سرنوشت هر یک از هفت رئیس جمهوری ایران از عزل و گریز، ترور، استحاله، حذف یا سیاستورزی و جنجال در نوسان و نشیب بوده است. فراز این منحنی، رهبر شدن سومین رئیس جمهوری و نشستن او بر جایگاه “ولایت” است.
حیات سیاسی روسای جمهور پیشین ایران آینهای است از نوسانهای نظام سیاسی این کشور؛ اولی عزل شد و دومی ترور. سومی را به رهبری برکشیدند. چهارمی هم “سردار سازندگی” نامیده شد و هم “ساکت فتنه”. اسم بردن از پنجمی ممنوع است. ششمی جنجالآفرین بود و هست. هفتمی با کلید آمد اما قفل مشکلات اقتصادی را باز نکرد.
سرنوشت این هفت تن از عزل و گریز، ترور، استحاله، حذف یا سیاستورزی و جنجال در نوسان و نشیب بوده است. تنها فراز این مسیر، رهبر شدن سومین رئیس جمهوری است. آیتالله خامنهای، تنها کسی در این میان است که به محاق نرفته بلکه به جایگاه “ولایت” برکشیده شده است.
در نظامهای دمکراتیک و متوازن، روسای جمهور سابق و چهرههای شاخص سیاسی، یک سرمایه ملی به شمار میروند اما ناپایداریهای سیاسی در نظام جمهوری اسلامی، بهرهمندی از این چهرهها و حذف و حضورشان را با این عیار میسنجد که دوست هستند یا “دشمن”.
بر همین اساس، چهار نفر از روسای جمهور پیشین ایران، به القابی چون ضد انقلاب فراری، ساکت فتنه، فتنهگر یا عامل انحرافی مزین شدهاند. نام یک تن که “شهید” شده کماکان به نیکی برده میشود. ششمین فرد را نیز پس از ثبتنام غیرمنتظره برای انتخابات ۹۶، “بیحیا” خواندهاند. آخری، یعنی روحانی در وضعیت برزخ قرار دارد و حضور و خروجش از صحنه هنوز روشن نیست.
اگر از دوره نیمهتمام بنیصدر و دولت مستعجل رجایی چشمپوشی کنیم، فصل مشترک ادوار ریاست جمهوری در نظام کنونی، دو دورهای بودن این مقام بوده است. خامنهای، رفسنجانی، خاتمی و احمدینژاد هر یک، هشت سال رئیس جمهور بودند. چنانچه حسن روحانی در انتخابات ۹۶ رای نیاورد، نامش به عنوان اولین رئیس جمهوری ایران ثبت میشود که تک دورهای بود.
ابوالحسن بنیصدر- ۱۶ ماه
نخستین رئیس جمهوری ایران که فرمانده کل قوا نیز بود، در خرداد ۱۳۶۰ و در بحبوحه جنگ ایران و عراق، با رای عدم کفایت مجلس از مقام خود عزل شد. بنیصدر با پشتیبانی جامعه روحانیت مبارز در انتخابات ریاست جمهوری ۱۱ میلیون رای آورد اما در کشمکش با روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی، حمایت خمینی را از دست داد. او چند روز پس از عزل و در حالیکه در تظاهرات خیابانی برای اعدام او شعار میدادند، توانست از ایران بگریزد.
محمدجواد حجتی کرمانی، نماینده دوره اول مجلس در مصاحبهای گفته است هاشمی رفسنجانی در استعفای بازرگان و برکناری بنیصدر نقش اصلی را داشت. او را به خیانت در جنگ نیز متهم کردهاند اما علی شمخانی دبیر شورایعالی امنیت ملی میگوید بنیصدر “خائن” نبود.
این اقتصاددان ۸۳ ساله، سه دهه است در فرانسه به سر میبرد و خود را پرچمدار افشای دو رسوایی سیاسی جمهوری اسلامی، ایران کنترا و اکتبر سورپرایز میداند و از منتقدان سرسخت پروژههای هستهای ایران و هزینههای آن است.
محمد علی رجایی- ۲۸ روز
محمدعلی رجایی با چهار هفته، کوتاهترین دوره ریاست جمهوری در تاریخ نظام اسلامی را دارد. او جانشین بنیصدر شد که ۱۶ ماه در این سمت ماند.
دومین رئیس جمهوری ایران در ۴۸سالگی در بمبگذاری ترور شد. رجایی به خلقی بودن و دفاع از محرومان شهرت دارد. کارنامه سیاسی او از نزدیکی به نهضت آزادی تا مجاهدین خلق و پیوستن به انقلاب اسلامی با روایتهای مختلفی آمیخته است. مهدی طائب رئیس قرارگاه عمار گفته است: «اگر شهادت به کمک رجایی نمیآمد جلوی امام وارد میدان میشد.»
عاتقه صدیقی، همسرش که سه دوره نماینده مجلس بود و در برههای به جنبش سبز نیز نزدیک شد، احمدینژاد را به مصادره نام رجایی متهم میکند. فرزند او میگوید رجایی را با لباس چهار جیب در عکسها به نسل جدید معرفی میکنند تا بگویند دنبال رجایی نباشید.
