در همین روزهایی که هنوز در شبکههای اجتماعی فیلم شادی خیابانی هواداران حسن روحانی دست به دست میشود من در کانالهای تلگرامی و حسابهای توییتری هواداران جناح اصولگرا میچرخم تا بدانم حس و حال ‘لشکر شکستخورده ‘ آنها پس از انتخابات ریاست جمهوری چگونه است.
بعد از پایان یک مسابقه فوتبال، هواداران تیم بازنده از میان خودشان، بازیکنان تیم، سرمربی، داور، زمین بازی، تیر دروازه و هر عامل دیگری که در آن اطراف باشد، دنبال مقصر میگردند و عدهای هم سکوت میکنند و غم میخورند.
در اردوگاه اصولگرایان هم چنین وضعیتی حکمفرماست. بعضی از آنها در مبانی جمهوری اسلامی و لزوم مشارکت عمومی تردید کردهاند. برخی میگویند باید در روشهای اصولگرایی خودمان تجدیدنظر کنیم، بعضی شورای نگهبان را مقصر چنین شرایطی میدانند که در مقابل “تخلفهایی” که آنها مدعیاند صورت گرفته، سکوت کرده است یا اصلا به خاطر “مصلحتاندیشی” صلاحیت حسن روحانی را تایید کرده است. دیگرانی هم هستند که خشم خود را نثار حسن روحانی میکنند. اما صدای غالب آن است که باید به نتیجه انتخابات احترام گذاشت و منتقد دولت روحانی ماند.
بعضی از هواداران نامزدهای اصولگرا هم بودند که با گل میان جمع شادیکنندگان پس از انتخابات رفتند و پیروزی نامزدشان را تبریک گفتند. این گام تازهای برای نزدیکتر شدن طرفداران دوجناح بود.
مسئله جمهوریت
جواد جلالی یکی از روحانیون فعال در شبکههای اجتماعی دو روز بعد از انتخابات ریاست جمهوری در حساب توییتری خود نوشت: “صادقانه اعتراف میکنم: [ضمن التزام عملی] هنوز به درک درستی از اصرار امام خمینی و رهبری، بر حضور حداکثری مردم درانتخابات (به هرقیمتی) نرسیدهام.”
حسین قدیانی روزنامهنگار روزنامه وطن امروز هم که از نتیجه انتخابات ریاست جمهوری خشمگین است، روزهای پس از انتخابات چندین یادداشت تند و تیز در حساب تلگرام خود و روزنامه وطنامروز منتشر کرد.
او در یکی از این یادداشتها به سران نظام یا آن طور که خودش آنها را مخاطب قرار داده “همه شما! همه شماها! همه سران لشکری و کشوری” نوشت که اگر مصلحت در ابقای رئیس جمهور فعلی بود مگر مرض دارید انتخابات برگزار میکنید.” او در ادامه نوشت “پابرهنهها بهخصوص از نوع انقلابی و حزب اللهی آن آنقدر خر نظام هستند که حتی با انتصاب هم به روحانی بگویند رئیس جمهور قانونی، این که دیگر انتخابات نمیخواهد.”
میثم رمضانعلی از وبلاگنویسان اصولگرا هم پس از روشن شدن شکست ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری این طور توییت کرد که “اصولگرایی در هیچ انتخاباتی پیروز نبوده است. هیچوقت. احمدینژاد هم نه هیچوقت خود را اصولگرا میدانست، نه اصولگراها او را[اصولگرا میدانستند]، و نه حمایت شد.”
تجدیدنظر در اصول
کمی بیش از یک سال پیش، بعد از یک شکست تاریخی اصولگرایان، وقتی اصلاحطلبان توانستند با استراتژی “رای به فهرست واحد”، اکثریت نامزدهای خود را روانه مجلس کنند لزوم بازنگری در مبانی نظری و عملی اصولگرایی در میان برخی اصولگرایان مطرح شد.
در آن زمان، مرتضی روحانی، سردبیر معمم نشریه ترجمان نوشت “جریان اصولگرایی، جریانی است که از جهت نظری ضعیف و از جهت عملی ناکارآمد است. خواستههای بزرگ دارد ولی شعورش کم است. بدن بزرگ و مغز کوچک نیز آدم را ناخودآگاه به یاد انقراض دایناسورها میاندازد.”
اصولگراهای دیگری هم پس از انتخابات ریاست جمهوری خواهان تجدیدنظر در اصول این جناح سیاسی شدهاند.
مجتبی دانشطلب یکی از وبلاگنویسان اصولگرا هم پس از انتخابات ریاست جمهوری در توییتر خود نوشت: “وقتی ۳۰ به صفر در انتخابات مجلس میبازی و صدایت در نمیآید آماده باش که شورای شهر را ۲۱ به صفر ببازی و در ریاست جمهوری هم ۲۳ میلیون رأی بیاورند.”
او هم مثل برخی دیگر از هواداران جبهه اصولگرایان، سران این جناح را متهم میکند که هم از یک سو دولت را “خطرناک برای کشور و آیندهاش” میداند و هم “آماده همکاری و همدلی” با آن است.
پیام فضلینژاد از نویسندگان روزنامه کیهان هم پیشتر در سخنرانیهایش با رد اصولگرایی و اصلاحطلبی از راه سومی به اسم “انقلابیگری” گفته است.
