یک قرن پس از تولد جواد معروفی

چهارشنبه, 26ام مهر, 1391
اندازه قلم متن

جواد معروفی، پسر موسی خان معروفی، که خود موسیقیدان و ردیف‌شناس برجسته‌ی آن زمان بود در سن یازده سالگی به مدرسه موسیقی وزیری راه یافت و در آن جا به تحصیل و یادگیری نواختن پیانو پرداخت.

جواد معروفی، پیانیست و آهنگساز برجسته‌ی ایرانی را از نوآوران موسیقی سنتی می‌دانند. پیانو‌نوازی که اگر زنده می‌بود در همین روزها صد ساله می‌شد. شاگردان معروفی از سبکی می‌گویند که استاد برجای نهاد.

به گزارش دویچه وله، پیانو با نوایی پر طنین، نه تنها سنگین وزن و پر حجم است، که بهایش نیز گران. پیانو و ویولن از معدود سازهای غربی هستند که با وجود موسیقیدانان سنت‌گرای متعصب، توانستند ده‌ها سال پیش به موسیقی ایرانی راه یابند. ویولن را کمانچه‌نوازان تا مدت‌ها کمانچه فرنگی می‌نامیدند و به همان سبک و شیوه می‌نواختند. پیانو اما سال‌های دراز مهجور ماند و کسی را پروای نزدیکی به آن نبود.

نخستین پیانوی اهدایی ناپلئون به دربار فتحعلیشاه، کالایی بود بدون استفاده که در گوشه‌ای از کاخ نشسته بود. پیانو در زمان ناصرالدین شاه نیز تنها، استراحتگاهی بود برای “ببری خان” گربه شاه. ناصرالدین شاه اما که به حق دوره او را عصر ارتباطات نامیده‌اند، چهار پیانوی دیگر پس از سفر خود به فرنگ وارد ایران کرد. این بار “محمد صادق خان” معروف به سرورالمکِ سنتورنواز بود که برای نخستین بار با شیوه سنتورنوازی، دستی به پیانو برد و آهنگ‌هایی نواخت.
جواد معروفی در حال نظارت بر کار یکی از شاگردان خود جواد معروفی در حال نظارت بر کار یکی از شاگردان خود

سازی برای فخرفروشی

پیانو سال‌های درازی در میان مردم ناشناخته ماند. آن‌ها که توانایی مالی داشتند، آن را به عنوان شیئی تزئینی و گرانقیمت برای به رخ کشیدن این و آن در اتاق‌های پذیرایی جای می‌دادند. مهین زرین پنجه، پیانیست و آهنگساز و دختر استاد تارنواز که علاقه بسیار به نواختن پیانو داشت، می‌گوید: «اگر خانمی از اعضای فامیل که علاقه بسیار به من داشت همت نمی‌کرد و پیانویی برای من نمی‌خرید، شاید هرگز نمی‌توانستم یک پیانیست بشوم.»

چند نسلی پس از او، هومن خلعتبری، رهبر ارکستر سنفونیک گراتس در اتریش نیز داشتن پیانو را مدیون پدر بزرگ متمکن خود می‌داند. در زمان خرید گویا مادر تنها توجه‌اش به این بوده که آیا رنگ پیانو با مبلمان منزل جور در می‌آید یا نه!

پیانو، سازی ناآشنا

با چنین مقدماتی نخستین پیانیست‌های ایرانی را می‌توان از مبتکران نواختن و راه‌گشایان این ساز به ایران دانست. نخستین کسانی که گوش مردم را با نوای آن آشنا ساختند. کلنل علینقی وزیری و مدرسه موسیقی در آغاز این راه را گشود.

جواد معروفی، پسر موسی خان معروفی، که خود موسیقیدان و ردیف‌شناس برجسته‌ی آن زمان بود در سن یازده سالگی به مدرسه موسیقی وزیری راه یافت و در آن جا به تحصیل و یادگیری نواختن پیانو پرداخت.

