ف. م. سخن: اندر چگونگى عشقبازى مخفیانه مقام معظم رهبرى با حضرت امام زمان «عج»!

سه شنبه, 3ام اسفند, 1395
اندازه قلم متن

در خبرها آمده بود که:
«تولیت مسجد جمکران از «سیزده بار عشق‌بازی رهبری انقلاب» در مسجد جمکران خبر داده است.

به گزارش خبرنگار «آمدنیوز»، «محمدحسن رحیمیان» نماینده سابق ولی‌فقیه در بنیاد شهید و تولیت فعلی مسجد جمکران اظهار کرد: «در همین مدت که بنده در این مکان مقدس هستم، شاهد بوده‌ام که رهبر معظم انقلاب بیش از سیزده بار مخفیانه به این مسجد مقدس آمده و با امام خود عشق بازی کرده است.»»

وقتى خبر را در هم فشردم و عصاره ى آن را گرفتم شد جمله ى بالا! یعنى عنوان و تیتر همین مطلب! یعنى مقام معظم رهبرى، ١٣ بار «مخفیانه» به جمکران رفته اند و «با امام خود عشق بازى کرده اند».

تیتر را که نوشتم، گفتم این که خیلى توهین آمیز شد! فردا مى آیند یقه ى ما را مى گیرند که تو نوشته اى «مقام معظم رهبرى ١٣ بار مخفیانه با حضرت امام زمان عشقبازى کرده است»! آن وقت مى خواهى جواب خدا و خلق خدا را چه بدهى؟

بعد نشستم سر در جیب تفکر فرو بردم که وقتى من این حرف را نزده ام و کسى به نام آقاى محمد حسن رحیمیان که نماینده سابق ولى فقیه در بنیاد شهید و تولیت «فعلى» مسجد جمکران است این حرف ها را اظهار کرده، براى چى منِ نقل کننده باید از ناراحت شدن مردم ناراحت شوم. یکى دیگر رفته عشقبازى اش را کرده، یکى دیگر این را نقل کرده، بعد چوبش را من گردن شکسته بخورم؟! نه! عقل سالم چنین چیزى را تایید نمى کند. یعنى جناب کانت هم اینجا بود به من مى گفت که خرد نقاد ت را به کار بگیر و خبر را نقل کن.

بعد باز مثل مجسمه ى «رودن» روى مبل خشکم زد که بابا کانت کیه! خود حضرت مهدى هم بیاید بگوید خبر را نقل کن، تو نباید نقل کنى و در باره ى آن چیزى بنویسى چرا که آن ها دست شان به کانت و حضرت مهدى نمى رسد ولى دست شان به تو مى رسد! با این استدلال به خودم آفرین ها گفتم و خودم را تحسین ها نمودم و گفتم این همه سوژه از ترامپ و نتانیاهو و کنفرانس مونیخ و تیکه انداختن مقام رهبرى به خاتمى هست برو یکى از این بى خطر هایش را بر دار در باره اش …بنویس

بعد پا شدم، مثل همیشه کلّه ى سحرى غزلى از حافظ بخوانم، روحم جوان شود و بعدش بروم سرِ کار و زندگى ام. همین جور که داشتم دیوان را ورق مى زدم دیدم حافظ جان هم فرت و فرت از کلمه ى عشق و عشق بازى، آن هم اندر چمن و کنار جوى آب و زیر درخت و در هواى معتدل شیراز، همراه با شراب مرغوب همان دیار که امروزه در آفریقاى جنوبى آن را تولید مى کنند استفاده کرده! گفتم اى داد! حالا ما هر چى از این سوژه ى «مستهجن» فرار مى کنیم، او به سراغ ما مى آید.

البته بدیهى ست که منظور تولیت مسجد مقدس جمکران، از عشقبازى، عشق ورزىِ معنوىِ حضرت آیت الله خامنه اى با حضرت امام زمان بوده، ولى خب بابا! ما در قرن ٢١ ام زندگى مى کنیم و وقتى شما در فضاى مجازى چنین کلماتى مى خوانید، اول که به یاد حافظ جان و سعدى جان و «مو» و «میانِ» «شاهد»جانِ معنوى نمى افتید، بلکه همین چیزهایى را که مى خوانید به شرح و تفسیر مى نشینید، بعد از خودتان خجالت مى کشید و از خجالت غرق در عرق مى شوید.

اصلا بگذارید از زاویه ى دیگرى به موضوع نگاه کنیم. بیاییم همین جملات جناب ممد حسن رحیمیان را به یک زبان خارجى ترجمه کنیم. من این کار را کردم، بعد فرض کردم این ترجمه را یک خارجى مى خواند، بعد وحشت کردم.

گفتم حالا این خارجىِ خر، اولین کارى که مى کند این است که مى رود مى بیند حضرت مهدى که بوده و کى غایب شده. بعد مى بیند در روایاتى نوشته شده که حضرت مهدى بچه بوده که گم شده و یا در چاه افتاده یا به عبارتى غیبت فرموده. حداکثرش این است که مى بیند حضرت مهدى جوان خوشرویى بوده.

بعد مى رود ببیند حضرت آیت الله خامنه اى کیست. با کمال تعجب مى بیند که ایشان یک پیرمرد عصا به دست است. بعد مى خواند که ایشان «مخفیانه» به مسجد جمکران رفته و با حضرت امام زمان عشقبازى کرده!

اى خدا! چه بگویم که نگفتنم بهتر است!

عزیز من! ممد حسن جان! حالا شما نمى خواهد براى رمانتیک کردن ماجراى عشق ورزى مقام معظم رهبرى با حضرت مهدى از زبان حافظ و سعدى استفاده کنى. بگو ایشان آمد آن جا بر سرِ چاهِ قسمتِ مردانه، با امام زمان ١٣ بار به گفت و گوى صمیمانه نشست و با هم حال کردند، یا اصلا نه، این حال کردن را هم ننویس که صورت خوشى ندارد، به جاش بنویس نشستند به هم حرف هاى محبت آمیز زدند.

درست است که شما به ما مى گویى ضد انقلاب و مى خواهى سر به تن ما نباشد، اما ما به فکر آبروى کشورمان و خودمان هستیم که وقتى رهبرش کارى مى کند، به هر حال، چه ضد انقلاب باشیم چه نباشیم، اثرش به خود ما بر مى گردد و مثلا پادشاه عربستان سعودى وقتى خبر فوق را مى خواند، هار هار هار به ما و به مقام رهبرى و مسجد جمکران مى خندد که مرده شور خنده اش را ببرد؛ مرتیکه ى نکبت! یا قیافه ى دونالد ترامپ موقع خواندن بولتن سى.آى.اِ که اول صبح روى میز کارش در اتاق بیضى مى گذارند دیدنى ست که ترجمه ى این واقعه در آن آمده! او هم در حالى که به دیوار کاخ مشت مى زند و جاى مشت اش روى گچ کهنه ى اتاق کارش مى ماند مى گوید، این همه به ملانیاى ما تهمت زدند و واسه اش صفحه کوک کردند که عکس لختى گرفته، نیگا کن رهبر اینا چه کار کرده که تازه با افتخار هم ازش تعریف مى کنن!

خلاصه قربون شکل ماهتون برم! هر چیزى را به هر صورتى و با هر جمله اى در دوران ما بر زبان نمى آورند یا اگر مى آورند، با هزار اگر و مگر و بررسى و احتیاط مى آورند که خبر، تبدیل به «سوتى» نشود و آبروى گوینده و سوژه و ملت و مملکت نرود!

از ما گفتن، از شما هم خواه شنیدن، خواه نشنیدن!
از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.