گلین شیرزن زلزله قره داغ

جمعه, 3ام مرداد, 1393
اندازه قلم متن

galin01

گلی سعادتی ملقب به گلین بانو، شیرزن زلزله قره داغ آذربایجان

به نام خدا

گلین شیرزن زلزله قره داغ

بعداز زلزله سال ۹۱، اولین بار مطلبی در باره حماسه گلین در نشریه وزین گویا(اهر) خواندم. این زن روستایی بیسواد در روستایی نسبتا سخت عبور در ورزقان، در زمان زلزله، توانسته بود ۶ نفر را از زیر آوار درآورد و حماسه بیافریند. پارسال به دیدار او در روستای چایکندی خیرالدین رفتم ولی نبود. امسال سه بار به این روستا سفر کردم که بار دوم به اتفاق روزنامه نگار و فرهنگی فرهیخته اهری، جعفر خضوعی سردبیر گویا و بار سوم به اتفاق امین حبیبی دانشجوی عزیز و وبلاگ نگار فعال اهری بود. حبیبی مهرماه ۹۱ گزارش و شعری در مورد حماسه گلین نوشته بود و خضوعی مطلب زیبای زیر را در نشریه گویا چاپ کرد. من هم داستانی در مورد حماسه گلین نگاشته ام که بمناسبت سالگرد زلزله قره داغ منتشر خواهد شد.

یکی از راه های تجلیل از حماسه گلین بانو را، تکمیل مسجد روستا توسط خیّرین می دانم. در بالا عکسی از گلین و در زیر نیز مسجد در حال احداث روستای چایکندی خیرالدین نشان داده می شود.

galin02

تکمیل مسجد روستای چایکندی، همت نیکوکاران را می طلبد.

بازبینی صحنه های فداکاری گلین در چایکندی ورزقان :گلین؛ دهقان فداکار۲

نوشته جعفر خضوعی، نشریه گویا، اهر، ش۲۲۲، ۲۱ خرداد۹۳

در زلزله ۲۱ مرداد ارسباران جلوه های نوع دوستی بسیاری رقم خورد و حماسه های فداکاری متعددی خلق شد. بی تردید کتاب برنامه های بازسازی یک سوی ماجراست و جنبه های فرهنگی و اجتماعی آن، در سویی دیگر قرار دارد. آنچه بیش از احداث بناها و سرپناه ها اهمیت دارد، همانا رفتارها و رویکردهای فرهنگی و مدنی در منطقه زلزله زده است و ثبت و ماندگاری این رفتارها و انتقال آن به نسل های آتی، جز با بهره مندی از هنر میسر نیست.

یکی از غفلت ها و کاستی های ایام پس زلزله، بی توجهی و کم کاری نسبت به انعکاس جلوه های نوع دوستی و حرکت های فداکارانه بود. چه؛ این رویه و رویکرد می توانست توجهات گسترده ای به منطقه ایجاد کند و این توجه را استمرار بخشد. البته ناگفته نماند که عمده توجهات صورت گرفته نیز به درستی جذب نشد و تبدیل به سرمایه مادی و فرهنگی نگشت.

ضمن این که هنوز زوایای مختلف این رخداد و پیامدهای اجتماعی آن مستندنگاری نشده و درس آموزی های لازم به طور مستدل و مدون ثبت و برای انتقال به نسل های بعدی ضبط نشده است.

در روزهای نخست پس از زلزله گزارشی از فداکاری یک بانوی شجاع در روستای چایکندی ورزقان و نجات شش نفر از زیر آوار در « شبکه ایرانیان» منتشر و در پی آن گزارش ها و یادداشت های دیگری در سایت ها و وبلاگ های مختلف منعکس شد. این بانوی فداکار با نام « گلین» معرفی شد. او دختر و مادرشوهر خود و همچنین چهار تن از همسایگان گرفتار آمده در زیر آوار را نجات داده بود.