پیش از معروفی اما چند پیانو نواز مشهور دیگر چون مشیر همایون شهردار و مرتضی محجوبی بودند که شهرت‌شان را مدیون همین نواختن پیانو به سبک ایرانی بودند. معروفی درباره‌ی مشیر همایون شهردار گفته بود که او پیانو را ذوقی یاد گرفت و به مهارت‌هایی هم دست یافت. در همان زمانی که مشیر همایون شهردار شهرتی هم به دست آورده بود، هنوز بسیاری از مردم نه این ساز را دیده بودند و نه با صدای آن آشنایی داشتند. یکی از منتقدان موسیقی می‌گوید که سازمان امنیت آن زمان او را به خاطر نقدی که بر روی کارهای مشیر همایون شهردار نوشته بود به ساواک احضار می‌کند. مامور امنیتی که گویا به خاطر حفظ نسبت فامیلی از “شهردار” دفاع می‌کرده، به منتقد جوان می‌گوید: «خجالت نمی‌کشی! آن موقعی که تو دهانت هنوز بوی شیر می‌داد، این آقا سازش را روی کولش می‌گذاشت و این و جا و آن جا می‌زد!»

معروفی از نگاه شاگردش

درباره ی معروفی اما بهتر است سخنان یکی از شاگردانش را نقل کنیم که همچنان به شیوه‌ی او می‌نوازد و در آلمان رشته آموزش موسیقی (موزیک پداگوژی) تحصیل می‌کند. پویان آزاده که چند ماهی دیگر دکترای خود را در همین رشته از دانشگاه هاله در آلمان دریافت خواهد کرد.

پویان در خانواده‌ای هنرمند رشد کرده است. پدر و مادرش پزشک هستند، اما هر دو از هواداران سرسخت موسیقی. دو برادرش نیز هر یک در نواختن سازی مهارت دارند. او در سنین کودکی با مربی خود جواد معروفی آشنا می‌شود. پویان علت پرداختن بیشتر به شیوه معروفی را، آشنایی‌اش با موسیقی کلاسیک غربی می‌داند: «ورود من به نوازندگی پیانو با موسیقی کلاسیک بود و یکسری قطعات با بافت ساده‌تر کارهای آقای معروفی. دلیل‌ا‌ش بیشتر این بود که در کار آقای جواد معروفی عناصر موسیقی کلاسیک بیشتر بود و شیوه نواختن آن به نوازندگی و آهنگسازی موسیقی کلاسیک نزدیک‌تر. این شیوه می‌توانست در هنرجو کششی ایجاد کند و او را به سمت خود بکشاند. چون شباهتش بیشتر بود به موسیقی کلاسیک تا نوازندگی مرتضی محجوبی که خیلی اصیل‌تر است و ویژگی‌های موسیقی ایران در آن بیشتر.»

معروفی و شوپن!

سال‌ها پیش یکی از صفحات هفتاد و هشت دور معروفی را که “خواب‌های طلایی” نام داشت برای دو میهمان انگلیسی پخش کردم. آن دو بلافاصله گفتند که این از نواخته‌های شوپن است! و من اصرار ورزیدم که این کار ساخته‌ی اصیل آهنگساز ایرانی ما جواد معروفی است.

