بررسی دیدگاههای مسئولین ارشد حکومتی به ان.جی.او ها
بررسی تطبیقی رویکردهای متفاوت مقامات پیشین و فعلی نظام، به پدیدۀ تشکلهای غیردولتی
رامین ناصح (مدیر کانون آینده نگری ایران)
NGOها یا «تشکلهای غیردولتی» و به تعبیری دیگر، «سازمانهای مردم نهاد» گرچه در تاریخ و فرهنگ ما قدمتی دیرینه سال دارند، اما از اواسط دهۀ ۷۰ و با تمهید ساز و کارهای قانونی، در شکل مدرن خود سامان یافته و با اخذ مجوز از یکی از مراجع ذیربط (نظیر وزارت کشور، وزارت علوم، سازمان ملی جوانان، سازمان محیط زیست، بهزیستی، نیروی انتظامی و…) در جامعه به فعالیت پرداختند. با این وجود، همۀ مسئولین دولتی و حکومتی در این ۱۵ سال، موضع واحدی در قبال پدیدۀ NGOها و سازمانهای مردم نهاد نداشته¬اند. برخی آنها را فرصت تلقی کرده¬اند، و برخی تهدید. برخی از آنها حمایت نموده و عده¬ای، موضع منفی در برابر آنها گرفته¬اند. تاکنون یک تحقیق تطبیقی و جامع در این خصوص صورت نپذیرفته و این گزارش نیز ادعای جامعیت ندارد؛ و تنها می¬تواند شمه¬ای از نظرات و رویکردهای مسئولین دولتی و تقنینی را در قبال این سازمانها بدست دهد؛ که بویژه برای فعالان NGOها می¬¬تواند جالب و سودمند افتد.
یکی از شخصیتهایی که اخیرا در این خصوص موضع روشنی را اعلام کرده، آیت ا… هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است. به گزارش سایتهای خبری، وی در دیدار با اعضای جمعیت حقوقدانان ایرانی مدافع حقوق بشر نقش NGOها و تشکّلهای مردم نهاد را در دنیای کنونی و مجامع بینالمللی بسیار تأثیرگذار خوانده و گفته است: «وظیفه امر به معروف و نهی از منکر بنابر تعالیم اسلام در وهله اول به مردم و نهادهای مردمی و سپس به حکومت واگذار شده است و همین امر ایجاب میکند که این تشکّلها بهگونهای مورد حمایت قرار گیرند که بتوانند در مجامع بینالمللی و جهانی مورد وثوق قرار گیرند.»
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، آینده را متعلق به NGOها و تشکّلهای مردمنهاد و گروههای مدافع حقوق بشر خواند و با تأکید بر لزوم حفظ امید و پشتکار در این زمینه افزود: «جوشش افکار درست و صحیح از دل و ذهن مردم راه پیشرفت را علیرغم تنگنظریها و محدودیتها باز خواهد کرد.»
حمید رضا ترقی عضو ارشد حزب مؤتلفۀ اسلامی که پدر احزاب اصولگرا خوانده ¬می¬شود اما موضع کاملا متفاوتی دارد. ترقی در گفتوگو با “ایلنا”،NGO ها را «وصلههای ناچسب به جامعه» دانست و بیان داشت: «این شیوه با ساختار فرهنگ و تمدن ما ناهماهنگ است و دولت باید مبتنی بر فرهنگ بومی و اسلامی ساختار تشکلهای مردمی را اصلاح کند و به جای رواج تشکلها و الگوهای غرب، از مساجد و هیاتهای مذهبی که متناسب با فرهنگ بومی هستند، برای پیگیری مطالبات مردم استفاده کند.»
بسی جای تعجب است که در مصاحبه¬ای دیگر از ترقی (با خبرگزاری نسیم) می¬خوانیم: «… دوسال پیش در اجلاس جهانی NGOهای ضد امپریالیست در لبنان شرکت کردیم که در آن اجلاس حدود ۴۰۰ NGOاز کشورهای مختلف در آن شرکت کرده بودند و همه آنها در مقابله با امپریالیست و یکجانبهگرایی آمریکا متفق القول بودند و ما ارتباطات زیادی با آنها برقرار کردیم.» بنابراین از دید ایشان، اولا NGOها خوب هستند اما برای کشورهای دیگر! و ثانیا اگر NGOها با مواضع سیاسی آقای ترقی همسویی داشته باشند، می¬توانند در کار سیاسی و حتی جنگ هم وارد شوند!
