شرمنده‌ی سرزمینم، ایرانم

پنجشنبه, 17ام اسفند, 1391
اندازه قلم متن

ronaghi2

به عنوان یک آذربایجانی ایرانی، از تمامی مطالبات فرهنگی و قومی اقوام ایرانی، از جمله “حق آموزش زبان مادری” دفاع می‌کنم و همچنان که تجزیه طلبی را محکوم می‌کنم توهین به اقوام ایرانی را در هر صورت ممکن ناشایست و مطرود می‌دانم چرا که همه اقوام ایرانی به عنوان یک انسان و یک ایرانی حقوق برابر دارند. شرمنده سرزمینم ایران هستم که چنین روز‌ها و دوران سیاهی را پشت سر می‌گذارد. …

سرزمین ما همیشه مورد هجوم افکار بیمار بوده و خواهد بود به جرات می‌توانم بگویم آنچه در ایران امروز اتفاق می‌افتد مانند حرکت نفرت پراکنانه و تاسف بار عده‌ای از پان ترک‌ها در حاشیه دیدار فوتبال زاییده چنین افکاری است. آن‌ها که هم میهنان فارس زبان ما را متهم به توهین کردن، شوونیسم و فاشیست بودن می‌کنند خوب می‌دانند که خودشان عقایدی‌نژاد پرستانه دارند و بیش از هر تفکری به دیگر هم میهنانشان توهین می‌کنند.

این افراد که گویی هویت و ملیت آذربایجانی ایرانی خود را گم کرده‌اند و خود را تورک معرفی می‌کنند بهتر از همگان می‌دانند که نوع نگرش آن‌ها بنا به تعریف شوونیسم که طرفداری مفرط و غیرعقلانی از گروه تجزیه طلبان ترک گرا است نزدیک‌تر به شوونیسم است و نوع نگاه‌نژاد پرستانه و حس برتری به دیگر ایرانیان خود بیانگر وجود شوونیسم پان ترک‌ها است.

به باور بسیاری از ما آذری زبانان که ریشه در آذربایجان ایران داریم آذربایجان پاره تن ایران است مسلم است که ایران برای همهٔ ایرانیان است. امروز که زبان مادری و تدریس آن دستاویزی برای عده‌ای از پان ترک‌ها شده است مسئله‌ای مهم و قابل توجهی برای همه ایرانیان است چرا که همه ما باور داریم که زبان مادری برای هر شخص باید تدریس شود و این را حق طبیعی او می‌دانیم، آن چنان که در اصل پانزدهم قانون اساسی نیز ذکر شده، زبان مادری یکی از حقوق اولیه هر فردی می‌باشد.

متاسفانه سیاست‌های مخرب دولت جمهوری اسلامی ایران و بی‌توجهی به حقوق فرهنگی اقوام ایرانی که با نگرشی امنیتی – سیاسی به مطالبات فرهنگی و قومی همراه شده، سبب تحریک اقوام و قوم گرایی می‌شود. تا آنجا که شاهدیم عده‌ای از تحصیل کردگان آذربایجان با جریان سازی و راه انداختن حرکتی تحت عنوان “می‌لت چی” یا “هویت طلبان” سعی بر انکار هویت تاریخی و ایرانی خود دارند و با رواج دادن “ترک گرایی” و با ادعای «ترک و غیر ایرانی» بودن آذربایجانی‌ها، در صدند که برای آذربایجان و آذری‌ها تاریخ بسازند. پیش از این آن‌ها “پان ترک‌ها” با عنوان ستم قومیتی بدنبال افکار پلید خود بودند اما پس از آنکه دیدند آذربایجانی‌ها در قدرت، ثروت و منزلت اجتماعی بیشتر از هر قوم ایرانی سهم داشته‌اند افکار خود را با مطرح کردن عنوان دیگری دنبال کردند.

به راستی این تعداد از هم میهنان ما که بدون هیچ پشتوانه فکری و منطقی از پان ترکیسم حمایت می‌کنند می‌دانند که پان‌تُرکیسم، ایدئولوژی ملی‌گرایانه (ناسیونالیستی) و توسعه‌خواهانه‌ای است که برپایهٔ آن همه مردمانی که به زبانی ترکی‌تبار سخن می‌گویند، ملت واحدی هستند که باید تحت رهبری در دولتی واحد متحد شوند هدف پان‌ترکیسم گردآوردن همهٔ ترک زبانان تحت رهبری ترکیه است و نماد پان ترک‌ها بر گرفته از سازمان جوانان حزب جنبش ملی ترکیه (گرگ‌های خاکستری) است. گرگ‌های خاکستری سازمانی است با اهداف فرا ملیتی که یک گروه افراطی تروریستی و فاشیستی شامل می‌شود.

به عنوان یک آذربایجانی ایرانی، از تمامی مطالبات فرهنگی و قومی اقوام ایرانی، از جمله “حق آموزش زبان مادری” دفاع می‌کنم و همچنان که تجزیه طلبی را محکوم می‌کنم توهین به اقوام ایرانی را در هر صورت ممکن ناشایست و مطرود می‌دانم چرا که همه اقوام ایرانی به عنوان یک انسان و یک ایرانی حقوق برابر دارند. شرمنده سرزمینم ایران هستم که چنین روز‌ها و دوران سیاهی را پشت سر می‌گذارد.
از: کلمه


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

۲ نظر

  1. ممنون از نظر دهنده قبلی . واقعا گل‌ کاشتی دوست تبریزی من .
    آقای رونقی شما یک شهروند این جامعه هستید و من هم یک شهروند دیگر . به‌‌ همان اندازه که شما حق اظهار نظر دارید من هم دارم امّا هیچ کدام ما حق نداریم از طرف دیگری حرف بزنیم . شما حق ندارید دیگران را بیمار و نژادپرست خطاب کنید.

