گشتی در تهران

جمعه, 14ام مهر, 1391
اندازه قلم متن

گشتی درتهران همراه با مهندس هوشنگ سیحون

علی فراستی، عضو هیأت علمی دانشگاه ایالتی کالیفرنیا

شهر تهران با بیش از ۲۰۰ سال تاریخ معاصر، مملو از بنا های قدیمی و جدید و مملو از خاطرات است. هر از گاهی با تصاویر تاریخی از بناها و خیابان‌ها و کوچه‌ها و مردمی که در آن‌ها در حال رفت‌و‌آمئ هستند روبرو می‌شویم و در رویای آنچه که بود فرو می‌رویم،‌ ولی برای برخی که خود خالق برخی از آن بناها بوده یا با خالقان آن بناها آشنایی داشته‌اند،‌ این خاطرات فراتر از تصاویر تاریخی رفته و گوشه‌هایی از تاریخ ناگفته و ناشنیده را به یاد می‌آورد. یکی از کسانی که کارنامه درخشانی از طراحی نزدیک به ۲۰۰ بنای کوچک و بزرگ در تهران را در گنجینه هنری خود دارد، مهندس هوشنگ سیحون است؛‌ معماری که در سن ۹۲ سالگی فرصتی را در اختیار نگارنده قرار داد تا با او در فضای مجازی به گشت‌وگذاری در تهران پرداخته و از چگونگی پدید آمدن تعدادی از آثار به یاد ماندنی با ما سخن می‌گوید. اما برای فردی که ۳۲ سال است از شهری که عاشقانه برایش طراحی می‌کرد دور مانده، مشکل است تا تمامی جزئیات را به یاد بیاورد بنابراین با فراهم آوردن عکس‌هایی از تعدادی از بناها، به تجدید خاطرات او کمک می‌کنم. در منزل دخترش، مریم در شهرلس‌آنجلس به دیدارش رفته‌ام. با قامتی بلند که کمی خمیده شده به استقبال من می‌آید. سال‌ها بود که وی را ندیده بودم. صدایش طنین سابق را ندارد ولی کلمات را با دقت انتخاب کرده و بیان می‌کند. در حین گفت‌و‌گو، گاه با خاطرات خود پرواز کرده و به گذشته‌ها می‌رود، گویی فراموش می‌کند که کسی در مقابلش نشسته و با اشتیاق به سخنانش گوش می‌دهد.

ساختمان سابق مجلس شورای اسلامی

در آغاز گشت‌وگذارمان در شهر تهران به بنای مجلس سابق شورای اسلامی می‌رسیم که پس از انقلاب، نخست محل برگزاری اولین مجلس خبرگان شد و سپس برای چندین سال جلسات مجلس شورای اسلامی در آن برگزار می‌شد. مجلس سِنا از آغاز مشروطیت تا سال ۱۳۲۸ خورشیدی تشکیل نشد اما از آن سال به بعد در هفت دوره منعقد شد. به موجب قانون اساسی مشروطه مورخ ۱۲۸۵ حکومت ایران علاوه بر مجلس شورای ملی باید دارای مجلس دیگری به نام «مجلس سنا» باشد ولی به علت بعضی از مخالفت‌ها تا پایان سلطنت رضاشاه پهلوی درباره این شاخه قوه مقننه تصمیمی اتخاذ نگردید. تشکیل نشدن این مجلس به فاصله ۴۳ سال یادآور تأخیری ۲۰ ساله در تشکیل شوراهای شهر و روستا پس از انقلاب بود. پس از شهریور ۱۳۲۰ با اشغال ایران توسط متفقین و تبعید رضاشاه و سست شدن پایه‌های پهلوی، مقالاتی در مطبوعات نوشته می‌شد و از دولت‌های وقت تقاضای تشکیل این مجلس می‌شد و محمدرضا پهلوی نیز نسبت به تأسیس آن علاقه‌مند بود، تا اینکه در روز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۲۷ دولت حکیمی لایحه تشکیل مجلس سنا را تقدیم داشت که با اعتراضات زیادی از سوی برخی از نمایندگان مجلس شورا روبه‌رو شد ولی بالاخره با تلاش عده‌ای از دولتمردان اساسنامه آن تدوین و به تصویب مجلس شورا و شاه رسید. به دلیل اینکه قبلاً محلی برای تشکیل جلسات مجلس سنا در نظر گرفته نشده بود، در سال‌های نخستین، جلسات سنا در عمارت مجلس شورای ملی تشکیل می‌شد. ولی پس از انحلال مجلس در سال ۱۳۳۱ و گشایش دوباره آن در سال ۱۳۳۲ سناتورها به این فکر افتادند که هرچه زودتر محلی اختصاصی جهت مجلس سنا در نظر گرفته شود. به این منظور برخی از سناتورها با تلاش بسیار و با موافقت شاه کاخ علیرضا پهلوی را خریداری کردند و به مجلس سنا اختصاص دادند و از اسفند ۱۳۳۳ به بعد جلسات سنا در آنجا تشکیل شد.