سیدعلی خامنهای – هشت سال
سومین رئیس جمهور ایران تنها کسی در بین پیشینیان است که به جای رفتن به حاشیه، تبعید، حصر یا دیار باقی، به جایگاه ولایت برکشیده شده است. او در سال ۱۳۶۸ پس از درگذشت آیتالله خمینی، دومین رهبر نظام شد و در این مسند به القابی چون “مقام عظمای ولایت”، “ولی امر مسلمین جهان” و “رهبر معظم انقلاب” دست یافت. پوستر انتخاباتی ریاست جمهوری ۱۳۶۴، او را “مرد محراب و جبهه” معرفی میکرد.
خامنهای فرمانده کل قوا و رئیس بنیاد دائرهالمعارف اسلامی نیز هست. او ۷۸سال دارد و بحث جانشینیاش به خاطر کهولت و بیماری، مدتی است جریان دارد. از ابراهیم رئیسی، صادق لاریجانی و مجتبی خامنهای به عنوان جانشینان احتمالی او نام برده میشود.
اکبر هاشمی رفسنجانی – هشت سال
چهارمین رئیس جمهور ایران، القابی مثبت و منفی همچون “معمار انقلاب”، “یار امام”، “سردار سازندگی”، “رهبرساز”، “مرد پشتپرده”، “عالیجناب سرخپوش”، “ستون نظام” یا “ساکت فتنه” را یدک میکشد. پس از درگذشت، رسانهها و هوادارانش از او بدون نام خانوادگی تنها با لفظ “آیتالله” یاد میکنند؛ چیزی که چه بسا کوششی باشد در هماوردی با القابی چون “رهبر”، “امام” یا “آقا”.
دفتر سرنوشت رفسنجانی با مرگ ناگهانیاش بسته شد اما این مرگ، اصطلاح “پساهاشمی” را وارد ادبیات سیاسی ایران کرد. هاشمی رفسنجانی در هفت سال آخر عمرش به خاطر حمایت محتاطانه از جنبش سبز مورد غضب تندروها قرار گرفت و متقابلا از حمایت منتقدان و مخالفان نظام برخوردار شد. او در مصاحبهای گفته بود: «علت همراهی کسانی که قبلا با او موافق نبودند، عوض شدن خودشان است.»
سیدمحمد خاتمی – هشت سال
محمد خاتمی که “معمار اصلاحات” و مبتکر “گفتوگوی تمدنها” نامیده میشود، جزء مغضوبین نظام به شمار میرود. او را پس از جنبش سبز، “برانداز و فتنهگر” میخوانند. نام بردن از رئیس دولت اصلاحات در محافل رسمی و رسانهای کفاره دارد و حق سفر به خارج نیز از او سلب شده است.
از تریبون نماز جمعه بارها از خاتمی خواسته شده که توبه کند. شرط شرکت او در مراسم تحلیف حسن روحانی نیز توبه و عذرخواهی بود.
خاتمی مدیر بنیاد باران و صاحب امتیاز دو ماهنامه است و مواضعاش را در بیانیهها یا ملاقاتها بیان میکند. آخرین تلاش او در دعوت به آشتی ملی و رفع کدورتهای جناحی، با واکنش دفعی خامنهای روبرو شد که گفت مردم با فتنهگران عاشورای ۸۸ آشتی نمیکنند.
محمود احمدینژاد – هشت سال
نام و کارنامه احمدینژاد با اظهارنظر رهبر نظام گره خورده است که در سال ۸۸ گفت: «نظر من به نظر ایشان نزدیکتر است.» بیلان کارهای این دردانه اما آکنده از ماجراجوییهای سیاسی، تقلب انتخاباتی، اختلاسهای کلان و تحریمهای سنگین بانکی و اقتصادی است. حلقه اطرافیان او به “جریان انحرافی” موسوم شدهاند و پروندههای قضایی و مالی دارند، با این همه یارانهبگیران و حاشیهنشینان در شهرستانها و روستاهای ایران بدنه اجتماعی احمدینژاد هستند.
احمدینژاد یک بار در اولین سال روی کار آمدن روحانی، به خبرنگاران گفت “سکوت دارم”؛ اما این سکوت به تدریج با سفرهای استانی، مصاحبهها و نامهنگاریها شکست و با نامنویسیاو برای ورود به انتخابات ۹۶ به جنجال مبدل شد.
احمدینژاد چهرهای غیرقابل پیشبینی و سمبل “عوامگرایی” است. تحلیلگران، نامنویسیاش در انتخابات به رغم توصیه خامنهای را “اقدامی انتحاری” خواندهاند.
حسن روحانی – چهار سال …
روحانی در انتخابات ۹۲ با حمایت اصلاحطلبان و رفسنجانی و با شعار “تدبیر و امید” پیروز شد. دولت او به مناقشه دوازده ساله پرونده اتمی خاتمه داد و از سیاست خارجی تنشزدایی کرد. روحانی با کلید آمد اما در انتخابات ۹۶ زیر فشار سنگین اصولگرایان و افکار عمومی قرار دارد که قفل گرانی، بیکاری، عدم توسعه، بازداشتها و انسدادهای فرهنگی و مدنی را به رخاش میکشند.
روحانی در زمان ثبتنام برای دور دوازدهم ریاست جمهوری گفت دولتش سایه شوم جنگ را از سر ایران دور کرده و این در حالی است که جنگ جناحی در دوران او در درون کشور به اوج رسید. آیا روحانی اولین رئیس جمهوری خواهد بود که در نظام اسلامی یک دورهای میشود؟
مهیندخت مصباح
از: دویچه وله