مهرانگیز کار: روز جهانی حذف خشونت جنسی در مخاصمات

چهارشنبه, 31ام خرداد, 1396
اندازه قلم متن

موضوع جدید نیست. به قدمت تاریخ است. تجاوز جنسی زیر پوشش هر نامی در مخاصمات صورت پذیرد، تهدیدی است بر ضد امنیت، کرامت انسانی و صلح در جهان. قربانیان این رسم کهن، همواره گمنام و خاموش در حاشیه یک زندگی پر کابوس فراموش شده اند. حتا خانه ای که به احتمال به آن بازمی گردند همان خانه ای نیست که پیش تر درآن می زیستند و در آن محترم بودند. خشونت جنسی در مناسبات جنگی، همواره به گونه ای انتقام گیری از دشمن تعبیر شده، زنان طعمه اش بوده اند، ولی سوای انتقام گیری و تحقیر دشمنی که شکست خورده، ویژگی های دیگری هم داشته و در قرن بیست و یک میلادی، این ویژگی ها تروریسم را تقویت کرده است.

بان کی مون، دبیرکل سابق سازمان ملل متحد، ابراز امیدواری کرده که:

“وجود پروندهایی مهم علیه رهبران سیاسی و نظامی حاکی از به پایان رسیدن دوره بی کیفرمانی برای خشونت جنسی به عنوان تاکتیک تروریسم است. داعش، بوکوحرام و سایر گروه های افراطی از خشونت جنسی به عنوان ابزاری برای جذب و کنترل پیکارجویان و ایجاد درآمد استفاده می کنند.( به نقل از کانال دانشجویان حقوق بین المللInternational Law Students )

بنابراین در زمانه ما کنترل این رویه، تنها از باب حقوق زن و حقوق بشر ضروری نیست. بلکه خشونت جنسی در مخاصمات امروزی تبدیل به ابزاری شده که تروریسم را تقویت می کند. دستجات تروریست با این ابزار می توانند بهتر نفرگیری کنند. از آن جا که تروریست ها به این گونه تجاوز جنسی مشروعیت می بخشند و از آن در جای غنیمت جنگی در مخاصمه اسلام با کفر، با آرامش وجدان بهره می برند، جوانان آماده برای ورود به این دستجات زودتر جلب و جذب می شوند. از سوی دیگر این دستجات تروریستی به تجاوز جنسی اکتفا نکرده و آزادی زنان اسیر یا غنائم جنگی را موکول می کنند به دریافت مبالغ هنگفت از دولت ها و نهادهای حامی ستمدیدگان.

اما “بان کی مون” و افراد و نهادهای همفکر و همسوی او تنها مانده اند و افراد و نهادهائی که می توانند به آن ها یاری برسانند، کمکرسانی معنوی را دریغ می دارند. نیروئی که اینک جهان را زیر نام اسلام نا امن کرده، فقط با حملات و برخوردهای نظامی تضعیف نمی شود. منظور این که در کنار برخوردهای ناگزیر نظامی با آن ها، موضع گیری های تاثیرگذار دیگری لازم است که با سلاح فکری وارد نبرد هشیارانه با دستجات شان بشود و شالوده های فکری غیرانسانی آن ها را که به دفاع از دین نسبت می دهند تضعیف کند.

بی گمان این یاری معنوی از عهده امثال ما برنمی آید. مراجع معتبر دینی که پیرو و مجتهد در جهان تشیع و تسنن فراوان دارند، می توانند نیروی معنوی و تاثیرگذارشان را در اختیار بگذارند. تا کنون تکلیف به جا نیاورده و به نبرد با شالوده های فکر تروریستی این دستجات ورود نکرده اند. مراجع و کانون های دینی معتبر اعم از سنی و شیعه، در برابر “زن ربائی” بوکوحرام و تعدی جنسی به زنان توسط داعش در قلمروهائی که فتح کرده است، حساسیت در خور فاجعه نشان نداده اند. در خبرها از موضع گیری این عناصر تاثیرگذار اثر نمی بینیم. حال آن که در هر مورد از این رویدادها، این مراکز و کانون ها بوده اند که وظیفه داشتند از باب حفظ امنیت جهان، همچنین به احترام دینی که اعتبار و مقام و مسند خود را از آن گرفته اند، در برابر جانیان و دزدان با مدعای اسلامی محکم بایستند و پیاپی خوانش جانیان، متجاوزان و دزدان بین المللی از اسلام را نقد کنند. آن ها یا وارد یک چنین نبرد ضروری نشده اند یا به قدری کمرنگ حضور داشته اند که در حکم هیچ است.