کاخ سنا

اما چون در کاخ جدید نیز محل مناسبی برای ادارات، کتابخانه و سایر تشریفات مربوطه وجود نداشت تصمیم گرفته شد ساختمان جدیدی در کنار کاخ علیرضا احداث شود. به این ترتیب ساختمان کنونی مجلس توسط حیدر غیاثی و با همکاری مهندس محسن فروغی طراحی و ساخته شد. در کنار بنای اصلی مجلس سنا ،‌یک ساختمان اداری مستطیلی شکل طراحی گردید که محل دفاتر کار سناتورها و امور مجلس شد. این بنا تا سال ۱۳۵۷ جهت جلسات مجلس سنا مورد استفاده قرار می‌گرفت. مهندس سیحون نظرش نسبت به طرح این بنا مثبت است و می‌گوید: «طرح مجلس سنا یک طرح مدرن است ولی دکوراسیون داخلی رنگ و بوی ایرانی داشت. دو زنجیر طرفین بنا توسط یک معمار فرانسوی که مدیر یک مجله معماری در فرانسه بود، طراحی شد. هر سال شاه برای انجام یک سخنرانی به آنجا می‌آمد که جمعی از رجال را نیز برای شنیدن سخنرانی دعوت می‌کردند و بعد مراسم پذیرایی برگزار می‌شد. من چندین دفعه به این مراسم دعوت شدم.»

پس از انقلاب ۵۷ و انحلال مجلس‌های شورای ملی و سنا،‌ در ابتدا ساختمان سنا برای تهیه قانون اساسی جدید به محل برگزاری جلسات مجلس خبرگان قانون اساسی تبدیل شد.

پس از اتمام تدوین قانون اساسی نیز این ساختمان به مجلس شورای اسلامی اختصاص یافت و جلسات این مجلس تا سال ۱۳۸۰ در همین محل برگزار می‌شد. با تکمیل ساختمان جدید مجلس در میدان بهارستان، از این ساختمان تنها برای یرگزاری برخی گردهمایی دولتی و جلسات سالانه مجلس خبرگان رهبری استفاده می‌شود.

مجلس شورای ملی

از وی در مورد کتابخانه مجلس شورای اسلامی پرسیدم و چنین گفت: «طراحی کتابخانه مشترکاً به من و مهندس فروغی سپرده شد ولی کار اصلی طراحی را من انجام دادم، این عمارت چسبیده به دیوار سپهسالار در ضلع جنوبی باغ مجلس شورا ساخته شد. سبک آن مدرن بود و تلاش کردیم طوری طراحی شود که نور آفتاب به کتب صدمه نزند برای همین پنجره‌ها رو به شمال تعبیه شد. می‌دانید که نور خورشید دشمن کتاب و آثار هنری است و باید از تابش مستقیم نور به آن‌ها جلوگیری کرد.»