مادرشوهر او در نقل و شرح ماجرا به خبرنگار ایران از این بانو با لفظ « گلین» به معنای عروس نام برده بود و خبرنگار این روزنامه نیز با همین نام به ثبت ماجرا پرداخته بود. در منزل شان که بودیم، او خود همسر فرزندش را « گلین» خطاب می کرد.
ماه های پس از زلزله این بانو مورد توجه افراد متعددی قرار گرفته است و برخی از فعالان فرهنگی و مدنی زلزله به دیدار او رفته اند.

هفته پیش در یک روز ابری سفری به چایکندی داشتیم. داستان فداکاری گلین ـ گلی سعادتی ـ مورد توجه عکاس یکی روزنامه های سراسری قرار گرفته بود و سفر او به منطقه و حضور در روستای چایکندی و منزل گلین با همت و همراهی محمد ایرانمنش که از ابتدای وقوع زلزله در منطقه ارسباران حضور یافته و همچنان پیگیر این رویداد است، میسر شده بود. چایکندی از جمله روستاهایی است که برای بازسازی تغییر مکان داده و روستای تخریب شده در زلزله همچنان باقی است و از جمله صحنه های پس از زلزله است که می توان فیلم و عکس گرفت. آن روز به روستای چایکندی تخریب شده رفتیم و خانه آوار شده گلین و همسایگانش و او به شرح جزئیات آن روز پر حادثه پرداخت.

گلین به تنهایی شش تن از گرفتار آمدگان زیر آوار را نجات داد و یکی از آنها را در پشت لندرور به ورزقان رساند اما او دیگر جان سپرده بود. گلین ابتدا دخترش رقیه را از زیر آوار درآورد، آن سو تر به کمک مادرشوهرش شتافت. بعد به یاری مادر ـ مشکناز ـ و فرزندش ـ یوسف ـ در همسایگی شان رفت. مشکناز همان است که به ورزقان منتقل شد اما در ورزقان معلوم شد که فوت کرده است. گلین در پی آن به دادِ زن ـ رخشنده ـ و مرد ـ عیسی ـ ی دیگر می شتابد و آنها را نجات می دهد.

آن روز گلین قدم به قدم در روی آوار بازمانده از روستای چایکندی به بازسازی صحنه های فداکاری پرداخت. می گفت ابتدا سرشان را از زیر خاک بیرون می آوردم که بتوانند نفس بکشند و…

علاوه بر گلین، اهالی چایکندی پنج نفر را از زیر آوار بیرون آوردند اما همه درگذشته بودند. از جمله دختربچه ای را حوالی ساعت ۹ شب از زیر آوار بیرون آوردند که دیگر دیر شده بود. البته چون یکی از جان باختگان بانوی باردار برای دو فرزند بود، تعداد کشته های زلزله در چایکندی به هفت نفر رسید.

گلین از آن عصر و شامگاه روز ۲۱ مرداد سال ۱۳۹۱ گفت. از عبور سریع ثانیه ها. از طوفان گرد و خاک. از این که همه پابرهنه بودند.

تعدادی از اهالی روستا نیز صحنه را همراهی می کردند. مثل همه زلزله دیدگان از صحنه های خوب و بدی می گفتند که در روزهای پس از وقوع زلزله شاهدش بودند. از امدادها و ناامدادها، از ضعف در بازسازی ها، از اشکالات در توزیع کمک ها، همچنین از نوع دوستی هم وطنان، از کوشش مسئولان دولتی، از کمک هم ولایتی ها، از کمک مردم ترکیه و….

ساعت ده صبح در چایکندی بودیم و در خانه حسن که گلین همسر اوست. فرزندش ابوالفضل نیز که ازدواج کرده با همسرش آنجا بود.

خواهر « گلی» هم در خانه بود. از زرنگی های او می گفت. از این که یکبار بخاری منزل شان آتش گرفته بود و گلی جرأت کرد و وارد خانه شد و بخاری را بیرون انداخت.

دخترش رقیه که موقع زلزله در کنار مردم بود و شاهد فداکاری اش، می گفت؛ « مادرم قهرمان شده است».

گلین مرتب می گفت؛ « آدم هرچه قدر می تواند باید فداکاری کند». می گفت؛ « ما همه چیزمان را از دست داده ایم و حالا از صفر شروع کرده ایم».

