صادق زیباکلام میگوید اسلامی کردن علوم انسانی در ایران هدفی ایدئولوژیک را دنبال میکند تا دانشجویان باورهای حکومت را به عنوان یک حقیقت مسلم بپذیرند. او از روحانی استدعا کرده جلوی این روند ضدعلمی و صرفا سیاسی را بگیرد.
صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، نامهای سرگشاده به حسن روحانی، رئیسجمهور ایران نوشته و اسلامی کردن دروس علوم انسانی در دانشگاههای کشور را “سراب” و “شستشوی مغزی” دانشجویان خوانده است. او هدف این تلاش را باورمندی دانشآموختگان حوزههای سیاست، تاریخ و مناسبات بینالمللی به تفکرات حکومتی میداند و شارحین علوم انسانی اسلامی را کسانی مینامد که علم و ایدئولوژی را قریب به چهل سال است که یکسان فرض میگیرند.
زیبا کلام مینویسد: «تعریف آنها از علوم انسانی اسلامی فراگیری علم نیست بلکه آموزش ایدئولوژی حکومتی است تا دانشجویان پس از فراغت از تحصیل، طرفدار و جذب آن باورها شده باشند.» به عقیده او دعوا بر سر اسلامی کردن، بومی کردن و ایرانی کردن علوم انسانی آن است که دانشجویان این رشتهها، باورهای سیاسی حکومت را به عنوان حقیقت مسلم پذیرفته باشند.
صادق زیباکلام که خودش از شارحان انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۵۸بود مینویسد، چند سالی با تعطیلی دانشگاهها به نام انقلاب فرهنگی به دنبال این ناکجا بودند و در سالهای نخست انقلاب فکر میکردند بت عیاری به نام علوم انسانی اسلامی وجود دارد که آمریکا، استکبار جهانی و دشمنان اسلام مانع انتقال سرفصلهای آن از قم به دانشگاه تهران شدهاند: «اما بسیاری از آنها به تدریج متوجه شدند که “علم بماهوعلم” نمیتواند اسلامی باشد یا بشود چون بایستی در آن صورت علوم انسانی بودایی، مسیحی، یهودی، زرتشتی، مارکسیستی، هندو، نصارا… هم داشته باشیم.»
او با مرور سرفصلهایی که به تازگی به عنوان علوم سیاسی اسلامی به دانشگاهها ابلاغ شده، نتیجه میگیرد که بحث بر سر علم و حتی اسلام نیست بلکه صرفا “سیاسی-ایدئولوژیک” است: «دروس پایه علوم سیاسی مانند مبانی جامعهشناسی، مبانی علم حقوق، جغرافیای سیاسی، جامعهشناسی سیاسی ایران، روانشناسی سیاسی و… جای خود را دادهاند به دروسی چون قرآن و سیاست، سیره سیاسی پیامبر، سیره سیاسی ائمه معصومین، اندیشههای سیاسی امام خمینی و امام خامنهای، دفاع مقدس، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی و …»
زیبا کلام از حسن روحانی استدعا کرده که جلوی این حرکت ضد علمی و صرفا سیاسی را بگیرد. او یادآوری کرده که در سی و چند سال گذشته، رشتههای علوم سیاسی، مطالعات منطقهای، روابط بینالملل و تاریخ به واسطه رویکرد سیاسی، ایدئولوژیک و غیرعلمی شورای عالی انقلاب فرهنگی، آسیبهای فراوانی دیدهاند و به رشتههای سترون، درمانده و ایدئولوژیزده تبدیل شدهاند: «راضی نشوید علوم انسانی بیش از این در چنبره ایدئولوژی فرو رود و جایگاه آن از نظر علمی و تحقیقاتی بیشتر از این سقوط نماید.»
او تاکید میکند که در غرب هم علوم انسانی غربی وجود ندارد؛ آنچه هست، نگاه اندیشمندان، متفکرین و صاحبنظران مختلف پیرامون انسان، جامعه، مناسبات اجتماعی، تاریخ، فلسفه، اخلاق، هنر، مذهب، ماوراءالطبیعه و… است: «بعید است شارحین علوم انسانی اسلامی این بدیهیات را ندانند اما آنان به دنبال شستشوی مغزی دانشجویان علوم انسانی هستند تا در پایان تحصیل باورهای حکومتی پیدا کنند.»
بحث اسلامی کردن دروس دانشگاهها مطالبه جدی آیتالله خامنهای بوده و رویکرد سیاسی و ایدئولوژیک آن پوشیده نیست. رهبر جمهوری اسلامی نخستین مرتبه بعد از اعتراضات سال ۸۸ و جنبش سبز، موضوع تغییر آموزش علوم انسانی در دانشگاهها و مراکز علمی را مطرح کرد. در محاکمات گروهی این سال، دانشجویان و معترضان به تاثیرپذیری از اساتید سکولار و اندیشمندان غربی چون ماکس وبر و یورگن هابرماس متهم شدند. پس از آن بود که وزارت علوم به تغییر در رشتههای علوم انسانی و جایگزینی آموزههای دینی در دروس این رشتهها دست زد.
آن گونه که “شورای تحول علوم انسانی و شورای برنامهریزی وزارت علوم” اعلام کرده، دروس جدید علوم سیاسی و روانشناسی به دانشگاهها ابلاغ شدهاند و قرار است از مهر ۹۶ تدریس شوند.
از: دویچه وله