ایران اینترنشنال: اجرای شریعت اسلام توسط قوای قهریه در حوزه عمومی در سطوح مختلف نهادهای اجتماعی، از نهاد خانواده تا دولت، مفسدهآفرین بوده است (از پنهانکاری تحت عنوان تقیه تا مداخله در امور خصوصی افراد، تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر). تا زمانی که دولت ایران خود را مسئول اجرای احکام شریعت نمیدانست و این کار را انجام نمیداد، نمیشد میزان فساد ناشی از باور و اِعمال شریعت در عرصه عمومی توسط افراد و گروههای مذهبی را اندازه گرفت و با دقت نشان داد؛ اما در حکومتی که خود را مسئول اجرای شریعت میداند، بهآسانی میتوان مجاری فساد ناشی از این امر را نشان داد، حتی اگر آمارهای مربوطه را در دست نداشته باشیم. هرگونه سانسور و صدور مجوز و محدودیت براساس شریعت، فرصتهای بسیاری برای سوءاستفاده از قدرت فراهم میکند.
هرکس در هر مقامی در حکومت دینی قرار داشته باشد، میتواند از سانسورها، صدور مجوزها و دیگر امتیازات حکومتی ناشی از محدودیتهای شرعی، سوءاستفاده کند و کمتر کسی است که این کار را نکند. وقتی مقامات بالاتر دارند در مقیاسهای چندصد میلیون دلاری سوءاستفاده میکنند، مقامات پایین، مانعی برای سوءاستفادههای خود نمیبینند. در این مطلب به چهار مشاهده در چهار حوزه خاص که همه به سرکیسهکردن مردم عادی برای فعالیتهای عادی با اتکا به حلال و حرام شریعت باز میگردند، اکتفا میکنم.
دکان مجوزگیری برای کنسرت و انتشار آلبوم
حرام اعلامکردن موسیقی و کنسرت و تولیدات برخی از گروههای موسیقی و بعد دادن مجوز به خودیها، دکان بزرگی برای سوءاستفاده بهدست نزدیکان به قدرت فراهم کرده است. دفاتر موسیقی تشکیلشده توسط افراد نزدیک به کاست حکومتی، میتوانند هر خواننده زیرزمینی را روزمینی کنند، به شرطی که حقالعمل یا زیرمیزی آنها پرداخت شود. فرآیندی که این دفاتر در پیش میگیرند، به این شکل است که با خواننده فاقد مجوز، یک قرارداد بسته میشود که برمبنای آن، خواننده کلیه فعالیتهایش ازجمله انتشار قطعات و موزیکویدیوهایش صرفاً با هماهنگی و مجوز این دفاتر صورت میپذیرد و عملاً دفتر را صاحب حق مالکیت بر آثارش میکند. از سوی دیگر، اینگونه دفاتر، قراردادهای ترکمانچایگونه با این خوانندگان میبندند که براساس این قراردادها، بخش اعظمی از کلیه درآمدها و حقوق آثار و کنسرتهای خوانندگان برای دوره ۵ تا ۷ ساله به دفتر پخش اختصاص مییابد و این دفاتر پخش، انحصار کامل کلیه فعالیتهای این خوانندگان را برعهده دارند. پس از این دوره زمانی نیز دفتر پخش همچنان سهم قابل توجهی در بازار موسیقی خواننده یا گروه موسیقی دارد. ممنوعیت و محدودیت موسیقی و کنسرت در جامعهای که هم تولیدکننده و هم مصرفکنندهاش وجود دارد، نتیجهای جز فساد دربر ندارد.