وی افزود: «از من خواسته شد طرحی برای ساختمان اداری مجلس در امتداد خیابان ژالهسابق تهیه کنم. طرح ساختمان جدید مجلس هم بین این ساختمان اداری و بنای قدیمی مجلس به صورت دایره‌ای شکل تهیه گردید و سفت کاری هر دو بنا هم توسط من انجام شد ولی با رسیدن مهندس ریاضی به ریاست مجلس همه چیز متوقف شد. می‌دانید که مهندس ریاضی رییس دانشکده فنی دانشگاه تهران بود و با دانشکده هنرهای زیبا رقابت‌هایی داشت.»

دانشگاه تهران

در ادامه گشت‌وگذار به دانشگاه تهران می‌رسیم و سر در ورودی دانشگاه اولین بناییاست که توجه بیننده را به خود جلب می‌کند. مهندس سیحون می‌گوید: «طرحی سر در دانشگاه در سال ۱۳۴۵ به مسابقه گذاشته شد و یکی از دانشجویان من به نام کوروش فرزامی برنده شد. این بنا مشتمل بر ۴ طاق است و ایده این طرح از طاق شکسته ایرانی الهام گرفته که دو طاق شکسته به طور قرینه روبه‌روی هم قرار گرفته‌اند ولی اگر از پهلو به آن نگاه کنید فقط یک طاق می‌بینید. این طرح در عین حال تصویر خیالی دو پرنده است که بال‌هایشان را برای اوج گرفتن وبرخاستن از زمین باز کرده و علم و دانش به دوبال تشبیه شده‌اند که نشانگر ورود و خروج یک دانشجو از دانشگاه است. یک شرکت ایرانی به نام آرمه ساخت آن را به پایان رساند.» وی با تأسف می‌گویدکه مهندس فرزامی اکنون در قید حیات نیست. مهندس محاسب این طرح استثنایی، آقای سیمون سرکیسیان بود. طرح این بنا روی اسکناس‌های ۵۰ تومانی قرار گرفته است.

استادیوم صد هزار نفری

از مهندس سیحون درباره این استادیوم می‌پرسم، می‌گوید: «این استادیوم هم کار مهندس فرمانفرماییان است. طرح آن از ایده یک تل خاک گرفته شده. وقتی با نمای کلی آن نگاه می‌کنید انگار به یک تل خاک نگاه می‌کنید. به نظر من این طرحبسیار خوب و موفقی بود.»

موزه هنرهای معاصر

در ادامه گشت‌وگذار در شهر تهران نظر مهندس سیحون را درمورد «موزه هنرهای معاصر» پرسیدم، می‌گوید: «طرح ابتکاری و جالبی بود که توسط مهندس کامرا ندیبا خلق شد. ایده نورگیرها از بادگیرهای یزد گرفته شده و در مجموع بنای جذاب و قشنگی است. تابلوهای بزرگی از طرح‌های معماری من در چند سالن موزه به نمایشش درآمده بودند.

به نظرمی‌آید که دو اشکال در آن وجود دارد: معمولاً موزه‌ها را طوری طراحی می‌کنند که بازدید کننده‌ها از یک سمت وارد شده، مسیری را طی کرده و همه چیز را ببینند و از سمت دیگری خارج شوند، به نظر می‌آید که این موضوع کاملاً رعایت نشده. موضوع دیگر در مورد نور است. نور آفتاب دشمن آثار هنری است. برای حفظ آثار باید هر اثر به طور جداگانه مورد ارزیابی قرار بگیرد که چقدر نور لازم دارد و نور به طور مصنوعی و مستمر به آن داده شود. نور آفتاب‌،‌سایه و روشنی و تاریکی به آثار هنری صدمه می‌زند. به نظر می‌رسد که این مورد هم در این موزه به طور کامل رعایت نشده است.»

