشود. این نمایشگاه از سال ۱۳۶۶ که نخستین سال برپایی آن شمرده میشود تا ۱۳۸۵، در محل دائمی نمایشگاههای بین المللی تهران (انتهای بزرگراه چمران) برگزار شد و سپس از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۴ به مصلی امام خمینی تهران (واقع در عباس آباد) تغییر مکان داد و سرانجام سال اخیر (۱۳۹۵) به شهر آفتاب در جنوب شهر تهران انتقال یافت. گفتنی است این نقل و انتقالها بی حرف و حدیث و انتقاد همراه نبوده است.
پیشینهی نمایشگاه بین المللی کتاب تهران
آمار و اطلاعاتی که از نمایشگاههای کتاب در تهران، پیش از برگزاری نخستین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در دست است، نشان میدهد که هیچ نمونهی قابل مقایسهای که وجهه بین المللی داشته باشد، یا حتی در بعد سراسری اعتبار خاصی به آن تعلق گیرد، وجود نداشته است. به عبارت سادهتر، نمایشگاه بین المللی کتاب تهران فاقد پیشینهی واقعی است. از آغاز حکومت جمهوری اسلامی تا سال ۱۳۶۶ که نخستین نمایشگاه بین المللی برگزار شد، هر از گاهی نمایشگاههایی از سوی مراکز گوناگون، اینجا و آنجا و بیشتر به مناسبت دههی فجر برگزار شد، اما شمار عنوانها و ناشران شرکت کننده چندان در خور توجه نبود؛ بگذریم که این نمایشگاهها اغلب نه تنها بین المللی که حتی سراسری هم نبودند.
برای نمونه نمایشگاههایی که با عنوان “نمایشگاه بزرگ کتاب” پیش از آن برگزار شد (در ۱۳۶۱ با شرکت ۱۱۰ ناشر و ۱۸۰۰ عنوان کتاب در کتابخانهی مرکزی پارک شهر؛ ۱۳۶۲ با ۲۵۰۰ عنوان و ۱۲۰ ناشر؛ ۱۳۶۳ با شش هزار عنوان و ۸۸ ناشر در موزهی هنرهای معاصر، ۱۳۶۴ با نه هزار عنوان و ۲۰۴ ناشر و ۱۳۶۵ با آماری حتی کمتر از این)، چنان بیبضاعت شمرده میشود که واژهی بزرگ برای چنین نمایشگاههایی که گاه شمار عنوان کتابهایش کمتر از شمار عناوین موجود در کتابخانهای کوچک بود، بیشتر به طنز میماند.
بهرغم این گفتهها، به نظر میرسد اندیشهی برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب، باید پس از برگزاری چند دوره “نمایشگاه کتاب فجر” به ذهن مسئولان وقت خطور کرده باشد؛ اما گمان میرود به سبب دشواریهای ناشی از همزمانی برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب با دیگر مراسم و تدارکات جشنهای دههی فجر، تصمیم گرفته شد یا ضرورت چنین ایجاب کرد که نمایشگاه بین المللی کتاب در زمان دیگری برگزار شود؛ توفیقی اجباری که سودمندی و صحت آن بعدها به تجربه ثابت شد.
مقایسهی تطبیقی آمار نخستین و آخرین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران
مقایسهای کوتاه میان آمار نخستین و آخرین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران بیان کنندهی تحول و گسترش فوق العادهی این پدیده در ایران است. بنا بر آمار، در نخستین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران ۲۱۴ ناشر داخلی با نه هزار عنوان کتاب و ۱۹۶ ناشر خارجی با ۱۸۵۰۰ عنوان شرکت داشتند و حدود پانصد هزار نفر از این نمایشگاه دیدن کرده بودند.
