بازنشستگی اجباری و اخراج استادان؛ روندی «ایدئولوژیک» با روش های «تحقیرآمیز»
روزنامه بهار گزارش داده که بر اساس تصمیم وزارت علوم «سالانه ۳۰۰ استاد دانشگاه خانهنشین میشوند.» شماری از استادان دانشگاه نیز در گفت و گو با این روزنامه «روند بازنشستگی اجباری و اخراج استادان دانشگاه» از سوی وزارت علوم را «ایدئولوژیک، تبعیض آمیز و گزینشی»، و روش های این وزارتخانه برای اعمال فشار بر استادان دانشگاه را «تحقیرآمیز، غیراخلاقی و غیرانسانی» توصیف کرده اند.
روزنامه بهار با اشاره به اینکه «بازنشستگی استادان دانشگاهها در سالهای اخیر به سریالی در نظام آموزش عالی کشور تبدیل شده است»، نوشته است: به شماری از استادان دانشگاه «گفته شده یا تقاضای بازنشستگی کنید یا اخراج تان میکنیم.»
به گزارش این روزنامه، رضا عامری سرپرست مرکز نظارت و ارزیابی وزارت علوم نیز روز شنبه به طور ضمنی بازنشستگی اجباری استادان دانشگاه را تایید کرد اما گفت «تعداد استادان بازنشسته را به نسبت استادانی که در دانشگاهها جذب میشوند، بسیار ناچیز است و به جای همه استادان بازنشستهشده استاد جدید استخدام میکنیم و ۴۰هزار دانشجوی دکترا در نوبت استخدام هستند.»
روزنامه بهار همچنین اظهارات روز شنبه سرپرست مرکز نظارت و ارزیابی وزارت علوم را واکنشی به «انتقادات» مطرح شده درباره «بازنشستگی اجباری تعدادی از استادان از سوی وزارت علوم و نیز دولت احمدینژاد» توصیف کرده و از حسین بشیریه، میرجلالالدین کزازی، رضا رییس طوسی و احمد ساعی به عنوان برخی از استادان شاخص نام برده که شامل «بازنشستگی اجباری» شده اند.
سعید معیدفر، جامعهشناس و یکی از استادان دانشگاه تهران که خود نیز شامل بازنشستگی اجباری شده است به روزنامه بهار گفته است: پیشتر استادانی که در دانشگاهها بازنشسته میشدند اغلب افرادی بودهاند که میزان سنوات بازنشستگی و کاریشان بالا بود، اما در چندسال اخیر «روند بازنشستگی دیگر صرفا براساس سنوات کاری نیست بلکه به دلیل عدم تناسب رویکردها و شاید دیدگاههای اعضای هیات علمی با منویات وزارت علوم است.»
به گفته این جامعه شناس، «وزارت علوم در بازنشسته کردن استادان کاملا گزینشی رفتار کرده است» و شماری از استادان دانشگاه «حتی ۳۰سال خدمت را هم تکمیل نکرده بودند» اما از سوی وزارت علوم «استادان را تحت فشار قرار دادند که تقاضای بازنشستگی کنند.»
سعید معیدفر به روزنامه بهار گفته است: «به برخی از استادان هم گفتند اگر درخواست بازنشستگی نکنید، اخراج میشوید» و «البته با روشهای دیگری هم استادان را تحت فشار گذاشتند، برای مثال در دانشگاه تربیت مدرس افراد را معلق کردند، به آنها کلاس ندادند و حتی به گروهی اجازه ورود به دانشگاه را هم نمیدهند یعنی از در ورودی دانشگاه جلوی آنها را میگیرند» که«این شیوههای به شدت تحقیرآمیز،غیرانسانی و غیراخلاقی است آن هم با استادانی که سرمایههای کشور هستند.»
خلیل میرزایی، عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی آزاد رودهن به صراحت «روند بازنشستگی گروهی از استادان دانشگاهها را تحتتاثیر برخوردهای ایدئولوژیک» توصیف کرده است.
او به روزنامه بهار گفته است: اگر وزارت علوم برای بازنشستگی استادان قانون و آییننامه دارد «چرا در مورد همه استادانی که این شرایط را دارند اجرا نمیشود و فقط در مورد برخی اجرا میشود؟»، پس در وزارت علوم «یک سری تمایزها و تبعیضها وجود دارد و افرادی که شرایط ایدئولوژیکی خاصی دارند یا باید بمانند یا نباید بمانند.
احمد ساعی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران که سال ۸۵ در دوره ریاست عمید زنجانی به همراه هشت نفر از استادان دیگر یک شبه حکم بازنشستگی خود را دریافت کرد، به روزنامه بهار گفته است: «یک روز نامهای در صندوق پستی انداختند با این مضمون که از فلان تاریخ شما بازنشسته هستید» و «بنا داشتند تعدادی از استادان را کنار بگذارد و این کار را هم کردند» و «ما بسیار احساس تنهایی میکردیم چون به هر قیمتی حاضر به کنار گذاشتن ما بودند.»
به رغم آنکه اخراج و بازنشستگی اجباری استادان دانشگاه از نخستین سال های پس از انقلاب و در جریان «انقلاب فرهنگی» آغاز شد و در تمام سال های استقرار جمهوری اسلامی به اشکل مختلف تداوم داشته است اما موج جدید بازنشستگی و اخراج استادان دانشگاه از تیرماه سال ۸۵ آغاز شد و پس از اعتراضات سال ۸۸ شتاب بیشتری گرفته است.
منبع: رادیو فردا