بانک سپه

ساختمان دیگر شعبه مرکزی بانک سپه است که در خیابانی به همین نام واقع شده بود که اینک خیابان امام خمینی نامیده می‌شود. این بنا توسط مهندس سیحون طراحی شده و طبعاً ایشان خاطرات بیشتری نسبت به آن دارد. از ایشان در مورد ویژگی‌های طرح ساختمان بانک سپه پرسیدم که چنین شنیدم:

«طرح بانک سپه این بود که خیابان سپه،‌ شرقی غربی بود و این بنا در ۷-۸ طبقه ساخته شد. در طراحی این بنا دقت زیادی در مورد آفتاب و سنت معماری ایران کردم. معماران قدیمی ما برای اینکه ساختمانی که طراحی می‌کنند مطابق شرایط اقلیمی باشد برای راحتی استفاده کنندگان بنا آن را رو به جنوب می‌ساختند و در جلوی آن یک ایوان هم می‌گذاشتند. ایوان کار جالبی می‌کرد: طول آفتاب از شرق است. خورشید طی روز یک حرکت دورانی انجام می‌دهد یعنی به جنوب آمده و سپس به غرب مب‌رود. نور آفتاب در تابستان به صورت عمودی می‌تابد و در زمستان به صورت مایل. نقش ایوان این است که در تابستان جلوی نور خورشید را گرفته و در زمستان را ه ورود آن را به داخل بنا فراهم می‌کند. من از این تجربه قدما برای بانک سپه ایده گرفتم. این چند طبقه همگی دفاتر و تشکیلات اداری است منهای طبقه پایین که گیشه‌ها و پیشخوان مراجعان است. تمام اتاق‌های طبقات فوقانی روی یک اندازه طراحی شده و هرکدامشان یک ایوان دارند که هم دیوارهای شرقی – غربی جلوی آفتاب را می‌گیرد و هم طاق‌نما.

سر این طرح من گرفتاری بزرگی داشتم: ارتشبد یزدان‌پناه، قدرتمندترین فرد ارتش بعد از شاه بود. وی از زمانی که رضاخان کودتا کرد، همپالگی رضاخان بود و در زمان او خیلی پیشرفت کرد. او یک روز که من نبودم آمده بود به محل کارگاه بانک سپه و می‌رود طرف مقابل خیابان و به ساختمان نگاه می‌کند و به آقای ملک‌زاده، سرپرست کارگاه که از شرکت آرمه بود، می‌گوید این مزغل‌ها را خراب کنید.

مزغل در فرهنگ ارتشی قدیم به سوراخ‌هایی می‌گفتند که درون دیوارهای بیرونی قلعه‌های نظامی تعبیه می‌شد که از طریق آن‌ها به مهاجمان تیراندازی می‌کردنداو این ایوان‌ها را از آن طرف خیابان مزغل می‌دید. وی به سرپرست کارگاه می‌گوید که امروز چهارشنبه است. من چهار شنبه بعد که می‌آیم این مزغل‌ها نباید اینجا باشد. حرف او حرف آخر بود. البته مزغل قلعه‌ها چیزی در حدود ۷۰ سانتیمتر در ۷۰-۸۰ سانتیمتر بود ولی در این طرح ایوان‌ها با اندازه یک اتاق بودند. از طرف دیگر اینها با بتون مسلح ساخته شده بود و با خراب شدن آن‌ها تمام ساختمان فرو می‌ریخت.

همان روز پیمانکار به دفتر من زنگ زد و گفت اگر جلوی این قضیه را نگیریم کل ساختمان از بین می‌رود. من هرچه فکر کردم دیدم حرف او برو برگرد ندارد و گرفتاری بزرگی درست شده است. البته رییس بانک سپه سپهبد آق اولی بود ولی ارتشبد یزدان پناه هم عضو هیأت مدیره بانک بود. چاره‌ای نداشتم جز اینکه تقاضای ملاقات با فرح را بکنم و تأکید کردم این قرار را قبل از چهارشنبه بعد بدهند.

رفتم و ماجرا را گفتم. خیلی مایل بود ساختمان‌هایی را که می‌سازیم پیشرفت را نشان دهد و من هم از بتون لخت در طراحی این بنا استفاده کرده بودم. خندید و مقداری هم تعجب کرد و گفت برو خیالت جمع باشد، من ترتیب کار را می‌دهم. همینطور هم شد و چهارشنبه بعد او نیامد و ما هم کار را طبق طرح انجام دادیم.»

