علیرضا عصار که پس از شش سال سکوت، اوایل بهمن ماه امسال در تالار وزارت کشور به روی صحنه رفت، در این کنسرت قطعهای از آلبوم جدیدش را اجرا کرد که قبل از اجرای این قطعه گفت:
حقیقتاً درباره این ترانه نمیتوانم توضیح زیادی بدهم و امیدوارم درباره آن فکر کنید چراکه من هر چه بگویم در شعر است و امیدوارم دوست داشته باشید.
او برای اجرای این قطعه تازه، پشت پیانو نشست و این ترانه را که سروده “روزبه بمانی” است خواند:
با سختیِ بتها چه باید کرد؟
با این تَشَتُتها چه باید کرد؟
گیرم تفاوتها نمایان شد
با بیتفاوت ها چه باید کرد؟
با مردمی که سیل را هر سال
بر گردنِ قسمت میاندازند
دنیایشان را میدهند اما
قبل از دعا یک سد نمیسازند!
درحالی که حاضران در سالن به شدت عصار را تشویق میکردند او با صدای رسا ادامه داد:
ما مردمانی عاشق کوروش
ما قومِ در تاریخ جا مانده
جداً کدام از ما فقط یک بار
یک خط از آن تاریخ را خوانده؟
تا فخرمان فرهنگ دیروز است
انکار هر یک درد تسکین است
باید پذیرفت این حقیقت را
امروز ما فرهنگمان این است
تا زخم را گردن نمیگیریم
این دردهای کهنه پابرجاست
ما بیشتر دنبال توجیهایم
این فرق ما با مردم دنیاست
جداً اگر ما فخر دنیاییم
از مردم دنیا چه باید گفت؟
من میپذیرم سخت بدبینم
تو جای من، از ما چه باید گفت …
ما مردمانی عاشق کوروش
ما قومِ در تاریخ جا مانده
جداً کدام از ما فقط یک بار
یک خط از آن تاریخ را خوانده؟
تا فخرمان فرهنگ دیروز است
انکار هر یک درد تسکین است
باید پذیرفت این حقیقت را
امروز ما فرهنگمان این است
این قطعه با تشویقهای ادامهدار تماشاگران همراه شد و عصار در میان استقبال آنها گفت:
متاسفم که میتوان برای بسیاری از این ابیات در جامعه امروز مصداقهایی یافت و امیدوارم همه ما و مخصوصا خودم به فکر راه چارهای برای آن باشیم.
شعر را از زبان علیرضا عصار در زیر میشنوید: