تلویزیون مثل سبزه سیزده بدر به نوروز گره خورده. سالهاست که در کنار مهمانیها، برنامههای نوروزی شبکههای تلویزیونی هم بخشی از سرگرمیهای نوروزی شده و با کم شدن دید و بازدیدها، کم و کیف این برنامهها با اهمیتتر شده است.
روزگاری نه چندان دور، تکرار ملالآور چندباره فیلمها، کارتونها و سریالها اعصاب و روان بیننده را به هم میریخت و آنچه برنامههای تلویزیون را متفاوت میکرد و بیننده را در انتظار میگذاشت مجموعه کلاه قرمزی و پسرخاله بود.
ایرج طهماسب به همراه حمید جبلی، مرضیه محبوب، دنیا فنیزاده و جمعی دیگر، با تهیه و تولید مجموعه کلاه قرمزی، چشم و چراغ تلویزیون شدند و توانستند جور برنامههای تکراری تلویزیون را به دوش بکشند و شخصیت کلاه قرمزی در برنامهها و مناسبتهای مختلف به خصوص نوروز توانست با وجود محدودیتها و سلائق مختلف در تلویزیون نزدیک به سه دهه دوام بیاورد و حضور درخور توجهی داشته باشد و بسیاری از مخاطبانش را در قالب مجموعه تلویزیونی یا فیلم سینمایی در انتظار بگذارد.
با وجود چنین اقبالی که این مجموعه تلویزیونی وجود دارد و میتواند برای دستاندرکاران تلویزیون دولتی ایران بیننده جذب کند اما تولید این مجموعه با دستاندازهای بسیاری روبرو است، بطوری که چهارسال است سروکله کلاه قرمزی در تلویزیون پیدا نشده و ایرج طهماسب به عنوان کارگردان ناامید از چنین بازگشتی با مجموعه جدیدی به نام “مهمونی” وارد شبکه نمایش خانگی شده و فعلا قید تلویزیون را زده است.
“ببخشید کمی پیر شدم“
مجموعه “مهمونی” فصل جدیدی از کار هنری ایرج طهماسب است او در آستانه ۶۳ سالگی دست به ریسک بزرگی زده و مجموعهای را در ایام نوروز شروع کرده که خبری از عروسکها و صداپیشههای قبلی در آن نیست و شخصیتهای عروسکی جدیدی مانند شاباش، دیجی، کتهخانم، قیمهخانم، مگسی به نام خوشگل بابا و پسربچه گلفروش حضور دارند و مهمانی از اهالی هنر دارد و بخشهایی مانند موسیقی ملل و نمایش نیز در برنامه گنجانده شده است.
ایرج طهماسب در اولین قسمت برنامه “مهمونی” ابتدا از اینکه “کمی پیر شده” از حضار و بینندهها عذرخواهی میکند و بعد به معرفی شخصیتهای این مجموعه میپردازد و توضیح میدهد که در همسایگی یک تالار عروسی هستند.
دیدن ایرج طهماسب در بین عروسکهای جدید در ابتدا برای بیننده چندین ساله او عجیب و نامانوس به چشم میآید و نبود عروسکهای کلاه قرمزی، پسرخاله، فامیل دور، همساده و …کار را برای آقای طهماسب سخت میکند چرا که مجموعه کلاه قرمزی و “آقای مجری” با یکدیگر معنا و تصور میشود و آنها به هم سنجاق شدهاند و نمی توان یکی را از دیگری جدا کرد.
آقای طهماسب به عنوان میزبان در مجموعههای گذشته و فعلی از لحن و فرم حرکتی و گفتاری خاص برخوردار است و شخصیت ها و موضوعات مورد نظر او میتواند این مجموعه را جذاب کند.
با این حال، فعلا با پخش چهار قسمت از مجموعه مهمونی نمیتوان درباره موفق بودن با نبودن آن قضاوت کرد و بیننده برای عادت کردن به شخصیتها و دیالوگها و تکهکلامها نیاز به گذشت زمان و صبر و حوصله دارد.
از سوی دیگر بخشهای بعدی مشخص میکند که پشت هر شخصیت عروسکی و بازیگران این مجموعه چقدر فکر و تامل وجود داشته است.
آنچه میتوان درباره وضعیت فعلی این مجموعه گفت این است که رده سنی مخاطبان آن مشخص نیست و با وجود اینکه تعدادی تماشاچی در سالن حضور دارند، بود و نبودشان در برنامه ملموس نیست. به عنوان مثال وقتی در قسمت دوم این مجموعه پریناز ایزدیار بازیگر سینما به عنوان مهمان حضور دارد و نقشهای مختلفی از غم و شادی و عصبانی بودن را اجرا میکند انتظار این است که تماشاچیها او را تشویق کنند و فضای گفت وگو را گرم کنند اما چنین چیزی وجود ندارد.
معمولا مجموعه سریالها و برنامههایی که در شبکه نمایش تهیه و تولید میشود “تا حدودی” محدودیتهای تلویزیون از نظر سوژه و اجرا را ندارند و دستشان برای انتخاب نوشتن و ایجاد فضای شاد و خنده بازتر است اما در “مهمونی” به سختی لبخندی بر لب بیننده مینشیند و دو عروسک (شاباش و دی جی) که خواننده تالار عروسی هستند، گاهی تلاش دارند که با خواندن ترانههای به اصطلاح “اونور آبی” یا با تغییر متن ترانهها حال و هوای “مهمونی” را شاد کنند و به نظر میرسد فعلا در جذب و ترغیب بینندهای که حالا برای دیدن این برنامه باید پول بدهد، کار سختی پیش رو دارد.
در بین شخصیتهای عروسکی “مهمونی” تا کنون نقش پسربچه گلفروش بیش از سایر عروسکها به چشم میخورد. او نماینده نسلی از کودکان خیابانی است که صریح و بدون رودربایستی حرف میزند و آنچه از کف خیابان نصیب او شده “فحش” دادن و ناسزا گفتن و شنیدن است و برای همین مجری برنامه مداوم مواظب است که او در حین صحبت کردن فحش ندهد و حرف بد نزد.
طهماسب و راجرز
ایرج طهماسب در کارگردانی، نویسندگی، بازیگری، عروسکگردانی، تهیه و تولید برنامههای تلویزیونی ممتاز است و تبدیل به یک “برند” شده است. حضور پیوستهاش در تلویزیون به مدت سه دهه او را از سایر کارگردانان این عرصه متمایز میکند.
مجموعه مدرسه موشها ساخته موفق مرضیه برومند در دهه ۶۰ ازمجموعههایی است که عروسکهایش با اقبال گسترده بینندههای تلویزیون روبرو شد و در صورت ادامه تولید و پخش، میتوانست رقیب برنامه آقای طهماسب شود و البته در پشت همان عروسکهای مدرسه موشها نیز، ایرج طهماسب به همراه حمید جبلی بازیگر شناخته شده سینما و تلویزیون نیز حضور داشت.
با نگاهی به ویژگیهای هنری آقای طهماسب در ایران، شاید کسی همسنگ او در تلویزیون نباشد اما میتوان او را با اندکی اغماض از نظر کم و کیف برنامه، در طراز کسی مانند “فرد راجزر” برنامهساز و مجری برنامههای کودک در آمریکا قرار داد و مشابهتهایی میان این دو برنامه پیدا کرد.
فرد راجرز خالق یک برنامه تلویزیونی برای بچههای پیش دبستانی به نام “محله آقای راجرز” یا “همسایه” بود و به مدت ۳۰ سال از ۱۹۶۸ تا ۲۰۰۱ نقش مجری، نویسنده و تهیه کننده این برنامه را برعهده داشت.
آقای راجرز در زمینه موسیقی و الهیات مسیحی تحصیل کرده بود و نگاهش با برنامه سازان برای کودکان تفاوت آشکاری داشت. او برخلاف برنامههای کودکان که بیشتر به آموزش و یادگیری توجه دارند، بیشتر بر مسایل عاطفی و روحی و روانی کودکان تمرکز داشت و مهمانان برنامه او، آدمهای کوچه و خیابان بودند. ارتباط نزدیک با مخاطب و پرداختن به سوژههای روز مثل طلاق، افسردگی، مهربانی، مرگ، رقابت خواهر و برادر، مدرسه، ارتباط با همسایه و مسایل انسانی نه تنها با اقبال کودکان روبرو شد بلکه شخصیت و نمادی برای همدلی و انسانی زیستن شد و بزرگترها مشتاق دیدن برنامههای او بودند.
آقای راجرز در برنامهاش شعر مینوشت، میخواند، پیانو میزد و خالق عروسکهایش بود و عروسکگردانی میکرد و با تمام وجود با تک تک مخاطبانش ارتباط برقرار میکرد و نامههای آنها را جواب میداد.
در سال ۲۰۱۹ فیلمی از زندگی آقای راجرز با عنوان “روزی زیبا در محله” در سینماها اکران شد و “تام هنکس” بازیگر مشهور سینمای هالیود در نقش “فرد راجرز” بیننده را با بخشی از زندگی این هنرمند آشنا کرد.
طهماسب در ایستگاه آخر؟
سرنوشت ایرج طهماسب و فرد راجرز به عنوان دو هنرمند در دو کشور کاملا متفاوت است.
آقای راجرز بیش از چهل جایزه تلویزیونی گرفت، به بازنشستگی رسید و در خاطره مردم ماندگار شد اما آقای طهماسب با وجود دهها شبکه تلویزیونی در ایران، جایی در برنامههای تلویزیونی ندارد.
آقای طهماسب و تهیه کننده مجموعه کلاه قرمزی برسر مالکیت مادی و معنوی عروسکها با تلویزیون اختلافات مالی و حقوقی دارند و این مشکلات و کشمکشها بیش از یک دهه است که ادامه دارد و در عمل آقای طهماسب را برای سالها ناگزیر به خانهنشینی یا کم کاری کرد.
مجموعه مشکلات تولید کلاه قرمزی، چارهای برای آقای طهماسب باقی نگذاشته که جز اینکه راهی نمایش خانگی شود و در مجموعهای جدید، دست به ریسک بزرگی در عمر هنریاش بزند و این در حالی است که مجموعه کلاه قرمزی ظرفیت ادامه برنامهسازی در قالب برنامههای تلویزیونی و فیلم سینمایی را برای سالها دارد.