دکتر علی اکبر ولایتی وزیر اسبق امور خارجه (در دولت هاشمی) پیشینۀ NGOها در شکل سنتی آنها را تأیید می¬کند؛ اما ظاهرا نوع مدرن آنرا از نوع امریکایی دانسته و ابزارهایی برای غرب و امریکا برای فشار بر دولتها تلقی می¬کند. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی جهان اسلام (asnoor.ir) وی در پاسخ به سئوالی پیرامون NGOها و نقش آنها در کشور گفت: «NGOها از ضرورتهای جامعه هستند و کشور ما بصورت سنتی از قدیم دارای NGOها بوده است اما مدل امریکایی آن که در سیاست های داخلی کشورهای خاورمیانه در طرح خاورمیانه بزرگ امریکا بر آن تاکید شده، ابزارهایی هستند که در زمان مناسب به کمک امریکا برای فشار بر دولتها مورد استفاده قرار می گیرند و نمونه آن را در اوکراین و گرجستان دیدیم.»
اما یک چهرۀ دیگر اصولگرا، محمد رضا قالیباف شهردار تهران، نظری کاملا مثبت در قبال تشکلهای غیردولتی و دستاوردهای آنها ارائه می¬کند. به گزارش سایت “فرارو” قالیباف در یک سخنرانی، از جمله برنامه های شهرداری را «کاهش آسیبهای اجتماعی به خصوص با حمایت از NGOها که به حق در زمینه مبارزه با اعتیاد از دولت بهتر عمل کردهاند، توسعه مراکز ورزشی و فرهنگی و…» معرفی می¬کند و تصریح کرده است: «NGOها فرشته نجات تهران هستند!» به عقیدۀ وی، «در صورتی که نگاههای صرف سیاسی، اقتصادی و حزبی از تشکلهای غیردولتی برداشته شود و منافع جمعی و مردمی در اولویت قرار گیرد، تشکلهای مردمی فرشته نجات کلانشهر تهران میشوند.»
سید عبدالواحد موسوی لاری وزیر کشور دولت خاتمی و عضو مجمع روحانیون مبارز اما آزادی تشکیل و فعالیت NGOها را زیرمجموعۀ اصل پذیرش حق مردم می¬داند. به گزارش وبلاگ “احزاب” وی در یک سخنرانی در قم اظهار داشت: «از جمله در رفتار با مخالفین و منتقدین و نحوه سامان یابی احزاب و تشکل ها وNGO ها و این موضوع که اگر برای تک تک افراد جامعه حق قائل شدیم که آری یا نه بگویند آن وقت این حق در همه جا باید ظهور یابد. وقتی آنها بخواهند یک تشکل سیاسی داشته باشند نباید با موانع روبرو شوند وقتی آنها بخواهند یک NGO تشکیل دهند که در زمینه های اجتماعی به صورت یک تشکل تخصصی مثل محیط زیست و یا در زمینه مسائل فرهنگیان به صحنه وارد شوند و یا در زمینه های صنفی وارد شوند٬ همه اینها زیر مجموعه های آن اصل پذیرش حق مردم است.»
دکتر محمد رضا عارف معاون اول دولت خاتمی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در همین راستا گفته است: «سرمایه اجتماعی زیر ساخت نظام ملی نوآوری است و نظام ملی نوآوری زیر ساخت توسعه اقتصادی محسوب می شود.» خبرگزاری آفتاب با نقل این جمله می¬افزاید: توجه به تشکلهای صنفی و مردم نهاد (NGO) یکی از الزامات توسعه صنعتی است که عارف به آن اشاره کرد و گفت: «در بستر سازی برای توسعه فعالیت تشکلها خارج شدن از حالت چند گانگی و چند پارهگی و گاه متضاد قوانین حاکم بر تاسیس و رسمی شدن تشکلها، واگذاری بخشی از اختیارات و تصمیم گیریهای دولت به تشکلها و تامین بخشی از هزینههای جاری تشکل ها توسط دولت در قالب کمک یا ارجاع کار می تواند راهگشا باشد.»
شهردار اسبق تهران غلامحسین کرباسچی که دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی نیز هست، در مصاحبه ای با رادیو زمانه می¬گوید: «چون امروز ما نمیتوانیم امنیت ملی را فقط در بحثهای سخت افزاری جستجو بکنیم. چون بخشی از نرمافزار حفظ امنیت ملی تقویت نیروهای شبیه NGOها یا پرداختن به حقوق اقوام، اقلیتها و اینگونه بحثها است. که اگر در سطح بین المللی هم نگاه کنیم بخشی از برخوردهایی که با مجموعههایی مثل کشور ما میشود تکیه کردن روی حقوق اقلیتها، آزادی NGOها و اینگونه مسایل است. واقعیت این است که اینها میتوانند خیلی در جهت تقویت آرامش و امنیت در کشور، تعمیق دموکراسی و تکیه نظام به مردم به صورت ریشهای و نه به صورت ظاهری خیلی موثر باشد.»