این در حالی است که در بیست و نهمین دورهی برگزاری این نمایشگاه شمار ناشران داخلی شرکت کننده در این مناسبت به ۱۴۲۶ ناشر با ۲۶۶ هزار و ۴۲۹ عنوان اثر، و ششصد ناشر خارجی با ۱۳۲ هزار عنوان کتاب افزایش یافته و حدود پنج میلیون نفر نیز از بیست و نهمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران بازدید کردهاند.
گسترش این نمایشگاه و استقبال مردم از آن، حساسیت ویژهای به این پدیده بخشیده و گاه موجب بروز اختلاف نظرهایی میان ناشران شرکت کننده در نمایشگاه با مسئولان دولتی برگزار کننده شده است. چنین به نظر میرسد که رشد تصاعدی نمایشگاه از آن پدیدهای برساخته که نه قابل انحلال است و نه میتوان از وسوسهی کنترل آن از سوی مسئولان دولتی و حکومتی چشم پوشید.
حواشی نمایشگاه بین المللی کتاب تهران
از زمان برگزاری نخستین نمایشگاه کتاب تهران تا کنون، حواشی و بحثهای فراوانی دربارهی آن وجود داشته است. برخی انتقادها به نحوهی برگزاری نمایشگاه باز میگردد و اینکه برخلاف نمایشگاههای بین المللی مشابه در دیگر کشورها، این نمایشگاه نه مناسبتی تخصصی برای ملاقات و بده و بستان ناشران و نویسندگان و دست اندرکاران کتاب، که فروشگاه بزرگی برای فروش کتاب است. همچنین برخی این انتقاد را وارد کردهاند که این نمایشگاه جنبهای تبلیغی و نمایشی یافته است. گروهی دیگر نیز گلایه کردهاند حال که ما با پدیدهی فروشگاه بزرگ کتاب سر و کار داریم که نه صرفاً برای متخصصان کتاب، که در اصل برای عامه مردم برپا میشود، چرا این پدیده باید تنها منحصر به چند روز در سال شود؟
از سوی دیگر با توجه به اینکه ایام برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، فرصتی اقتصادی برای ناشران فراهم میکند، برخی از ناشران دربارهی تبعیضات و محدودیتهایی که در این مناسبت در حق ایشان میشود، گله و شکایت داشتهاند. عدم صدور مجوز برای شرکت در نمایشگاه، عدم اختصاص غرفهی مناسب برای ناشران، عدم اجازه برای عرضهی برخی کتابهایی که پیش از این مجوز نشر دریافت کردهاند، جمع آوری برخی کتابها از نمایشگاه و غیره از عمده شکایتهایی هستند که از سوی برخی ناشران ابراز میشود.
همچنین بهویژه در دورهی دولت احمدی نژاد تقابل میان ناشران و وزارت ارشاد دربارهی چگونگی برگزاری نمایشگاه کتاب، مکان برگزاری و سیاستهای جاری در نمایشگاه به اوج خود رسید. تغییر مکان نمایشگاه کتاب از محل دائمی نمایشگاههای بین المللی به مصلی امام خمینی تهران به بهانهی ایجاد ترافیک در ایام نمایشگاه از عمدهترین چالشهای میان وزارت ارشاد وقت با ناشران شمرده میشد. عمدهی ناشران غیر دولتی نسبت به تغییر مکان نمایشگاه معترض بودند و گمان داشتند مصلی تهران مکان مناسبی برای برگزاری نمایشگاه کتاب نیست. همچنین برخی ناشران دولت را متهم میکردند که با این تغییر و تحول نهادهای وزارت ارشاد تعمداً میکوشد نمایشگاه کتاب را از رونق بیندازد و آن را کنترل کند. همچنین تلاش دولت برای جدا کردن جشنوارهی مطبوعات از نمایشگاه کتاب و نیز تعیین مکانی متفاوت برای غرفههای ناشران خارجی عملاً به بروز بحرانی میان دولت و ناشران داخلی و خارجی ختم شد تا جایی که سخن از تحریم نمایشگاه به میان آمد.
