رحیم عبادی: آموزش‌وپرورش در کما!

دوشنبه, 23ام مرداد, 1396
اندازه قلم متن

رحیم عبادی-عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان

این روزها حال مهم‌ترین نهاد تعلیم و تربیت کشور یعنی آموزش‌وپرورش خوب نیست؛ با وجود همه تدبیرها، هنوز امید به آموزش‌وپرورش برنگشته است و بیم آن می‌رود چنان‌چه روند موجود ادامه پیدا کند، شرایط بسیار ناخوش‌تر از آن باشد که به تصور آید.

امروز بسیاری از دلسوزان، خیرخواهان و صاحب‌نظران تعلیم و تربیت و پیش‌کسوتان آموزش‌وپرورش نگران وضع موجود و آینده تعلیم و تربیت فرزندان این مرز‌ و بوم هستند. منشأ اصلی نگرانی، برگرفته از دو چالش مهم است: چالش اول، جایگاه نامناسب آموزش‌وپرورش در برنامه توسعه ملی و مناسبات حاکم بر توزیع ثروت و قدرت و فقدان اولویت در نظام تصمیم‌سازی کشور. چالش دوم، تضعیف سازمان آموزش‌وپرورش و قشر بزرگ و محترم فرهنگیان و معلمان از درون و تلقین احساس ناتوانی آنها در اداره آموزش‌وپرورش.اینک آموزش‌وپرورش در میان این دو چالش، به یک نهاد فراموش‌شده تبدیل شده و در تحقق رسالت و مأموریت بنیادین خود، حتی در تأمین ابتدایی‌ترین نیاز فرهنگیان؛ یعنی حقوق و پاداش بازنشستگی، دست‌وپا می‌زند و مهم‌ترین کار هر وزیر، آن شده که بتواند یک حسابدار خوب باشد تا از پس دخل‌وخرج روزانه این خانواده بزرگ تعلیم و تربیت برآید؛ گویا اراده‌ای برای ایجاد یک عزم ملی برای بهبود، ارتقا و اعتلای آموزش‌وپرورش وجود ندارد. راستی چه شده است که در شرایطی که در کشور برای سایر اولویت‌ها، توان، منابع و عزم ملی ایجاد می‌شود که قطعا مهم خواهند بود؛ امور تعلیم و تربیت فرزندان ایران‌زمین که مهم‌ترین سرمایه کشور، خانواده‌ها و آینده‌سازان فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی هستند، باید به فراموشی سپرده شود؟

چگونه می‌توان در امر بهداشت و درمان آحاد جامعه فراتر از ظرفیت و منابع مادی و معنوی کشور تعهد ایجاد کرد که آن‌هم امری است حیاتی و ده‌ها اولویت مهم در کشور طراحی کرد و به آنها اهتمام ورزید؛ اما آموزش‌وپرورش و تعلیم و تربیت کودکان، نوجوانان و جوانان را به تقدیر روزگار سپرد و مدیریت آن محل تجربه‌ورزی و آزمون و خطای افراد غیرمرتبط یا ناتوان باشد.اینک شیوه مدیریت کلان در موضوع نهادهای آموزشی، مشابه پدر و سرپرست خانواده‌ای است که به‌جای پرداختن به درون نظام خانواده و تعلیم و تربیت فرزندان خویش، به توسعه کالبدی ساختمان، به تجهیز امکانات و لوازم خانه، به امکانات رفاهی …

اعضای خانواده، به دیوارکشی و ایجاد امنیت برای حیاط منزل همت گمارد؛ اما از وظیفه تعلیم و تربیتی خود غفلت کند و به مرور زمان همه…. را از دست داده و دلخوش به آن باشد که خانه‌ای مجلل با امکانات رفاهی بالا دارد؛ غافل از آنکه هویت خانه از درون در حال آسیب‌دیدن است.