درباره شباهت‌های کار معروفی با شوپن پویان آزاده توضیح می‌دهد: « جواد معروفی بیشتر از آهنگ‌سازهای دوران رمانتیک تأثیر گرفته. مثل شوپن. خودش هم خیلی دوست داشت و حتی قطعات کلاسیک را هم می‌زد. او به شاگردانش هم که می خواستند نواختن پیانو را شروع کنند، برای این که اول دستشان روان شود و بتوانند تکنیک‌های خوب نواختن پیانو را یاد بگیرند، توصیه می کرد، ابتدا بیآیند با موسیقی کلاسیک کارشان را شروع کنند و بعد وارد جزییات و ظرایف موسیقی ایران شوند. چون زمانی شخص می‌تواند طبیعتاً با این ساز یک برخورد خوب و شیوه‌ی ایرانی داشته باشد که تکنیک‌های اولیه‌اش را در موسیقی کلاسیک یاد گرفته باشد. این هم البته به دلیل این است که ما روش آموزشی درستی را برای آموزش موسیقی ایرانی نداریم. یعنی یکی از ضعف‌هایی‌ست که در موسیقی به طور کلی شاید مطرح باشد. البته افراد زیادی در این زمینه تلاش کرده‌اند. ولی این که با یک روش متدیک علمی که نوازنده از همان ابتدا بتواند مثلاً با نواختن پیانو به شیوه ایرانی شروع کند، در ایران وجود ندارد.»
پویان آزاده پویان آزاده

پرداختن به اجرا بدون توجه به آموزش

پویان رشته تحصیلی‌اش در آلمان آموزش موسیقی است. او آن‌گونه که خود می‌گوید به دلیل کمبود یا نبود معلمین تحصیلکرده در رشته آموزش موسیقی به سراغ ادامه‌ی این رشته در آلمان رفته است. او می‌گوید:«البته تلاش‌هایی در گذشته شده بود. شاید بتوان گفت تنها تلاش اساسی که در زمینه آموزش موسیقی در ایران شده، توسط آقای سعید خدیری بوده است. می‌توان گفت ایشان اولین ایرانی‌ست که در این زمینه به شکل تخصصی کار کرده. ولی بعد از ایشان دیگر هیچ کار علمی به شکل آکادمیک انجام نشده است.»

آزاده می‌افزاید: «موسیقی زمانی می تواند اصلاً در فرهنگی رشد کند که به آموزش علمی و آکادمیک آن توجه شود. شاید یکی از ایرادهایی که بتوان کلاً از سیستم موسیقی در ایران گرفت، این است که خیلی به اجراء توجه شده. یعنی به‌هرحال یکسری جشنواره‌های سالیانه ‌هست برای این‌که فقط عده‌ای اجرا کنند. هیچ کار اساسی در جهت آموزش متأسفانه نشده و این یکی از نقطه‌ضعف‌هایی‌ست که ما داریم.»

پویان آزاده جواد معروفی، استاد خود را یکی از نوآوران موسیقی سنتی در ایران می‌داند. نوآوری‌ای که معروفی با ایجاد شیوه‌ای نوین به آن دست یافته است: «ایشان شیوه‌ای را ایجاد کردند که توانست آموزشی شود و این سیستم آموزشی‌شان توانست افراد زیادی را تحت آموزش خودش قرار دهد. آقای معروفی را می‌توان یک معلم بزرگ پیانوی ایرانی ‌دانست. چون ایشان خیلی تأثیرگذار بودند و روش و بیان جدیدی را در پیانو در ایران ایجاد کردند.»

تفاوت میان معروفی و محجوبی

کارشناسان موسیقی، تفاوت‌هایی میان سبک معروفی و محجوبی قائل‌اند. برخی طرفدار سبک معروفی و عده‌ای از هواخواهان شیوه محجوبی هستند. پویان هر دو شیوه را می‌پسندد، ضمن آن که تفاوت‌های میان آن دو را بازگو می‌کند: «آقای معروفی بیشتر تمایل به موسیقی کلاسیک غربی داشتند. یعنی بیشتر از فاکتورهای موسیقی کلاسیک در کارهاشان استفاده کردند. مثلاً یک نمونه‌اش که در موسیقی کلاسیک هم خیلی رایج است، آرپژ است. آرپژ شیوه‌ای است که ریشه در موسیقی کلاسیک غربی دارد. آکوردهایی هم که ایشان استفاده می‌کردند، مبنای غربی داشت، یعنی بیشتر فواصل سوم بود. ولی آقای محجوبی چون خیلی تحت تأثیر موسیقی ایرانی بودند، توانستند همان بیان موسیقی کلاسیک را بیاورند در نوازندگی خودشان و خیلی کارهای جالبی هم کردند به لحاظ هارمونی. یعنی چیزهایی که به شکل ذاتی مرتضی‌خان محجوبی به آن رسیده است. وقتی این‌ها نت‌نویسی و آنالیز ‌شود، مشخص می‌شود که چه قدر ایشان شنوایی عجیبی داشتند که توانستند تمام صداها را در کنارهم قرار دهند، طوری که صدا صدای موسیقی ایرانی باشد و آدم حس نکند که یک ساز غربی‌ست که با آن نواخته می‌شود. این یکی از ویژگی‌های مرتضی‌خان محجوبی بوده.»