بازار رشوهگیری از مهمانیهای ناهمرنگ
مورد دیگر، رشوهگیری مقامات انتظامی از باغها و سالنهای خارج شهر است که همانند این تاسیسات در همهجای دنیا خدمات میدهند، از مشروبات الکلی تا بندهای موسیقی. به علت این رشوهگیری، قیمت اجاره این سالنها بسیار گرانتر از سالنهای معمولی است که در آنها همه احکام شرع باید رعایت شود. در این سالنها خانمهای بیحجاب غذا و نوشیدنی سرو میکنند و فضا کاملا مختلط است. خانمها هرچه بخواهند میپوشند و محدودیتی نیست. کمتر کسی در ایران وجود دارد که به این نوع مهمانیها و عروسیها نرفته باشد که این بدینمعناست که این داستان به کسب و کاری پر رونق تبدیل شده است. طی چند دهه گذشته، هیچگاه نیروی انتظامی یا سپاه و بسیج به این نوع مهمانیها حمله نکردهاند (برخلاف مهمانیهایی که با مقامات انتظامی هماهنگ نشدهاند) و در مواردی شنیده شده که خودروی نیروی انتظامی از این اماکن، حین مراسم محافظت میکرده است. نهادهای جمهوری اسلامی برای راضی نگاهداشتن پرسنل نیروی انتظامی کاملا چشمان خود را بر اینگونه نقض شریعت میبندد تا از انواع دیگر نقض شریعت در خیابانها (مثل عدم رعایت حجاب) با دخالت نیروی انتظامی ممانعت شود.
واردات و توزیع کالای حرام و غیرقانونی
روحانیهای شیعه استفاده از تجهیزات دریافت سیگنال ماهوارهای را حرام اعلام کرده و حکومت نیز این امر را غیرقانونی دانسته است. اما در مقیاسهای دهها میلیونی رسیور و الانبی و بشقاب ماهواره در جامعه وجود دارد و هر آنچه را نیروی انتظامی از پشتبامها جمع میکند، بلافاصله جایگزین میشود. طی سه دهه هفتاد تا نود خورشیدی که مردم این کالاها را خریداری میکردهاند، در شرایط تحریم و غیرتحریم، هیچگاه کمبودی مشاهده نشده است. این واردات انبوه و بیدردسر، تنها ازطریق نهادهای نظامی ممکن بوده است. سپاه با اسکلههای اختصاصی که دارد، میتواند واردکننده اصلی این تجهیزات باشد. نکته جالب توجه در این حوزه، آن است که تاکنون مواردی از کشف کارگاههای بشقابسازی گزارش شده، اما هیچگاه محمولههای رسیور و الانبی کشف نشدهاست. بخشی از درآمدهای سپاه قدس، از همین راه تامین میشود. جمعآوری تجهیزات دریافت از ماهواره، روشی برای فروش بیشتر این تجهیزات و کسب درآمد بیشتر برای «برادران قاچاقچی» بوده است.
برگزاری مراسم دینی
مردم ایران بهسمتی حرکت کردهاند که دیگر حاضر نیستند هزینه مراسم مذهبی مثل عاشورا یا جشن نیمهشعبان یا مراسم افطار یا زیارت را بهطور کلی بپردازند. حکومت در این زمینه هم مثل دیگر قلمروهای دینداری و نمایشهای دینی در جامعه، بسیاری از هزینهها را برعهده گرفته است: حکومت (از قوای نظامی تا دیوانسالاری اداری تا نهادهای عمومی مثل شهرداریها) مسجد میسازد، هزینه مراسم مذهبی میدهد، امام جماعت برای ادارات دولتی و پادگانها استخدام میکند، هزینههای بسیاری برای اعزام زائر به عربستان سعودی و عراق و سوریه میکند و حتی به مداحان برای برگزاری مراسم، دستمزد می پردازد. حتی به هیاتهای سینهزنی و عزاداری برای توزیع نذری، منابعی اختصاص داده میشود.
بخشی از این هزینهها از منابع نفت و گاز و معادن (بعد از امتیازات و رانتها) برداشته میشود، اما بخشی نیز مستقیما از جیب مردم به تاراج بزرگداشت دین و اجرای مراسم توصیهشده در شریعت میرود. هزینههایی که از پول مالیات کارکنان دولت و کارگران میشود یا هزینههایی که شهرداریها میکنند، مستقیما از جیب مردم است. همه مردم برای برنامههایی مالیات و عوارض میپردازند که عده قلیلی در آنها شرکت میکنند یا از آنها لذت میبرند. تکتک شهروندان برای غذای نذری یا مسابقه قرآنی که به خودیها تعلق دارد، سرکیسه میشوند.