در دوسال گذشته، برخی مقالات نگارنده شامل اشارات و گاه تمجیدهایی نسبت به دو روحانی خداترس – مرحومآیت اله سید محمد شیرازی و برادر شجاع ایشان، آیت اله سید صادق شیرازی – بود. ایناشارات، عصبانیت رسانه های مزدبگیر رهبر جمهوری اسلامی را به دنبال داشت. رهبر و حامیان او که در برخی زمینه ها ننگ مزدوری روسیه در ایران را بر پیشانی دارند بارها ساحت پاک این دو برادر را به” انگلیسی بودن” متهم کردند و صاحب این قلم را نیز به همراهی آنان، مفتخر. البته کسانی که نوشته های مرا تعقیب می کنند می دانند نه از جنگروانی اصلاح طلبان واهمه دارم نه اتهامات وارده توسط دروغپردازان حامی رهبر، موجب نگرانی من می شود. در موضوع شیرازی ها نیز، هم زبانی ناجوانمردانه دوجناح علیه این دو روحانی ساده زیست و خداترس، تاثیری بر مواضع من نداشته است. البته انکار نمی کنم که برخی مواضع و رفتار گروهی از پیروان آیت اله شیرازی به ویژه در خصوص شیوهعزاداری های محرم را قابل تامل می دانم.؛ اگرچه مخالفت ” کهریزکسازان ” و حامیان ” حکمننگین قتل عامسال شصت هفت ” با آن مواضع و مناسک، انسان را به تفکر وا می دارد.
اینها را نوشتم که اولا به صداقت سید صادق شیرازی در موضع گیری های خود، تاکید و بر اینموضوع پافشاری نمایم که همه مواضع او – حتی دیدگاههایی که بر آنها انتقاد وارد است – را صادقانه می دانم. ثانیا از او تقاضایی داشته باشم. اینتقاضا دقیقا در محدوده ای است که روحانیون سنتی، ترجیح می دهند اغلب فعالیت های خود را بر آنمتمرکز کنند : ” دفاع از مبانی اعتقادی مردم”. می دانم تقاضای من و بسیاری ازهمفکرانم بسیار دیر هنگام است. بر اینباورم رفتار دو دشمن ظاهری یعنی ” داعش و سلف آن طالبان” از یک سو و ” جمهوری اسلامی و نظام ولایت فقیه” از سوی دیگر، بیش از هر زمان دیگری موجب بدبینی نسبت به اسلام شده است. این بدبینی اخیرا در حال گسترش در کشورهای مختلف است اما سالهاست که در داخل ایران هر روز بر شدت آن و گستردگی طیف های دین گریز افزوده شده و می شود که یقینا مطلوب متدینان و در راس آنها روحانیون مستقل نمی باشد.
البته گروهی از فعالان سیاسی، نه تنها از این وضعیت نگران نمی شوند بلکه از آن، استقبال می کنند زیرا به زعمایشان، دین عامل همه گرفتاری های جوامعی مانند ایران است. در این زمینه، سخن بسیار است. در حال حاضر تنها به ایننکته اشاره می کنم که در کشورهایی مانند ایران که قانون و اخلاق، تاثیر عمده ای بر رفتار اکثریت مردم ندارد حذف دین – تنها عامل کنترلی نسبت به بعضی ناهنجاری ها- می تواند بسیار خطرناکباشد. نکته دیگر اینکه، بخواهیمیا نخواهیم دین هنوز ابزاری قوی در دست حکومت برای فریب میلیونها ایرانی است. شناخت دقیق حکومت از گرایش های مذهبی در جامعه و قدرت فریبکاری آخوندهای دربار رهبر، این امکان را برای حکومت فراهم کرده تا با استفاده از صدها وبلکه هزاران تریبون در گستره ایران، رهبر جمهوری اسلامی را مظهر تشیع در جهان معرفی کنند. ازدیگر تبلیغات رسانه های پرخرج و آخوندهای خودفروخته و دین فروش آنست که مخالفت ها با ولی فقیه، ربطی به بی کفایتی های او وفساد فراگیر در نظامندارد بلکه ناشی از مخالفت با “دین ” به صوت عام و ” اسلامشیعی” به صورت خاص است. در این میان، تنها گروهی که می تواند تبلیغات دروغین نظام را خنثی نماید روحانیونی هستند که اولا با تلفیق دین و سیاست، مخالفند و ثانیا رفتار رهبر و مزدبگیران او را در تضاد با رفتارهای شخصی و اجتماعی پیامبر اسلامو امامان شیعه می دانند.