بد نیست یادی هم از پیانیست دیگر ایرانی ” امانوئل ملیک اصلانیان” بکنیم که بیش از معروفی متمایل به شیوه‌ی غربی بود. در آغاز انقلاب روزی او را در محفلی ملاقات کردم. از او علت سکوتش را پرسیدم. با همان لهجه شیرین ارمنی خاص خودش گفت: «به ما می‌گویند بیا سرود بساز. من هم گفتم سرود بلد نیستم بسازم!»

نخستین سال‌های انقلاب بود. محجوبی سال‌ها پیش از آن در گذشته بود. ملیک اصلانیان سن و سالی داشت و دیگر گویا توانی برای مهاجرت و از نو شروع کردن در او نمانده بود. معروفی نیز تنها برای دیداری کوتاه با دخترش “ژیلا” که فانتزی معروفش را به خاطر او ساخته بود، به آلمان آمد و کوتاه مدت پس از آن نیز درگذشت. شاگردان جوانش اما این فرصت را داشتند که در خارج از کشور خودی بنمایانند و با اجرای کنسرت، غربی‌ها را متوجه توانایی‌ها و استعدادهای خود بکنند. پویان آزاده نیز چنین کرد. اجرای همین کنسرت‌ها سبب شد که او را به عنوان استاد راهنما در دانشگاهی که تحصیل می‌کرد، انتخاب کنند: «من کنسرت‌های زیادی را در آلمان و اروپا برگزار کرده‌ام. این کنسرت‌ها به‌خصوص در خود آلمان باعث شد عده‌ای که علاقمند به موسیقی ایرانی‌هستند و به‌خصوص به پیانوی ایرانی که موسیقی‌اش رنگ دیگری دارد، بیآیند روی این موضوع کار کنند. ازجمله دانشجویی از دانشگاه مارتین لوتر این علاقه را پیدا کرده بود. من به او سوژه‌ای را گفتم راجع به پیانو و ویولن ایرانی و تأثیر متقابلش از موسیقی غربی و موسیقی سنتی ایرانی. او راجع به این موضوع کار کرد. البته من استاد دوم راهنمایش هستم. استاد اولش یک پرفسور دانشگاه است. از این کار هم دفاع شد با نمره عالی. این هم برای نخستین‌بار است، که این موضوع در بحث آکادمیک مطرح می شود.»

پویان آزاده در حال رهبری ارکستر در جریان کنسرتی برای بزرگداشت جواد معروفی در شهر هامبورگ آلمان پویان آزاده در حال رهبری ارکستر در جریان کنسرتی برای بزرگداشت جواد معروفی در شهر هامبورگ آلمان