  2. به امید درج این نظر از یک تبریزی

    با احترامی که به تمامی نظر دهندگان دارم و همچنین به نویسنده این مقاله اما من نیز سخنی دارم
    معتقدم ایران امروز شرمنده سرزمینم آذربایجان است که همیشه در موقع انقلابات و جنگها ما ترکهای آذربایجان( نه آذری و آذری زبانها و ترک زبانها) را سر ایران محافظ تمامیت ارضی و خیلی شعارهای رنگارنگ ملی نصیبمان می کنند و بعد از تمام شدن غائله مسخره در تلویزیون روزنامه ها و در مجالس طنز و جوکهای فارسها

    ایران شرمنده سرزمینم آذربایجان است که بنا به تایید همه فارسها در تمامی حکومت های بعد از اسلام که اکثرا ترک تبار بوده اند تمامی حکومت ها به بست و ترقی تمامی زبانهای ایران کمک کردند بخصوص به زبان فارسی اما با تشکیل اولین حکومت فارس به سرکرده گی رضاشاه و پسرش تمامی زبانها را قدغن کرده اند و کتابهای غیر فارس را در جشن کتاب سوزی آتش زدند و حکومت فعلی نیز راه انهارا در پیش گرفته است.

    ایران شرمنده سرزمینم آذربایجان است چرا که زمانی تبریز و آذربایجان گاهی اولین شهر ایران بودو گاهی دوم اما الان اکثر فرهیختگان و پولدارانشان بنابه سیاستهای دولت مرکزی مجبور به سرمایه گزاری در مناطق فارس نشین و زندگی در انجا شده اندو می شوند واقعا اصفهان کجا و تبریز کجا ؟مشهد کجا و ارومیه کجا ؟شیراز کجا اردبیل کجا ؟مناطق فارس نشین کجا و آذربایجان کجا ؟

    ایران شرمنده سرزمینم آذربایجان است چرا که دیگر در آذربایجان امروزدیگر نامی از اسامی اصیل آذربایجانی نمانده همه را تغییر نام داده اند البته از نوع فارسیش از خیاو به مشکین شهر از رود آراز به رود ارس از کوه ساوالان به کوه سبلان از منطقه قره داغ (که بزرگیش به انازه کویت است) به منطقه ارسباران از مله کندی به ملکان زادگاه صاحب این مقاله از تیکان تپه به تکاب از سولدوز به نقده هژدری به هشترود از قوشا چای به میاندوآب و…. تقریبا ازتمامی روستا ها اسم رودخانه ها گرفته تا محلات داخل شهر تغیر نام داده اند تا اثری از نامهای ترکی آذربایجانی نماند آنوقت همه از ما آذربایجانیها انتظار دارند بیایم بگوییم خلیج فارس ما که نفهمیدیم بلاخره تغییر اسم خوبست یا بد ؟

    ایران شرمنده سرزمینم آذربایجان است چرا که همه قوانین فیزیک را ازیاد برده اند که می گوید تا عملی نباشد عکس العملی نخواهد بود به یاد ندارم کسی عمل پان ایرانیستها را به باد انتقاد بگیرد و از مواضع نژادپرستیشان انتقاد کند و لی نسبت به عکس العمل پان ترکها ناراحت میشوند و بیماری نژادپرستی می گویند از عمل صد هزار طرفدار فوتبال مناطق فارس نشین که یکصدا نود دقیقه به آذربایجانیها توهین می کنند و از تلویزیون ملی پخش می شود از پرچم ارمنستان گرفته تا پلاکارد الاغ را در استادیوم باز می کنند دریغ از مقاله ای در نکوهش این عمل ولی نسبت به عکس العمل آذربایجانیها قیامت می شود. قلم فرساییها میشود

    ایران شرمنده سرزمینم آذربایجان است یک عده ارمنی ایرانی و ساکن ایران جلوی چشم ما آذربایجانیها پلاکارد قتل عام جنگ جهانی اول را که بین دولت ارمنستان و ترکیه است نصب می کنند موقعی که ما نسبت به کشتار قره باغ می خواهیم حساسیت نشان دهیم به بدترین وجه هم از طرف نظام و دولت و هم ازطرف ملت فارس به وطن فروشی متهم می شویم جالب اینجاست که نظامی که با ادعای مذهبی بودنش و ادعای ام القرای اسلام و … جلوی چشم ما میلیونها آذربایجانی با دولت ارمنستان روابط حسنه دارد در حالی که بیش از یک میلیون آواره شیعه قره باغ را نمی بیند.

    ایران شرمنده سرزمینم آذربایجان است چرا که فرهنگ و موسیقی من محلی و خرده فرهنگ حساب می شود و موسیقی و فرهنگ فارسی نماینده تمامی ملل فارس و غیر فارس ایران مثلا موسیقی فارسی خوانده میشود موسیقی اصیل ایرانی کتابی را در کتاب فروشی دیدم نوشته بود بازارهای ایران در پایینش به انگلیسی نوشته بود پرشین بازار چرا باید منکر شویم که در ایران امروزی ایرانی بودن برابر است با فارس بودن ؟

    ایران شرمنده سرزمینم آذربایجان است زیرا از مالیات گرفته تا سپرده های مردم اذربایجان در بانکها از معادن طلای تیکان تپه (تکاب) تا معدن مس سونگون ورزقان که در دنیا بی نظیر است همه در مناطق مرکز نشین سرمایه گذاری می شود
    راستی در این زلزله ورزقان بود که فهمیدیم در این منطقه حتی بیمارستانی وجود ندارد.

    براستی که ایران امروز شرمنده آذربایجان تمامی مناطق غیر فارس هست از آذربایجان گرفته تا کردستان و خوزستان بلوچستان .