به او گفتم که این خاطره شیرینی بود که شما با چه زحماتی توانسته‌اید این طرح‌ها را پیش ببرید و گفت: «از این مسائل زیاد بود. سر آرامگاه نادرشاه می‌خواستند سر من را بشکنند که داستان آن مفصل‌تر است. هم اکنون یک‌نفر مشغول ضبط خاطرات من به صورت فیلم است که این خاطرات را به طور مفصل در آن فیلم‌ها توضیح داده‌ام.»

بنای یاد بود میدان آزادی

در ادامه گشت‌وگذار در شهر تهران به میدان آزادی می‌رسیمن که بنای یادبود آن به نماد شهر تهران تبدیل شده است. فکر بنای این یادبود به زمان تدارک جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی برمی‌گردد . ۱۲۲ هزار متر مربع زمینی که برای ساختن این بنا اختصاص داده شد آن را به یکی از وسیع‌ترین میادین جهان تبدیل کرد و با همین عنوان هم افتتاح شد. در حال حاضر تنها ۵۰ هزار مترمربع آن میدان اصلی به فضای سبز و بنای یادبود اختصاص یافته است و مابقی خیابان کشی شده است.

از سال‌های اول دهه چهل موضوع طراحی بنای یادبود شاه در کلاس‌های درسی دانشگاه هنرهای زیبا جزء پروژه‌های پایان‌نامه دانشجویان بود ولی با اعلام عمومی مسابقه طراحی در روزنامه اطلاعات در ۱۰ شهریور ۱۳۵۴ طراحی این بنا وارد مرحله جدیدتری شد و همه معماران ایرانی فرصت شرکت در آنرا پیدا کردند که نهایتاً طرح مهندس حسین امانت، ۲۴ ساله و فارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبا برنده آن اعلام شد.

از مهندس سیحون درمورد معروفترین بنای کنونی شهر تهران یعنی بنای یادبود میدان آزادی می‌پرسم که قبلا «شهیاد» نامیده می‌شد و توسط یکی از دانشجویان ایشان طراحی گردید. می‌گوید: «یک دروازه‌ای می‌ساختند بسازند که سمبل ورودی شهر تهران باشد برای جشن‌های شاهنشاهی. طرح را برای همه به مسابقه گذاشتند که مهندس حسین امانت هم شرکت کرده بود و من عضو هیأت داوران برای انتخاب طرح بودم.»

از او می‌پرسم چه چیزی نظر شما را به این طرح جلب کرد، می‌گوید: «به نظرم رسید که این طرح از یک طرف خیلی مدرن است و از طرف دیگر بوی ایرانی دارد. در این طرح دو طاق با هم تلفیق شده‌اند، یکی طاق شکسته است که نوکش رو به بالاست و دیگری طاق ساسانی که در زیر آن دیده می‌شود و شبیه طاق مدائن در تیسفون است.
کاشی‌کاری داخل شبکه‌ها هم از معماری صفویه اقتباس شده. خیلی‌ها در مورد قطع شدن بالای آن ایراد می‌گیرند. من فکر می‌کنم حالا دیگر به آن عادت کرده‌اند. علتش این بود که به دلیل نزدیکی به فرودگاه مهرآباد ارتفاع آن از ۴۵ متر نباید بلندتر می‌شد. ولی روی هم رفته کار بسیار جالبی بود و آن روزی که ما رفتیم برای قضاوت طرح، تعدادی طرح هم بود و یکی دو طرح دیگر هم نامزد اول شده بودند ولی ما به این نتیجه رسیدیم که این طرح واقعاً بهتر از بقیه است.»

از او می‌پرسم آیا در مرحله اجرای طرح هم نقشی داشت، می‌گوید: «من چند دفعه به کارگاه رفتم ولی هراز گاهی مهندس امانت خبر می‌کرد و می‌فتم به دفترش و جزئیات طرح را می‌دیدم و آنچه به نظرم می‌رسید می‌گفتم.»