ربع پرده، امتیازی در موسیقی ایرانی؟

نواختن نغمه‌های ایرانی بر روی پیانو، به کوک ویژه‌ای نیاز دارد که تنها پیانیست‌های ایرانی از آن آگاهی دارند. همان ربع پرده‌ای که پیانیست‌های غربی را با آن سر و کاری نیست. هومن خلعتبری آشنایی با ربع پرده را امتیازی برای دانشجویان ایرانی می‌داند. پویان اما نواختن و خواندن در ربع پرده را زمانی امتیاز می‌داند که با خودآگاهی نوازنده و خواننده انجام بگیرد: «اگر این را به شکل ناخودآگاه یک دانشجوی ایرانی یاد بگیرد، شاید خیلی به او کمک نکند. ولی اگر خودآگاه باشد، یعنی این که بداند الان مثلاً من ربع پرده می‌خوانم و الان می‌توانم نیم پرده را بخوانم و دقیقاً بتواند این‌ها را ازهم تفکیک دهد، صددرصد کمک می‌کند به تربیت گوشش یا به همان سیستم شنوایی‌اش. مثل نوازنده‌های محلی ایرانی. این‌ها ذاتاً به آن رسیده‌اند، مثل یک زبان محاوره‌ای بوده و برای‌‌شان هیچ چیز آموزشی نداشته، به شکل طبیعی و ذاتی می‌توانند آن را بخوانند. ولی اگر کسی بتواند کاملاً خودآگاه بگوید که من الان ربع پرده می‌خوانم و الان نیم پرده می‌خوانم و یا مثلاً می‌گویم یک پرده می‌خوانم، این صددرصد یک توانایی محسوب می‌شود.»

پرسش اما این جاست که اگر این ربع پرده امتیازی برای هنرمندان ایرانی است چرا غربی‌ها به این فکر نیفتاده‌اند؟ پویان آزاده می‌گوید: «در موسیقی غربی هم بوده. مثلاً “هابا” در این زمینه کار کرده و پیانو را هم حتی کوک کرده. ولی آن‌ها آن قدر امکانات بیشتری دارند و آن قدر کارهایی با ترکیب صداها می‌توانند انجام دهند که دیگر خیلی روی این مساله تمرکز نکردند و بیشتر خواستند در هماهنگی چند صدا و روند حرکت این خطوط ملودی کار کنند تا این که بیایند خیلی متمرکز شوند روی فواصلی که شاید خیلی هم برایشان کاربرد نداشته. چون آن‌ها یک زمینه موسیقی‌ای دارند که با این ربع پرده جور نیست. در موسیقی غربی ربع پرده به این شکلی که ما الان در موسیقی ایرانی داریم نبوده و برای همین نیازش را هم احساس نکردند. ولی بعضی از آهنگسازهای نوگرا از این فواصل کوچکتر هم حتی استفاده کردند.»

معروفی و شاگردانی که تربیت کرد

بعضی از اساتید موسیقی ایرانی، سبک و شیوه‌شان با خودشان می‌آید و با از دست رفتنشان هم آن شیوه به فراموشی سپرده می‌شود. بعضی اما راهشان ادامه می‌یابد. علت را باید در پرورش شاگردان دانست. معروفی به آن دسته‌ای تعلق دارد که بیشترین شاگردان را با شیوه پیانو نوازی خود آشنا کرد و پرورش داد. او خودش به نوآوران سنتی تعلق دارد، اما آیا شاگردانش نیز به نوآوری‌هایی دست یافته‌اند؟ پویان قضاوت را به گذشت زمان می‌سپارد: «زمانی باید بگذرد و بعداً می‌شود از آن جواب گرفت. البته بعضی از شاگردهاشان کارهایی کرده‌اند، ملودی‌هایی ساخته‌اند که توانسته در میان مردم هم جا بیافتد، مثل آقای روحانی که طبیعتاً توانسته خلاقیتی را جهت آهنگسازی داشته باشد. ولی این که بشود این را الان قضاوت کرد که نوآوری‌ یا یک شیوه نو نوازندگی است، باید به نظر من موکول شود به گذشت زمان.»

پویان آزاده بر روی بعضی از ترانه های محلی تنظیم‌های تازه‌ای نیز انجام داده که ترانه‌ای از سنگسر با عنوان “نومزه سو گرییه” از آلبوم ییلاق یکی از آن‌هاست.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.