دکتر غلامعلی حداد عادل چهرۀ دیگری است که در این خصوص اظهار نظرهایی داشته است. به گزارش “روز” حداد عادل رئیس مجلس هفتم، در سخنرانی¬اش طی اظهاراتی غیر دوستانه علیه نهادهای غیردولتی گفت: «امروز یک تحولی ایجاد شده که نگاه به آینده دوخته شده است. شما باید با توجه به مبانی، واکنش ها ی دشمن را در مقابل تحول بشناسید و ببینید که برنامه دشمنان در مقابل حکومت دینی چیست؟ یکی از برنامه های دشمنان ناکارآمد جلوه دادن حکومت دینی است و توسعه سازمان های مردم نهاد یکی از ابزارها و تاکتیک های دشمن برای مقابله با حکومت دینی است! که شما باید اینها را شناسایی کنید.»
مصطفی پورمحمدی وزیر سابق کشور دولت احمدی نژاد، در یک مصاحبه با سایت “فرارو” دربارۀ کارهای دورۀ وزارت خود می¬گوید: «در وزارت کشور روی احزاب تمرکز کردم چون به احزاب اعتقاد داشتم. روی NGO ها حساسیت داشتم و ساماندهی کردم…» نیز به گزارش “آفتاب”، وی در سال ۸۵ در سخنرانی خود، از طرح دولت برای بازرسی مالی از NGO ها خبر داد و در مقام دفاع از آن گفت: «ما نمیخواهیم جلوی فعالیت سازمانهای غیردولتی را بگیریم، اما باید بدانیم هر گروه برای دریافت کمک خارجی از کجا و برای چه چیزی اقدام میکند.کما اینکه حسابهای مالی و فعالیتهای سازمانهای غیردولتی در سایر کشورها نیز کنترل میشود.»
احمد مسجد جامعی وزیر ارشاد دولت خاتمی نیز به گزارش “ایسنای خوزستان” در حین بحث دربارۀ “دولت فرهنگی”، می-گوید: «دولت فرهنگی به سازمانهایی که در آن بر کار و فعالیت دولت توسط نخبگان نظارت میشود، احترام میگذارد. دولت فرهنگی به نهادها، سازمانها، تشکلها و NGOها بهعنوان حامی دولت نمینگرد و شرایط حضور و تاثیرگذاری و شرایط استفاده از این تجربیات را فراهم میکند و هزینه آن را میپردازد.»
طبق گزارش “پاسارگادنیوز”، دکتر معصومه ابتکار عضو شورای شهر تهران و رئیس سابق سازمان محیط زیست، به عنوان کسی که از سوی سازمان ملل، یکی از ۵۰ دانشمند جهانی شناخته شد که می¬توانند کرۀ زمین را از تخریب محیط زیست نجات دهند، اظهار نظر کرده است: «با وجود NGOها و نهادهای مدنی از بی فرهنگیها درزمینه حفظ محیطزیست در برابرفشار اقتصادی جلوگیری میشود.»
زهره الهیان، نمایندۀ مجلس هشتم، مؤسس فراکسیونی به نام فراکسیون سازمانهای مردم نهاد بود که عضویت حدود هشتاد نماینده را درکارنامه خود ثبت کرده است. الهیان میگوید: «این فراکسیون با هدف حمایت از تشکلهای غیر دولتی تشکیل شده و تلاش دارد به معرفی ظرفیتهای این تشکلها برای توسعه و پیشرفت کشوربپردازد.» وی اظهار امیدواری کرد که فعالیت چنین فراکسیونی در مجلس نهم نیز تداوم یابد تا بتوانیم از ظرفیت NGOها به عنوان بازوهای نظارتی و کارشناسی بهره ببریم.
بطور کلی بنظر می رسد NGOها با ممارست و سماجت، توانسته اند ضرورت حضور خود را به بسیاری مسئولین دولتی حتی چهره های برجستۀ اصول گرا بقبولانند و با امید به آینده ای روشنتر برای میهنمان در پرتو توسعه فعالیتهای مدنی، از مشکلات عبور کرده و نقش بارز خود را در تحولات اجتماعی ایفا کنند. البته این نقش و تاثیرگذاری، هنوز تا نقطه مطلوب بسی فاصله دارد. اما: «شود آسان ز عشق کاری چند / که بود نزد عقل بس دشوار!..».