من به‌عنوان یکی از خادمان تعلیم و تربیت، علاقه‌مندم همه مسئولان نظام… رؤسای سه قوه، مجمع تشخیص، شورای عالی انقلاب فرهنگی… را مورد سؤال قرار دهم که ما را چه شده است که به تعلیم و تربیت فرزندان کشور کم‌توجه و گاهی بی‌توجهیم؟ آیا صداهای تلخ آسیب‌های اجتماعی را نمی‌شنویم؟ آیا فاصله‌گرفتن جوانان از ارزش‌های اخلاقی و دینی را درک نکرده‌ایم؟ آیا آمار طلاق و جدایی و اعتیاد جوانان را نمی‌بینیم؟ آیا به بی‌کاری جوانان و تبعات فسادبرانگیز آن توجه نداریم؟ ما که پیرو آیین و مکتبی هستیم که مهم‌ترین رسالت و مسئولیت آن، تعلیم و تربیت جامعه بوده، ما که رهرو پیامبری هستیم که معلم بزرگ بشریت بوده، انقلاب ما انقلاب فرهنگی و پیشوای ما امام خمینی(ره) است که جمهوری اسلامی را برای تربیت می‌خواست، چه شده است که به آن آرمان‌ها و ارزش‌ها کم‌توجه شده‌ایم؟ آیا وقت آن نرسیده است که آموزش‌وپرورش نه مسئله اول کشور، بلکه مسئله مهم مسئولان ارشد نظام باشد؟

آموزش‌وپرورش تاکنون در دو مرحله دچار بحران و تلاطم مدیریت شده است؛ مرحله نخست آن معطوف به دوران پس از شهادت شهیدان رجایی و باهنر است که فقدان آن دو بزرگوار، مدت‌های مدیدی آموزش‌وپرورش را در رنج و گرفتاری غرق کرد تا با تلاش‌های آقایان دکتر اکرمی و دکتر نجفی، به ساحل آرامش رسید و مرحله دوم آن از دهه ۸۰ به بعد، آن زمان که مدیریت آموزش‌وپرورش به افراد غیرمرتبط سپرده شد.با آمدن آقای دکتر روحانی و رویکرد توسعه‌یافته او به مقوله تعلیم و تربیت و حضور یکی از فرزندان شایسته آموزش‌وپرورش در رأس مدیریت این نهاد، برخلاف پیش‌بینی‌ها، متأسفانه روند ناامیدی‌ها تداوم یافت و با توجه به مهیابودن ایجاد تحول در نظام مدیریت آموزش‌وپرورش مانند نظام بهداشت و درمان کشور؛ اما آموزش‌وپرورش نتوانست جایگاه خود را همپای تحولات داخلی در فضای دولت تدبیر و امید پیدا کند و اینکه با آغاز کار دولت دوازدهم و معرفی وزیر جدید برای آموزش‌وپرورش، نه‌تنها نگاهی به جلو نشده است بلکه بازگشت به تجربه ناموفق گذشته وآن هم با رویکردی تنزل‌یافته نسبت به جایگاه آموزش‌وپرورش، قدم برداشته شده است.

آنچه در شرایط موجود درباره نهاد مهم آموزش‌وپرورش شایان ‌تأمل است، ایراد به وزیر و کسانی که مسئولیت قبول می‌کنند، نیست، بلکه مسئله فراتر از آن و متوجه کسانی است که شاهد به‌وجودآوردن چنین شرایطی برای آموزش‌وپرورش کشور هستند. پرواضح است اگر این نگرش‌ها و رویکردها عوض نشود، این وزیر می‌آید و بعد از مدتی استیضاح، یا برکنار می‌شود یا حداکثر چهار سال باقی می‌ماند؛ اما نه‌تنها اتفاق مهمی نیفتاده، بلکه همچون روال گذشته، در بر همان پاشنه خواهد چرخید و مسائل و چالش‌های اساسی نه‌تنها حل نشده بلکه به مرور زمان تبدیل به یک مطالبه اجتماعی خواهند شد که پاسخ دیرهنگام به آن، بسیار سنگین و حتی غیرقابل‌جبران خواهد بود.اینک مسئولیت نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، بیش از دیگران است. انتظار جامعه فرهنگیان از منتخبان ملت آن است که کمک کنند تا بیش از این آموزش‌وپرورش آسیب نبیند و نگذارند آموزش‌وپرورش دوباره دچار آزمون و خطا شود.
از: شرق


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.