محمد رضا شاه با ملاها راحت می توانست کنار بیاید. با اکثریت نزدیک به اتفاق آنها روابطی نزدیک داشت. مبالغ گزافی در پنهان، یا به وسیله ساواک یا توسط نخست وزیر، به نام آنان واریز می شد و این مزدها، سوای پولهای مرتبی بود که در چارچوب قوانین موجود به آخوندها پرداخت می گردید.
شاه به طرق مختلف راه را برای خمینی هموار کرد. قسمتی از نیرو های فعال ملت که راه را به روی خود بسته یافت به طبقه مذهبی پناه برد. از آنجا که تجمع مخالفان ممنوع بود و گردهمائی در سلول های حزب واحد نیز معنایی نداشت، جوانان خود را به دامن مذهبیون انداختند: راه ملیون مسدود شده بود ولی دروازه مذهب باز بود. این مفر، بدآیند آمریکائیها هم نبود چون آنها تصور می کردند که مذهب بی خطر است و جوانان بی آنکه آزاری برسانند می توانند شیطنت و هیاهوی خود را در آن میدان مصرف کنند .
کتاب یکرنگی ، صفحات ۱۲۳ و ۱۲۴
از: قیس بوک فرشاد میلانی