خانه ۶۰ متری ماحصل برنامه بازسازی دولت برای سکونت آنهاست. حتی چنانکه باید دیوارها کچ و رنگ نداشت. بر دیوار خانه چند عکس و تابلو بود که یکی قطعه شعر در قاب نشسته از یک شاعر اهری ـ امین حبیبی ـ برای گلین خانیم است که در روزهای نخست پس از وقوع زلزله سروده شده است. مهربانی از تمام اجزای خانه و در کلام اعضای خانه موج می زد. آنها برای ما صحبانه آماده کرده بودند، نان، قیماق، کره و پنیر و چایی. پس از بازگشت از چایکندی سابق مصر بودند برای ناهار بمانیم و ما آرزوی موفقیت و سلامتی کردیم و رفع زحمت نمودیم.

راه روستا مناسب نیست و حداقل انتظار اهالی روستا زیرسازی و آسفالت این راه است. هزینه آمد و شد به ورزقان برای اهالی بالاست. بچه هایشان برای تحصیل در مقطع راهنمایی و بالاتر باید به ورزقان بروند. نام گلین به نمایندگی از همه بانوان فداکار منطقه قره داغ و نمونه ای زنان سخت کوش کشورمان بیش تر مطرح خواهد شد و داستان فداکاری او کتاب و فیلم خواهد شد. مسئولان ورزقان شایسته است که توجه به این امر بکنند. انتظار می رود تجلیل شایسته ای از « گلین» ترتیب دهند و به این طریق بر همه فداکاری ها و نوع دوستی های رقم خورده در زلزله ارسباران ادای احترام نمایند.

__________________________________________
شعر از: امین حبیبی

“گلین خانیم ” / با ترجمه فارسی
ایگید لر ایشینی تکینه گؤرودون / کار مردان را به تنهایی انجام دادی
اللریوه قوربان آی گلین خانیم / به قربان دستهایی گلین بانو
نور ساچدین گونش تک او قارا گونده / مثل خورشید تابیدی در آن روز سیاه
قارانلیق گئجه یه آی گلین خانیم / مثل ماه نورانی در آسمان شب تار بودی گلین بانو
تاریخه یازیلدی گلینین آدی / اسمت در تاریخ نوشته شد
دیریلدی یئنی دن سارای گلین خانیم / “سارای ” دوباره زنده شد گلین بانو
هر ایکی دونیادا باش اوجالا اولان / در هر دو دونیا سربلند
گؤرمه دیم بیر سنه تای گلین خانیم / نظیر تو را ندیده ام گلین بانو
سن تندیر سالمیشدین ، تیتره دی هر یئر / تنور را گسترده بودی که زمین لرزید
اوندا کی ائل دئدی وای گلین خانیم / زمانی که ارسباران گفت وای گلین بانو
چای کندی ائولری یاتاندا بیر بیر / وقتی خانه های چای کندی یک به یک فرومیریخت
ائشتیتدیم چکیردیز هارای گلین خانیم / صدای شیونتان را می شنیدم گلین بانو
منده چوخ آغلادیم سیزینن او آن / من هم آن زمان با شما گریستم
اولموشدوم سیزلره تای گلین خانیم / من هم همدردتان بودم گلین بانو
یاشاسین سنین تک بیر قیزی ائلین / زنده باد شیر زنانی مثل شما
اولماسین حیاتین زای گلین خانیم / زندگی ات شیرین باشد گلین بانو
باشاباش یاشایشین باهار اولسون / زندگی ات همیشه بهاری باشد
پاییزلار گؤزونده یای گلین خانیم / پاییزهایت مثل تابستان باشد گلین بانو
اولسونکی گونلرین خوش گله داها / امیدوارم از این به بعد فقط خوشی ببینی
شنلیکله اونلاری سای گلین خانیم / کارت شمردن روزهای خوبت باشد گلین بانو
امینین طبعینی گتیردین شورا / طبع امین را به وجد آوردی
گؤندردی شعرینی پای گلین خانیم / شعرش را تقدیمت نمود گلین بانو


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.