”اقلیت ۱۶ میلیونی ”
از نظر برخی اصولگرایان هرچند حسن روحانی رئیس جمهوری ایران شده است اما رای نزدیک به ۱۶ میلیونی ابراهیم رئیسی آن هم با فرصت اندکی که برای معرفی و تبلیغ خودش داشته است خود یک پیروزی است.
جلیل محبی از هواداران جناح اصولگرا در توییتر خود نوشته است “از امروز ما ۱۶ میلیون نفریم که روحانی نمیتواند نادیده بگیرد.”
صادق نیکو از کاربران توییتر که به اصولگرایان نزدیک است در حساب خود نوشته است که “ما باختیم. شما بردید. ما ۱۵،۷۸۶،۴۴۹ نفر هستیم! ما بزرگترین اقلیت تاریخ انتخابات هستیم ولی سطل آشغال آتش نمیزنیم. اما مبارزه ادامه دارد.”
آقای نیکو و برخی اصولگرایان دیگر با اشاره به حفظ آرامش خود پس از اعلام نتایج انتخابات و پذیرش شکست، به هواداران میرحسین موسوی طعنه میزنند که پس از اعلام نتایج آرا در سال ۸۸ به خیابان آمدند و معترض شدند.
برخی کاربران جناح مقابل در واکنش به وضعیت امنیتی پیش و پس از روز انتخابات ۸۸ در پاسخ به این ادعا گفتهاند که سبد رای اصولگرایان همیشه به همین میزان بوده و مشکل سال ۸۸ از آنجا شروع شد که تعداد آرای این سبد رای ۲۴ میلیون اعلام شد.
اشتباه استراتژیک
محمدباقر قالیباف برای اصولگرایان و عموم مردم چهره شناخته شدهتری است و کارنامه قابل ارائهتری دارد. با این که احتمال رایآوری این چهره سیاسی بیشتر بود اما گروههای اصولگرای مختلف روی حمایت از ابراهیم رئیسی به توافق رسیدند.
برخی از هواداران اصولگرایان عدم ائتلاف بر روی محمدباقر قالیباف را هم یک خطای استراتژیک میدانند که باعث شکست خوردن آنها در یک انتخابات دیگر شده است.
امیر محبیان، از چهرههای اصولگرا به روزنامه اعتماد گفته که معتقد است پیروزی حسن روحانی نتیجه تعجببرانگیزی نبوده است. او استراتژی اصولگرایان را در این انتخابات “تهاجمی، کور و غیرعلمی” خوانده و گفته است در این انتخابات قالیباف سوخت، رئیسی که ظرفیت کشف شده جدیدی بود، ضربه خورد و اصولگرایان روحانی را مدیون رادیکالهای اصلاحطلب کردند.
پیام فضلینژاد هم نوشته است که پیروزی آقای روحانی دور از انتظار نبوده است چرا که به گفته او “راى قالیباف جذب نشد، ابتذال تتلو فاجعه آفرید و انرژى جنبش، دو روز آخر هدر رفت و میرسلیم هم کنار نرفت.”
بعضی از اصولگرایان اما وعده دادهاند که با وجود شکست، منتقد دولت حسن روحانی باقی میمانند. کیوان که خود را دانشآموخته علوم سیاسی معرفی کرده است و از سخنان آقای روحانی درباره خشونتطلب بودن جناح مقابل خود عصبانی است نوشته است که “یکی از مهمترین کارهای ما تا پایان دولت دوم روحانی (چه چهار سال چه سقوط زودهنگام با عدم کفایت سیاسی احتمالی)، یادآوری وعدههای اوست.”
لشکر اصولگرایان گرچه شکست خورده اما به دنبال آن است که از درون این شکست راهی به پیروزی بیاید.
وحید جلیلی، برادر سعید جلیلی سیاستمدار ایرانی که معاونت فرهنگی اجتماعی شهرداری مشهد را به عهده دارد در واکنش به خشم همجناحیهایش از این شکست در توییتر خود نوشته است “به جای این که مردم را متهم کنیم، خودمان را متهم بکنیم. کمکاریها و اشتباهات خودمان را در نظر بیاوریم.”
حالا همه هواداران دو جناح سیاسی از داغترین اردیبهشت همه این سالها گذشتهاند اما به نظر نمیرسد به این زودیها آرامش به اردوی اصولگرایان برگردد.
این روزها که در شبکههای اجتماعی نظرات کاربران اصولگرا را دنبال میکنم میبینم که برخی از آنها به محتوای آیهای از سوره بقره اشاره کردهاند که میگوید “چه بسا چیزى را خوش نمیدارید و آن براى شما خوب است و بسا چیزى را دوست میدارید و آن براى شما بد است و خدا آگاه است و شما نمیدانید.”
شاید آنچه که اصولگرایان خوش نمیدارند (شکست در انتخابات) با ایجاد خطکشیهای سیاسی و فکری جدید باعث رویش شاخههای تازهای در میان آنها شود که بر اساس وعدهای که در این آیه داده شده، برایشان خوب است.
در کارزاری دشواری که پیش روی اصولگرایان قراردارد ممکن است همین وحدت شکنندهای که آنها را تا امروز با دشواری کنار هم نگه داشته بودد فروبریزد و از دل آن، شاهد شکلگیری انشعابهای تازهای باشیم. تا انتخابات بعدی در جمهوری اسلامی سه سال زمان داریم.
از: بی بی سی