کلیسای ارامنه خیابان کریم خان

یکی از بناهایی که در تهران بسیار مورد توجه است کلیسای ارامنه در خیابان کریم‌خان زند است که در مسیری پررفت‌وآمد واقع شده و از نگاه جهانیان نمادی از فرهنگ مدارا در میان ایرانیان است. در زمانی که ارامنه در برخی کشورهای همسایه ایران مورد آزار واقع می‌شدند، ایران محلی امن برای آن‌ها بود و ده‌ها کلیسا در سراسر ایران گویای آن است. این کلیسا با هزینه شخصی فردی خیر از ارامنه تهران به نام مارگار سرکیسیان به یاد همسرش ساخته شد و سپس مقر خلیفه‌گری ارامنه در سال ۱۳۴۹ به آنجا نقل مکان کرد. دیدن تصاویر این کلیسا با مرحوم اسقف اعظم «آرداک مانوکیان» در سال ۱۳۷۵ بود.
از مهندس سیحون در مورد معماری کلیسای «سرکیس مقدس» می‌پرسم که چنین پاسخ می‌دهد: «این بنا توسط مهندس اوژن افتاندیلیان طراحی شد. طرح آن خوب است، هم خیلی مدرن است و هم جوابگوی یک کلیساست. برج ناقوس آن هم از نظر معماری امروز بسیار جالب است.»

پارک شهر و پارک خیام

مهندس سیحون بیشتر با ساختمان‌ها و بناهای یادبود شناخته می‌شود، در حالی که معماری منظر و پاک سازی نیز از جمله یادگارهای ایشان در شهر تهران هستند. می‌گوید: «تمام ساختمان‌ها و استخر پارک سنگلج را که الان به نام پارک شهر شناخته می‌شود من طراحی کردم. این پارک در جنوب ساختمان روزنامه اطلاعات بود. یکی از بناهایش هم به محل جلسات انجمن شهر تهران تخصیص داده شده بود. پس از استعفا از ریاست دانشکده هنرهای زیبا به عضویت انجمن شهر تهران انتخاب شدم.» در مورد پارک خیام نیز می‌گوید: «وقتی از خیابانی که از میدان ژاله (شهدا)‌به سمت شمال می‌روید، به پارک خیام می‌رسید که تمامی آن را من طراحی کردم. برای طراحی آن از باغ‌های ایرانی الهام گرفته‌ام.»

کنجکاو شدم که منظورش از ایده‌ باغ‌های ایرانی چیست و چنین گفت: « در جهان سه نوع طراحی برای باغ یا پارک هست: باغ‌های فرانسوی، باغ‌های ژاپنی و باغ‌های شرقی یا ایرانی. باغ فرانسوی روی یک محور ساخته می‌شود و محور این باغ دید یک ساختمان است و اطراف آن به صورت قرینه اشکا هندسی درست می‌کنند که در آنها درختکاری و گل کاری و آب نما و حوض و استخر قرار می‌دهند. نمونه گویای این نوع پارک، محوطه کاخ ورسای در نزدیکی پاریس است. این باغ انتها ندارد و آخرش دیده نمی‌شود در مجموع جنبه هندسی باغ‌های فرانسوی از پارک‌های دیگر بیشتر است.

