مجتبی واحدی
همسالان من و افرادی که سن آنان بیش از نگارنده این سطور است شخصا شاهد حوادث عجیب و بعضا منحصر بفرد در دوره استقرار جمهوری اسلامی بوده اند. گروهی مثل من ، بابت سکوت دربرابر برخی از عجایب، به مردم بدهکارند و موظف به جبران. گروه دوم از بدهکاران، کسانی هستند که از نخستین روز استقرار جمهوری اسلامی با روش هایی همچون مقابله مسلحانه – که تنها منتفع آن ، نظامحاکمبود – پرچم مخالفت برافراشتند و اقلیتی کوچک نیز ، سرفرازند چون ضمن احترام به انتخاب مردم و به دور از هرگونه کینه ورزی ، دلایل عقلی و انسانی برای مخالفت با استقرار نظامضد انسانی ولایت فقیه ارائه نمودند. ما گروهِ نخست از بدهکاران ، وظیفه سنگینی به عهده داریم و باید در حد توان ، با یادآوری عجایب جمهوری اسلامی و پیامدهای فاجعه بار استقرار آن، از فروافتادن نسل های بعدی در دامی مشابه جمهوری اسلامی جلوگیری نماییم.
سال نود و هفت، چهلمین سال استقرار جمهوری اسلامی است و چهل سالگی را سال بلوغ کامل می دانند. رفتار سران نظام به ویژه رهبر جمهوری اسلامی در ماههای گذشته را می توان نشانه رسیدن جمهوری اسلامی به بلوغ دانست که البته این بلوغ ، نه مثبت بلکه بلوغ در انواع رسوایی است. با اطمینان می گویمنسل های جدید که شخصا شاهد کژی ها، مفاسد ، ستمگری ها و در یککلام پلشتی های جمهوری اسلامی در سالهای پیش نبوده اند اکنون می توانند نسخه بالغ همان پلشتی ها را از نزدیکببینند .
در سال های نوجوانی جمهوری اسلامی، مخالفانِ نظام را ناجوانمردانه حذف می کردند اما برای حذف آنان هزارانتوجیه عامه پسند ارائه می شد امروز اما در دوران بلوغ نظام ، بی هیچ شرم و خجالت ، هر گونه انتقاد سرکوب می شود . فرقی نمی کند منتقد یکفعال محیط زیست باشد یا مرجع تقلید ساکن قم. به اینیکی ، اتهام تشیع انگلیسی وارد می کنند ، دروغِ ” خرافه گرایی او” را با بهره گیری از همراهی اصلاح طلبان حکومتی، باور پذیر می نمایند و نزدیکانش را زندانی می کنند ، آنیکی را هم در زندان می کشند ، می گویند خودکشی کرده است و دهها تهمت ناجوانمردانه به مقتول مظلوم و خانواده اش می زنند. جمهوری اسلامی زمانی که نو پا بود از رحمانیت اسلام و اخلاق گرایی در حکومت علوی می گفت ، سخن امام علی را سرمشق خود معرفی می کرد که ” حکومت کردن برای والی اسلامی از آب دهان بُز بی ارزش تر است ” و اکنون در دورانبلوغ ، اززبان روضه خوان پرنفوذِ ببت رهبر، ادعا می کند رسالت اصلی پیامبر ، رسیدن به قدرت بوده و حدیث ” بعثت لاتمم مکارم الاخلاق” جعلی است.
