پیرمحمد ملازهی- کارشناس امور شبهقاره
«دونالد ترامپ»، رئیسجمهوری آمریکا، پس از یک نشست مهمتوصیفشده در کمپ دیوید با حضور مقامات دولتی، ژنرالهای ارتش و دستگاههای امنیتی کاخ سفید در روز جمعه، در نهایت ساعت ۹ شب دوشنبه به وقت واشنگتن، استراتژیاش درباره افغانستان را اعلام کرد؛ مدتها بود مقامات آمریکا به این انتظار دامن زده بودند که ترامپ استراتژی افغانستانی آمریکا را مشخص میکند و بههمیندلیل این تفکر وجود داشت که تکلیف سیاست آمریکا در قبال جنگ در افغانستان نیز روشن میشود، اما از صحبتهای رئیسجمهوری آمریکا که بهصورت مستقیم از شبکههای تلویزیونی پخش شد، نهتنها تغییر عمدهای در ارتباط با افغانستان دیده و شنیده نشد، بلکه بدون تعارف میتوان گفت ترامپ همه را سر کار گذاشته است؛ خودش را سر کار گذاشته، دولتش را سر کار گذاشته، ژنرالهایش را سر کار گذاشته و در کنار آن مردم افغانستان، دولت افغانستان و ملتهای منطقه جنوب آسیا را نیز سر کار گذاشته است. بااینحال میتوان چند نکته مهم را از متن سخنان ترامپ در آنچه با عنوان استراتژی جدیدی درباره افغانستان از آن یاد میشود، بیرون کشید.
۱- آمریکا سیاست خروج ارتش آمریکا و ناتو از افغانستان را که باراک اوباما، رئیسجمهوری قبلی آمریکا، طرح کرده بود و داشت بهتدریج آن را عملیاتی میکرد، بهطور قطعی کنار گذاشته و افغانستان تا آیندهای نامعلوم محل استقرار ارتش آمریکا خواهد بود؛ بنابراین بعد از سال ۲۰۲۴ میلادی یعنی موعد پایان معاهده امنیتی که اشرف غنی، رئیسجمهوری افغانستان، در روز دوم قدرتش آن را امضا کرده، ارتش آمریکا از افغانستان بیرون نخواهد رفت و در این فاصله علاوه بر پنج پایگاه فعلی، پایگاههای ثابت و سیار بیشتری در گوشه و کنار افغانستان احداث میکند. در افغانستان نمونه پایگاههای نظامی آمریکا که بعد از جنگ جهانی دوم در ژاپن، کره جنوبی، آلمان، ترکیه و یونان شکل گرفته، تکرار خواهد شد.
۲- جنگ در افغانستان در استراتژی جدید آمریکا تمام نخواهد شد و تنها مدیریت میشود؛ بهگونهای که منافع راهبردی آمریکا در جنوب آسیا و آسیای مرکزی را تأمین کند. افغانستان مرکز نظارت و کنترل کشورهای رقیب آمریکا یا مدعیان قدرت است که میتوانند بالفعل یا بالقوه قدرت هژمون آمریکا را به چالش بکشانند.
۳- ترامپ اخطاری دووجهی اما جدی به پاکستان ارسال کرده و پذیرفته که ادعای دولتهای افغانستان و هندوستان درست است و پاکستان منبع صدور جریان رادیکال جهادی- تروریستی به افغانستان در قالب طالبان و به کشمیر تحت کنترل هند در قالب لشکر طیبه و جیش محمد است؛ به این معنا که از یک طرف دولت و ارتش پاکستان را بهعنوان حامی طالبان قلمداد کرده و خواستار همکاری و برخورد با گروه طالبان شده است و از طرف دیگر از هندوستان خواسته حضور بیشتر و مؤثرتری در افغانستان داشته باشد.
این در حالی است که به حساسیت پاکستان از حضور هند در افغانستان بهدرستی آگاه است.
۴- ترامپ به دیگر کشورهای همسایه با افغانستان بهصورت تلویحی اشاره کرده که آمریکا در افغانستان برای همیشه میماند و آنها باید خود را با این واقعیت هماهنگ کنند و ازآنجاکه چنین هماهنگیای در عمل امکانپذیر نیست، تشدید رقابتها در افغانستان و شکلگیری بازی بزرگ جدید و تداوم آن نتیجه جدی این استراتژی جدید خواهد بود.
۵- ترامپ به ژنرالهای ارتش آمریکا در چگونگی هدایت جنگ و افزایش نیرو متناسب با شرایط افغانستان اختیارات ویژهای داده است؛ بنابراین بازها در کاخ سفید، موضع مسلط را یافتهاند و این یعنی مأموریت ارتش آمریکا در افغانستان از مستشاری و آموزشی یک بار دیگر به شرکت مستقیم در عملیات نظامی تغییر یافته است؛ پیامد اجتنابناپذیر این تغییر، تشدید جنگ داخلی و تحمیل خسارات مادی و کشتار مردم بیگناه و غیرنظامی افغانستان خواهد بود.
با توجه به اینگونه واقعیتها و در نگاهی کلی و گذرا به استراتژی ترامپ در افغانستان، میتوان گفت سیاست ابهامآمیز آمریکا در افغانستان همچنان ادامه خواهد یافت و از استراتژی جدید اعلامشده ترامپ نمیتوان به استقرار صلح و ثبات در افغانستان امیدی داشت؛ هرچند ژنرالهای ارتش پاکستان از تجربه کافی برخوردارند و میتوانند ماهرانه با استفاده از تجربه سال ۲۰۰۱ و تهدید جورج بوش، خود و کشورشان را در معرض مشکلات ناخواسته قرار ندهند.
بنابراین این احتمال وجود دارد که بخشی از طالبان در قالب شورای کویته تشویق به مصالحه شوند و به شراکت در قدرت لااقل در شرق و جنوب پشتوننشین رضایت دهند و بخشی دیگر نیز در اعتراض و برای عملیاتیکردن طرحهای بعدی از بدنه طالبان جدا شوند. عامل جدید داعش نیز از توان ادامه جنگ در افغانستان برخوردار میشود و حتی اگر بخشی از طالبان برای عبور از توفان به مصالحه نیاز داشته باشد، بخشی دیگر و گروهی دیگر و با نامی دیگر مأموریت ادامه جنگ را برعهده خواهد گرفت؛ بنابراین میتوان گفت ممکن است طالبان پس از تشدید موقت جنگ در ماههای آتی، سرانجام برای یک سهم بیشتر از کیک قدرت در کابل، تشویق به مصالحه شوند تا پاکستان خطر تهدید ترامپ را پشتسر بگذارد، ولی جنگ استیجاری- نیابتی در افغانستان به این زودیها فروکش نخواهد کرد، بلکه بازیگران منطقهای و بینالمللی به دلایل و منافع خاص خود با شدت بیشتری وارد آن خواهند شد. کلمه آخر اینکه یا افغانستان، ویتنام دوم آمریکا میشود یا آمریکا آنها را میبلعد؛ هرچند ممکن است در گلویش گیر کند، اما دور از ذهن است که افغانستان در موضع بیطرفی و استقلال عملیای قرار گیرد که ۴۰ سال پیش بود.
از: شرق