باغ‌های ژاپنی یا چینی که انگلیس‌ها به آن باغ سنگی می‌گویند، که ایده آن پیاده کردن طبیعت روی یک محوطه است. به صورتی که در آن سنگ‌های عظیم و چشمه و آبشار و برکه آب می‌گذارند. این نوع پارک‌سازی در آمریکا هم مرسوم است. نوع دیگر باغ‌سازی مدل شری است که محدود به یک محوطه بوده و مثلاً در اطراف آن دیوار است و روی محورهای متقاطع طراحی می‌شود . مثلا باغ فین کاشان روی چند محور ساخته شده که فی‌المثل یک محور منتهی می‌شود به یکی چهار طاقی که زیر آن حوض است و اطراف آن درخت کاشته شده است. حوض در وسط این محور است و کاشی‌کاری‌ها و فواره‌های بلند در روی محور هستند. منتها یک حوض هست که مستطیل شکل است . آن حوض چهل چشمه داشته که از آن آب می‌جوشیده. برای طراحی پارک خیام همزمان از ایده باغ ایرانی و هم از ایده باز استفاده کردم. البته برای تمام آرامگاه‌ها باغ و فضای سبز در نظر گرفته می‌شد. همچنین برای منزل مسکونی خودم یک باغ در پشت خانه طراحی کردم.»

ساختمان اداره برق تهران

پایین‌تر از پارک خیام به میدان شهدا می‌رسیم که قبلا میدان ژاله نامیده می‌شد. طراحی ساختمان اداره برق در این میدان از جمله کارهای مهندس سیحون است. می‌گوید: «این بنا و آرامگاه ابوعلی سینا در همدان جزء اولین بناهایی بودند که با بتون لخت ساخته شدند. قبل از آن بتون لخت در طراحی نمای بناها به کار نمی‌رفت. در این بنا هم بتون لخت و هم بلوک‌های شیشه‌ای به کار رفته بود که حالت آجر چهرگوش داشت و داخل بتون کار گذاشته می‌شد که نورگیر پله‌ها و فضاهای داخلی را داشت. می‌توان گفت که این بنا دومین ساختمان با بنای بتون لخت در تهران بعد ساختمان مطب دکتر فرهاد در خیابان پهلوی (ولی عصر) بود.»

ساختمان سازمان نقشه برداری کل کشور

این ساختمان که در نزدیکی فرودگاه مهرآباد ساخته شده از جمله بناهای طراحی شده توسط مهندس سیحون است. از وی در مورد ویژگی این بنا سؤال می‌کنم که چنین می‌گوید: «در این بنا اولین دفعه بود که در داخل ستون‌ها را با آلومینویم پوشاندیم و چون استفاده از این بنا جنبه فنی داشت نمی‌شد طرح‌های ایرانی را در آن اجرا کرد. پنجره‌های اتاق‌های نقشه کشی همه رو به شمال بود که نور آفتاب مزاحم افراد نشود و نقشه‌ها و اسناد را خراب نکند.»

پرورشگاه کودکان

این پرورشگاه در خیابان ولی عصر بالاتر از میدان ونک واقع شده است و از جمله بناهایی است که توسط مهندس سیحون طراحی شد. در مورد آن چنین گفت: «زمین آن تپه ماهور بود و بالا و پایین داشت و در عین حال خیلی بزرگ بود. از طرف جمعیت شیر خورشید سرخ می‌خواستند در آنجا پرورشگاه کودکان درست کنند و آقای حسین خطیب از من خواست آن را طراحی کنم. تمامی طرح با آجر قرمز است و یک شهرک مانندی است. برخی تپه‌ها را نگه داشتیم و برخی را بریدیم تا از پستی و بلندی‌ها کم شود. یک فعالیت‌های دیگری هم غیر از پرورشگاه در آن انجام می‌شد.»

وی گفت که عکسی از آن مجموعه ندارد همانگونه که عکسی از برخی بناهاییی که در تهران طراحی کرده است،‌ندارد: «پایین تپه‌ امانیه ساختمانی برای دکتر مقدم طراحی کردم که چون زمین شیب داشت، داخل ساختمان هم از یک اتاق به اتق دیگر پله می‌خورد. بنای دیگری که دلم می‌خواهد عکسش را داشته باشم بنایی بود در خیابان غرب پاسداران که می‌رود به سمت نیاوران. آن طرح خیلی جنبه ایرانیت داشت. سالنش یک گنبد و اتاق‌هایش هم ایوان داشت.»