حقیقت آنستکه در نظامولایتفقیه، هیچگاه خواسته مردم، تعیینکننده خطوط اصلی در ادره کشور نبوده است اما دوران طفولیت جمهوری اسلامی، با شعارهایی همچون “چونمردممرا قبول دارند دولت تعیین می کنم” سپری شد و در نوجوانی ، مردم را با شعار ” احدی حق ندارد مردم را به انتخاب فرد یا چیزی مجبور کند ” فریب دادند و اکنون در دوره بلوغ، تئوریسین نظام – مصباح یزدی – انتخابات را به سُخره می گیرد که ” مگر مردم اصلا در برابر ولی فقیه حقی دارند که بخواهند آن را به منتخب خود واگذار کنند؟” . کسانی که دوره نوجوانی جمهوری اسلامی را تجربه کرده اند می دانند در آن دوران نیز نهادهای ضد مردمی همچون شورای نگهبان، محدودیت های بسیار بر سر راه انتخاب مردمقرار می داد اما در عین حال ، آیت اله خمینی گاه برای خالی نبودن عریضه، شورای نگهبان را مورد خطاب و عتابی قرار می داد .اما در دورانبلوغ، همه رودبایستی ها را کنار گذاشته اند و شورای نگهبانحتی منتخب مردمرا از مجلس و شورای شهر اخراج می کند. گذار جمهوری اسلامی از کودکی به نوجوانی، با تمرین جنایت علیه مخالفانِ زندانی ، سپری شد در عینحال همواره جنایت در زندانها را تکذیب می کردند اما در دوران بلوغ جمهوری اسلامی، دراویش مظلوم را در بازداشتگاه ، وحشیانه شکنجه می کنند و فیلمشکنجه را منتشر می نمایند. سرک کشیدنبه زندگی خصوصی مردم و پرونده سازی علیه مخالفان با استفاده از شنود و غارت اموال شخصی متهمان ، در دوراننوجوانی جمهوری اسلامی نیر سابقه داشت اما رهبر وقت جمهوری اسلامی، پیامهشتماده ای صادر می کرد که” این کارها خلاف شرع است”. اما در جمهوری اسلامیِ بالغ شده ، گلرخ ایرایی را تنها به خاطر چند شعر خصوصی در دفتر خاطرات خود، به حبس می برند و آنقدر او را آزار می دهند که تا پای مرگاعتصاب غذا می کند.
باز هم بگویم؟تابلوی دوران طفولیت جمهوری اسلامی، تراس ساده جمارانبود و خشت و کاهگلی که هر هفته همراه با تصویر خمینی ِ ساده زیست در تلویزبون نمایش داده می شد اما یکی از جذاب ترین تصاویر در آستانه بلوغ جمهوری اسلامی، کاخ مجللی است که بر روی قبر خمینی ساخته اند. در دوره طفولیت و نوجوانی جمهوری اسلامی هم عده ای نورچشمی به آلاف و الوف می رسیدند اما ادعا می شد که مقامات جمهوری اسلامی ، یکقلکدر کنار میز خود دارند و بابت هر بار استفاده شخصی از تلفن سازمانی، مبلغی داخل قلک می اندازند اما در دوران بلوغ و در چهل سالگی جمهوری اسلامی، شهردارجدید تهران به خاطر افشای مفاسد چند هزار میلیاردی شهردار محبوب رهبر، مجبور به استعفا می شود.
یککلامبگویمهمه مفاسدی که در دوران طفولیت و نوجوانی جمهوری اسلامی، مخفی می شد یا آنرا با رنگو لعاب مردم فریب عرضه می کردند اکنوندر دوره بلوغ ، به صورتعلنی و با وقاحت در حال انجام است به طوری که شناخت جمهوری اسلامی و پیش بینی آینده کشور در صورت تداوم حاکمیت ولایت فقیه را از هر زمانی آسانتر نموده است. متاسفانه هنوز اقشاری از مردم به تقدس نظاماعتقاد دارند . گروهی اپوزیسیون نما نیز بهبهانه هایی همچون” سوریه ای نشدن ایران” در پروژه فریب، با نظام همکاری می کنند. تلفیق باور های غلط با فریب کاری های کاسبکارانه، مهم ترین عامل پایداری نظامی است که در دوره بلوغ، بر تداومفساد و دیکتاتوری اصرار دارد.روشنگری برای متدینان ساده لوح و افشای چهره کریه” رفیقان دزد و همراهانقافله” تنها راه مبارزه با ” فاسدِبالغ ” است. وظیفه اخلاقی و میهنی خود را فراموش نکنیم.
از: دیدگاه نو