دولت ترامپ هنوز سیاست نهایی خود در قبال ایران را تعیین نکرده است. شماری از چهرههای سیاسی پرنفوذ آمریکا از ترامپ خواستهاند، سیاست تغییر رژیم در ایران را در دستور کار خود قرار دهد. چرا اوباما با این سیاست مخالف بود؟
سایت “پولتیکو” در مقالهای به قلم مایکل کراولی به طرح موضوع تغییر رژیم ایران در کاخ سفید پرداخته است. طرح ایده براندازی، چه از نوع نرم یا خشن آن، در بین سیاستمداران آمریکا هواداران خود را دارد. اوباما و طرفداران او آشکارا سیاست دیگری را دنبال میکردند.
اوباما و توافق هستهای
دولت اوباما از آنچه در کشورهای عراق، لیبی و سوریه رخ داده بود، درسهای فراوانی گرفته بود. از اینرو، رویکرد دولت اوباما در قبال ایران در قیاس با دولتهای پیشین آمریکا تفاوتی آشکار داشت. اوباما خواستار تغییر رژیم در ایران نبود.
اوباما در سخنرانی خود در سازمان ملل در سال ۲۰۱۳ خطاب به دولتمردان ایران گفته بود که آمریکا خواستار تغییر رژیم در آن کشور نیست. رویکرد اوباما که به توافق تاریخی پنج به اضافه یک با ایران انجامید، هدف تعدیل سیاستهای حکومت ایران را از طریق گسترش مبادلات بازرگانی و همکاریهای اقتصادی دنبال میکرد.
مایکل کراولی انتخاب مجدد روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ایران را دلیلی بر درستی سیاست اوباما از منظر طرفداران چنین سیاستی میداند.
طرح سیاست براندازی
در همان روزهای نخست پس از آغاز رسمی کار دونالد ترامپ، مارک دوبوویتز، مدیر اجرایی “بنیاد دفاع از دموکراسی” و یکی از کارشناسان اصلی آمریکا در زمینه تحریمهای اقتصادی ایران چکیده نظریات خود پیرامون سیاست صحیح در قبال ایران را در ۷ صفحه در اختیار کاخ سفید قرار میدهد. سایت “پولتیکو” مدعی است که به نسخهای از این یادداشت سیاسی دست یافته است.
کراولی در مقاله خود محور اصلی نظریات مارک دوبوویتز را چنین میداند: دامن زدن به ناآرامیها با هدف ایجاد یک ایران آزاد و دموکراتیک. دوبوویتز معتقد است که ساختار سیاسی ایران از چنان ویژگیای برخوردار است که بتوان آن را ناپایدار و بحرانی کرد و از این طریق به هدف تغییر رژیم دست یافت.
شماری از سناتورهای آمریکا، از جمله تام کاتن، یگانه راه مقابله با تهدیدات اتمی ایران و همچنین پشتیبانی مالی و نظامی این کشور از تروریسم را در سرنگونی حکومت دینی ایران میدانند.
الگوی لهستان
موافقان تغییر رژیم در ایران به سیاستهای دولت آمریکا در دوره زمامداری ریگان و دوران جنگ سرد اشاره میکنند و معتقد هستند که تکرار همان سیاستها میتواند منجر به تضعیف دولت اسلامی در ایران شود. از آن جمله حمایتهای ریگان از جنبش همبستگی لهستان و حمایت مالی آمریکا از کلیسای کاتولیک آن کشور را الگویی برای تضعیف دولت ایران ارزیابی میکنند.
به باور آنها، نظر به چند پارگی قومی، مذهبی و فرهنگی در ایران، دولت آمریکا میتواند با حمایت از اقلیتها در این کشور، دولت مرکزی را به چالش بکشد.
مخالفان طرح براندازی
مخالفان سیاست تغییر رژیم در ایران نیز استدلالهای خود را دارند. به باور آنها، مردم ایران پس از تجربه کودتای ۲۸ مرداد، رویکردی منفی نسبت به دخالتهای خارجی دارند.
از آن گذشته، حتی طرح سیاست تغییر رژیم بدون انجام هرگونه اقدامی نیز میتواند برای سیاست آمریکا و منطقه زیانبار باشد. به باور آنها، طرح چنین ایدهای در عمل تنها به سود و در راستای تقویت نیروهای تندرو در ایران تمام میشود و نیروهای اصلاحطلب و معتدل را تضعیف میکند.
مایکل کراولی در ادامه مقاله خود به عواقب ناشی از سیاست تغییر رژیم از نگاه مخالفان این سیاست میپردازد و به نقل از مایکل مورل، رئیس سابق سازمان سیا، سیاست تغییر رژیم را یک خطای فاحش میداند. خطایی که میتواند تندتر شدن سیاست حکومت ایران را در پی داشته باشد.
سیاست دولت ترامپ در برابر ایران
دونالد ترامپ تا کنون بارها اعلام کرده است که دولت او مشغول بازنگری در سیاستاین کشور در قبال جمهوری اسلامی است. ترامپ در ضمن عنوان کرده که شماری از کارشناسان مسائل ایران در حال حاضر مشغول تدقیق و تدوین سیاست این کشور در قبال ایران هستند.
اما سخنان رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا، در جریان سفرش به عربستان، نشان از آن دارد که دولت ترامپ در قیاس با دولت اوباما رویکرد متفاوتی در قبال ایران دارد. تیلرسون گفته بود که آمریکا بر آن است تا از نیروهای مخالف حکومت ایران حمایت کرده و از این طریق مسئولان جمهوری اسلامی ایران را وادار کند دست از سیاستهای تهدید آمیز خود در منطقه بردارند.
سخنان تیلرسون خشم و واکنشهای تند مسئولان ایران و از جمله محمدجواد ظریف را در پی داشت. ظریف در توییتی خطاب به مسئولان دولت ترامپ نوشته بود که آنها به جای اینکه به تغییر رژیم در ایران فکر کنند، بهتر است به فکر حفظ رژیم خود باشند.
از: دویچه وله