مجموعه آموزشی یاغچی آباد

در جنوب شهر تهران در محله یاغچی آباد، یک مجموعه آموزشی نیز توسط مهندس سیحون طراحی شد. که در زمان افتتاح «فرح» نام گذاری شد. در مورد ویژگی این بنا پرسیدم و وی چنین گفت: «به دلیل کمبود بودجه و اینکه این مجموعه آموزشی برای قشر محروم ساخته می‌شد، مجبور شدم ابتکار به خرج دهم که در هزینه صرفه‌جویی شود و آن استفاده از آجر سفت‌کاری برای نما بود، ولی سقف‌ها بتونی بود. این مجموعه روی مدول یا واحد اندازه‌گیری خاص طراحی شده بود و ساختمان‌ها تکرار می‌شد. این مجموعه باغ هم داشت و هر مجموعه استفاده خاصی داشت.»

ساختمان و خوابگاه آتش‌نشانی

در گشت‌و‌گذار تهران، وقتی از میدان حسن‌آباد به سمت میدان امام بروید در سمت چپ اداره آتش‌نشانی قرار دارد که مجسمه‌ای در مقابل آن نصب شده که عملیات اطفای حریق و نجات یک کودک توسط توسط مأموران آتش‌نشانی را نشان می‌دهد. اگرچه این مجسمه نسبتاً جدید است ولی بنای خوابگاه و گاراژ اداره قدیمی است.
در مورد ویژگی این بنا پرسیدم که در پاسخ چنین گفت: «می‌خواستند خوابگاه و گاراژ برای آتش‌نشانی درست کنند. نظر به اینکه مأموران در مواقع اضطراری با استفاده از میله به گاراژ می‌آیند، من به جای اینکه گاراژ‌ها را عمود بر محوطه طراحی کنم آنها را اریب طراحی کردم که مسیر خروج به سمت در اصلی راحت‌تر شود. این بنا از متون مسلح و آجر ساخته شده بود.»

سینماهای آسیا و مرکزی

مهندس سیحون دو سینما در تهران طراحی کرد که در زمان خود جزء شیک‌ترین و پرطرفدارترین سینماهای تهران بودند، به نام سینما سانترال (ساخت ۱۳۴۱ در میدان انقلاب) که بعداً به سینما مرکزی و سینما آسیا (در تقاطع جمهوری و ولی عصر) تغییر نام داد. اخیراً خبر رسید که سینما آسیا پس از مدت‌ها تعطیلی،‌قرار است تبدیل به یک پاساژ شود.

مهندس سیحون می‌گوید: «داخل سالن هم از نظر نور و هم طرز چیدن صندلی‌ها چیز تازه‌ای به کار بردیم و ترتیبی داده شده بود که همه راحت فیلم را ببینند. به لحاظ ورودی و خروجی دقت زیادی شده بود. به دلیل اینکه در تقاطع دو خیابان پر رفت‌وآمد واقع شده بود تلاش کردیم دیوار سالن نمایش کاملاً صداگیر باشد، در حالی که سالن انتظار در امتداد خیابان بود».

نام مهندس سیحون برای دانشجویان سابقش تداعی‌گر استادی سختگیر و عاشق تاریخ و هنر معماری ایران است که بسیاری در اشتیاق دیدنش به دوبی رفتند تا پس از قریب به ۳۰ سال او را ببینند. نسل جوان معماران ایرانی و دانشجویان معماری نام او را با بناهای به یادماندنی عجین کرده و به او همچون اسطوره معماری معاصر ایران نگاه می‌کنند و تشنه دیدارش هستند. در حین صرف ناهار در یک رستوران ایرانی در لس‌آنجلس از او پرسیدم: «سؤالی که خیلی‌ها از من می‌پرسند این است که مهندس سیحون چه موقعی به ایران خواهد آمد؟» با نگاهی تأسف‌آمیز گفت: «بعد از انقلاب همه آثار هنری‌ام، یادگارهای شخصی‌ام و عکس‌های خانوادگی‌ام از بین رفت، خانه و دفتر کارم مصادره و فروخته شد. من با ساختن این همه بنا در تهران، سرپناهی برای خودم ندارم».


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.