اما شاید پر منازعهتر از این موارد، بحث عدم صدور مجوز شرکت در نمایشگاه برای برخی ناشران مطرح اما منتقد دولت (برای نمونه نشر آگه و اختران) و نیز جمعآوری برخی کتابها (برای نمونه آثار صادق هدایت، فروغ فرخزاد، میلان کوندرا، شاملو و غیره) از نمایشگاه بود؛ کتابهایی که از وزارت ارشاد وقت مجوز رسمی چاپ و نشر دریافت کرده و پیش از آن از سد ممیزی گذشته بودند. بهویژه اقدام اخیر، بهراستی توجیه قانونی و حقوقی نداشت.
با روی کار آمدن دولت آقای روحانی البته کوششهایی برای ترمیم اعتماد از دست رفته میان ناشران و دولت صورت گرفت و در آغاز وزیر ارشاد نیز سخنان دلگرم کنندهای در باب مخالفت با ممیزی پیش از چاپ بر زبان راند، مواضعی که البته به سرعت زیر فشار محافظه کاران و بخشهای تندروتر حاکمیت ناچار از آن عدول کردند.
به هر حال چنین به نظر میآید که تغییر مکان نمایشگاه از مصلی تهران به شهر آفتاب در جنوب شهر، به نسبت قدمی به پیش باشد. همچنین سپردن برخی مسئولیتهای اجرایی در نمایشگاه اخیر به اتحادیهی ناشران نیز از این جمله است اما بیش و کم این انتقاد نیز شنیده میشود که وزارت ارشاد توانایی دفاع از مجوزهای صادرهاش در حوزهی کتاب (به مانند حوزهی صدور مجوز کنسرتهای موسیقی) را ندارد. مسئولان وزارت ارشاد خود رسماً اعلام کردهاند که ۸۸۳ عنوان کتاب از نمایشگاه جمعآوری و هشت غرفه نیز پلمپ شده است. البته مسئولان ارشاد سخن از جمعآوری و توقیف در صورت تخلف میکنند اما هستند ناشرانی که باور دیگری دارند. برای نمونه مهدی خزعلی که انتشارات او یعنی طبیان از حضور در نمایشگاه بازداشته شده این محدودیت را به دلایل سیاسی میداند. همچنین جدای از کتابهایی که مجوزهای لازم را نداشتند، کماکان در این نمایشگاه نیز، به مانند دورهی دولت پیشین، شاهد جمعآوری کتابهایی بودیم که به شکل رسمی و قانونی مجوز چاپ و نشر از وزارت ارشاد اسلامی داشتهاند (برای نمونه کتابهایی از شیوا ارسطویی، ابراهیم نبوی، سپیده جدیری، محسن میردامادی و غیره). طرفه این است که برخی کتابهای جمع آوری شده از نمایشگاه با دستور نهادهایی خارج از وزارت ارشاد و حتی دولت، به مانند دادستانی صورت گرفته است. این امر طبیعتاً انتقادهایی را برانگیخته است که امر چاپ و نشر در کشور چند مسئول و متولی دارد؟ و بیش از آن اینکه اگر وزارت ارشاد توانایی دفاع از مجوزهای صادره خود را ندارد، چرا مسئولیت صدور مجوز را میپذیرد و چرا در برابر اقدامات غیر قانونی نهادهای تندرو ایستادگی نمیکند؟ به نظر میرسد نامه سرگشادهی کانون نویسندگان در اشاره به سخنرانی رئیس جمهور که از واسپاری سیاستگذاری حوزهی چاپ و نشر به اهل قلم دفاع کرده بود، معطوف به همین نکته و یادآوری مسئولیتهای قوهی مجریه و وزارت ارشاد در عمل و نه در حرف و شعار است.
توضیح:
آمارهای مندرج در این مطلب، برگرفته از نشریات و سایتهای رسمی “خانه کتاب وزارت ارشاد اسلامی” است.