با صراحت می گویمشجاع ترین و صریح اللهجه ترین روحانی که هر دو ویژگی فوق الذکر در او وجود دارد سید صادق شیرازی است. این روحانی شجاع و برخی مبلغان مذهبیِ مخالف حکومت، به دلیل عدم همراهی با برخی خواسته های نظام، با انواع فشارها مواجه هستند و رسانه های داخلی – اعم از اصلاح طلب و اصولگرا -آنان را به صورت کامل، بایکوت کرده اند و بالاتر از آن، اغلب در هم زبانی با حکومت، آنان را مورد حملات ناجوانمردانه قرار می دهند. در همین حال، اپوزیسیون حکومت به ویژه کسانی که دستی در رسانه های آزاد دارند اما ویژگی های جامعه ایران را نمی شناسند نیز روحانیوناینچنینی را تحریم خبری کرده و گاه همان رفتاری را با آنان می نمایند که مطلوب نظام ولایت فقیه است. در حالی که توانایی این گروه از روحانیون در کاهش نفوذ مذهبی نظام و خلع سلاح رهبر از کارآمدترین ابزار – مذهب سواری- بسیار بالاتر از همه نحله های اپوزیسیون می باشد. امیدوارم کسانی که این مطلب را می خوانند برای دقایقی، تعصبات و حتی دلخوری های به حق خود از مبلغان مذهبی را فراموش کرده و با محاسبه سود و زیان، به این موضوع بیندیشند که کمک به انتشار مواضع روحانیون مخالف حکومت، سود بیشتری برای روند آزاد سازی ایران خواهد داشت یا همراهی با بایکوت خبری ایشان؟
البته درخواست انعکاس برخی مواضع روحانیون منتقد، به معنای تقاضا برای اعلامهمدلی و همزبانی با آنان نیست. بلکه هدف آنست که از طریق رسانه های آزاد و با استناد به مواضع روحانیون سنتی، ادعاهای دروغ رهبر و آخوندهای دربار او به چالش کشیده شود.
در خواست من، مخاطب دیگری همدارد. بدون تعارف بگویم مخاطب دوم من، فقط یکروحانی است که نه شیفته سید علی خامنه ای است نه حسرت دوران طلایی امام را در دل دارد و نه به تصدی مناصب حکومتی دلبسته است. بله سید صادق شیرازی را می گویم. او از اوججنبش سبز، بدون توجه به بی مهری های اصلاح طلبان، در جبهه دفاع از معترضان ایستاد و هزینه های بسیار بر خود تحمیل کرد. تاکید چند سال قبل شیرازی بر لزومراه اندازی شبکه های متنوع ماهواره ای، نشان از آگاهی او نسبت به نقش رسانه های آزاد در کنترل حاکمیت داشت. او بدون آنکه منتظر راه اندازی و همراهی رسانه ها و شبکه های ماهواره ای باشد از هر فرصتی برای انتقال فهم و تفقه خود از دیناسلام و رفتار علوی بر آمده تا در حد امکان ” فریب کاری مذهبی برخی حامیانحکومت ” را خنثی نماید. از جمله، شیرازی در اینمدت بارها از نبودن حتی بک ” زندانی سیاسی ” و اعدام سیاسی در حکومت علوی سخن گفته است. اما متاسفانه اکثر قریب به اتفاق نیروهای مذهبی که به فعالیت انتقادی در داخل یا خارجاز کشور مشغول هستند حاضر به انعکاس سخنان او نشده اند. در عین حال با راه اندازی برخی شبکه های ماهواره ای، سخنان روشنگرانه او تا حدودی درحال انتشار است. پس به خود حق می دهم که از سید صادق شیرازی درخواستی داشته باشم. به گمانم او به عنوان یک روحانی سنتی نباید در برابر ” بازیچه شدن عناوین مذهبی به بهانه انتخابات ” سکوت کند. در ایامانتخابات، هزاران “آخوند اجاره ای” با تحریک ولی فقیه، موظف به دروغگویی در اقصی نقاط کشور برای برانگیختن احساسات مذهبی مردم شدند. ایندروغ هااگرچه تا حدودی هوس های رهبر و حقوق بگیران او را تامین کرد اما دیر یا زود افشا خواهد شد و البته هزینه آن را تنها روحانیون حکومتی نخواهند پرداخت.
به بازی گرفتن عناوین حلال و حرام، از اتفاقات دیگری است که این روزها در بازار مکاره تبلیغات حکومتی به وفور مشاهده می شود و خاصیتی جز قبح زدایی از ارتکاب حرامندارد. انتساب بی چون و چرای ابراهیمرئیسی به امامهشتم شیعیان، اظهار نظر های ابلهانه و دروغ پردازی نسبت به یک سند آموزشی جهانی به بهانه حمایت از مبانی دینی، در کنار سوءاستفاده های رایج از عناوین دینی برای جلب حمایت متدینان ساده لوح، موضوعاتی است که به نظر می رسدمقابله موثر باآنها تنها از کسانی مانند سید صادق شیرازی بر می آید که شجاع هستند و بی علاقه به جاذبه های حکومتی. البته در آثار به جامانده از نظریه پرداز اصلی شیرازی ها – مرحوم سید محمد- و نیز در سخنرانی های سالهای اخیر سید صادق شیرازی، نکات فراوانی می توان یافت که به دور از هر شائبه سیاسی، ادعاهای مذهبی نظام ولایت فقیه را به چالش می کشد ودر واقع مهم ترین عامل قوام و پایداری نظام ایران ستیز و دین فروش را زیر سوال می برد. متاسفانه آن مواضع، انعکاس شایسته در رسانه ها حتی در خارجاز کشور نداشته است. مذهب سواری های انتخاباتی برخی سخنگویان حکومت، فرصت مناسبی است تا باردیگر نگاه متفاوت روحانیت سنتی نسبت به حلال و حرام خداتبیین شود و نسبت واقعی دین فروشان با دین برای مردم آشکار گردد.
از: گویا