این که ۱۹ ژوئن را روز جهانی حذف خشونت جنسی اعلام کرده اند، بسیار خوب است. اما نباید محدود بشود به امیدواری نسبت به جرم انگاری که می تواند مرتکبین دولتمدار را در دادگاه کیفری لاهه مورد پیگرد قرار دهد. نامگذاری این روز مخاطبین دیگری هم دارد. شاخه های اسلامی و پیروان هر شاخه وظیفه دارند، از مراکز دینی شان مصرانه بخواهند تا درباره “غنیمت جنگی” که در نبردهای تروریستی این دوران پایه و شالوده خشونت جنسی است، به تفصیل نظر بدهند. آیا رفتار بوکوحرام و داعش نسبت به زنان در جای غنیمت جنگی مجوز شرعی دارد؟ آیا به عقد نکاح درآوردن زنانی که دزدیده شده اند با جاری کردن صیغه های نکاح و طلاق، مجوز شرعی دارد؟ آیا دزدیدن دختران از پشت نیمکت مدارس و انتشار عکس های آنان که به زور حجاب سر کرده و دارند قرآن می خوانند، مجوز شرعی دارد؟ و بسیار پرسش های دیگر که تا کسی ملا نباشد، سخنش در جمع تروریست های با پرچم های اسلامی، خریدار ندارد.

یک شگفتی دیگر هم در کار است که مانع می شود تا دستجات تروریست دینی، زیر فشار نظریه های معتدل و انسانی جمعی از ملایان و تفاسیر صلح آمیز آنان گرفتار بشوند. شگفتی این است که ارکان سازمان ملل متحد به نظر نمی رسد تا کنون کوشش جانانه ای کرده باشد تا صدای مفسرین اسلامی را در این باره به گوش جهان برساند. انتشار این صداها شالوده های فکری ضد زن را در محافل فکری تروریست های دینی متزلزل می کند. سازمان ملل متحد نمی تواند فارغ از پشتیبانی کانون های قدرت دینی تشیع و تسنن، از قدرت کافی برای به چالش کشیدن تروریست هائی که به کرات مرتکب خشونت جنسی در مخاصمات به نام اسلام می شوند برخوردار بشود.

موضوع در عین حال که پیچیده است، ساده هم است. دولت های عضو سازمان ملل متحد مکلف به همکاری با این سازمان در سامان دهی نا هنجاری های جهانی شده اند. نمی توانند از آن سر باز زنند. آیا اگر دبیرکل سازمان ملل متحد فراخوان بدهد به تمام مراکز اسلامی از هر دسته و شاخه و فرقه و از آن ها بخواهد نسبت به مفاهیمی مانند “زنان اسیر غنائم جنگی شناخته شده و در اختیار سربازان پیروز اسلام بر کفرقرار می گیرند” و “جهاد” و “آدمکشی انتحاری” و…، استفسار کند، دست به اقدامی بر خلاف موازین حقوق بین الملل زده است؟ آیا از جمع این نظرها در دراز مدت در جهان تحولات فکری با گرایش به صلح پدیدار نمی شود؟

به نظر می رسد به هر دلیل که بر ما ناشناخته است، مراکز و کانون های معتبر اسلامی از کمک رسانی معنوی با هدف تضعیف شالوده های فکری تروریسم اسلام رادیکال امتناع می کنند. از طرف دیگر سازمان ملل متحد به هر دلیل وارد این حوزه از راهکارها نمی شود.

از: ایران وایر


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.