دیر یا زود اندام خونین این فرشتگان از خاک در خواهد آمد و در گورستانی دور یا نزدیک دوباره به خاک سپرده خواهد شد. آیا تهرانیانی که مدعیاند از هر فرصتی برای رساندن صدای مخالفشان استفاده میکنند و با حضور در خیابان شعارهائی علیه رژیم سر میدهند، این حادثهی دلخراش ملی را هم یک فرصت به حساب خواهند آورد؟ یا فقط مرگ امثال هاشمی رفسنجانی و بازیِ کهنه شدهی “انتخابِ بین بد و بدتر” را فرصت میشناسند
نمیخواهم من هم با “نوشتندرمانی” کابوس مرگ قهرمانانهی فرشتگان نجاتی که با حداقل امکانات حرفهای به کمک مردم رفتند و همچنان زیر آور ساختمان پلاسکو هستند را برای خودم قابل تحملتر کنم. بعکس، میخواهم از کابوس دهشتبارتر دیگری بنویسم که ممکن است یکی دو روز دیگر بیداریام را حتی بیشتر برآشوند.
دیر یا زود اندام خونین این فرشتگان از خاک در خواهد آمد و در گورستانی دور یا نزدیک دوباره به خاک سپرده خواهد شد. آیا تهرانیانی که مدعیاند از هر فرصتی برای رساندن صدای مخالفشان استفاده میکنند و با حضور در خیابان شعارهائی علیه رژیم سر میدهند، این حادثهی دلخراش ملی را هم یک فرصت به حساب خواهند آورد؟ یا فقط مرگ امثال هاشمی رفسنجانی و بازیِ کهنه شدهی “انتخابِ بین بد و بدتر” را فرصت میشناسند؟ آیا در مراسم پیکر این عزیزان ضدای فریاد مردمی که شاهد این همه سوء مدیریت، چپاول و تجاوز به حقوق خودشان هستند به روشنی شنیده خواهد شد، یا باز این فرصت را به یک مشت آخوندِ چرندگوی فاتحهخوان واگذار خواهند کرد که بدحجابی دخنران تهرانی را موجب خشم خدا و علت اصلی فاجعهی فروریختن ساختمان پلاسکو معرفی کنند!؟
از: گویا