به مناسبت سالگرد اعدام دکتر سید حسین فاطمی شهید نهضت ملی ایران (١٩ آبان ١٣٣٣) + فیلمی از زنده یاد دکتر حسین فاطمی

جمعه, 18ام آبان, 1397
اندازه قلم متن

«ملّی شدن صنعت نفت درسراسر کشورابتکار شادروان دکتر حسین فاطمی است که‏ چون کمیسیون نفت مجلس شورای ملّی پس‏ از چند ماه مذاکره و مباحثه نتوانست راجع به‏ استیفای حق ملّت از شرکت نفت انگلیس وایران تصمیمی اتخاذ کند،دکترفاطمی با من‏ که رییس کمیسیون بودم، مذاکره نمود وگفت‏ با وضعی که در این مملکت وجود دارد، استیفای حق ملّت کاری است بسیارمشکل، خصوصاً که دولت انگلیس مالک اکثریت سهام‏ شرکت است… بنابراین همان‏طور که کشور انگلیس بعضی ازصنایع خود را ملّی کرده‏ است، برای آن‏ که منافع آن نصیب ملّت شود، ایران هم نفت خود را درسراسر کشور ملّی‏ کند.»این بود که با نظر آن شادروان موافقت‏ نمودم،قرارشد که ایشان پیشنهاد خود را درجلسۀ نمایندگان جبهۀ ملّی بدهند و ببینیم نظردیگران چه خواهد بود. درجلسه ای که درخانۀ آقای نریمان تشکیل گردید، دکتر فاطمی پیشنهاد خود را نمود و مورد موافقت حضار در جلسه قرار گرفت و آن را امضا نمودند.»

 « دکتر مصدق- خاطرات وتألمات، صص۲۳۰-۲۲۹»

حماسه

ساعت چهار و هفت دقیقه بامداد صبح روز چهارشنبه نوزدهم آبان ماه ۱۳۳۳ ، تیمور بختیار فرماندار نظامی و سرتیپ آزموده دادستان ارتش و عدۀ دیگر به زندان رفتند، و حکم اعدام دکتر حسین فاطمی را در لشکر ۲ زرهی به وی ابلاغ کردند.

 آزموده گفت اگر وصیتی دارید بفرمایید شما که مکرّر می گفتید : من از مرگ ابائی ندارم و مرگ جق است».  دکتر فاطمی نگذاشت حرفش تمام شود و پاسخ داد .«  آری  آقای آزموده  مرگ حق است  و من  از مرگ  ابائی  ندارم،  آن هم  چنین  مرگ پر افتخاری ، من میرم  که نسل  جوان  ایران از  مرگ من عبرتی  گرفته و  با خون  خود از وطنش  دفاع کرده  و نگذارد  جاسوسان  اجنبی  بر این کشور حکومت نمایند»  من درهای سفارت انگلیس را هنگامی را بستم غافل از آ نکه تا دربار هست انگلستان سفارت لازم ندارد» . هنگامی  که او را  برای اعدام  می بردندآزموده از وی خواست اگر خواسته ای  دارد بگوید، دکتر  فاطمی  گفت  خواسته های من، دیدن  خانواده، ملاقات  دکتر  مصدّق  و صحبتی  با افسران  می باشد  آزموده  می گوید : « هنوز هم  دست  از این  مرد بر نمی داری؟»

قبل از اجرای حکم دکتر فاطمی به آزموده می گوید:

«آقای آزموده! مرگ بر دو قسم است، مرگی در رختخواب ناز… مرگی در راه شرف و افتخار، و من خدای را شکر می کنم که در راه مبارزه با فساد شهید می شوم، خدای را شکر می کنم که با شهادتم در این راه دین خود را به ملّت ستمدیده و استعمار زدۀ ایران ادا  کرده ام و امیدوارم سربازان مجاهد نهضت هم چنان مبارزه را ادامه دهند.»

مقامات نظامی در مورد روحیه وی به خبرنگاران گفتند:

«… در ان موقع  روحیه اش  بقدری  قوی بود که اگر کسی  وارد اطاق  می شد  و از جریان اوضاع اطلاع نداشت، هرگز باور نمی کرد این شخص کسی است که چند دقیقه دیگر باید تیرباران شود و وصیتنامه اش را هم نوشته است.

وقتی او را سوار آمبولانس کردند، سیگار خواست و آن را با وضعی خاص گوشۀ لب نهاد و ثابت کرد که از مرگ واقعاً نمی هراسد و ابائی ندارد… هنگام اجرای حکم، در حالی که هوا به شدّت سرد بود روی همان پیراهنی که بر تن داشت یک پیژامۀ پشمی پوشیده و با همان پیراهن و پیژامه و کفش سرپایی که پارچۀ روی آن مخمل قهوه ای بود آماده ایستاد…»

… هشت گلوله تیر از دهانۀ لولۀ تفنگهای چهار مأمور، دو نفر ایستاده، دو نفر نشسته  شلیک  شد دوتیر  درست بروی هم به قلب و شش تیر دیگر به سینه …« زنده باد مصدّق » و « جاوید باد ایران »  آخرین کلامش  بود.

منبع: «خاطرات و مبارزات دکتر حسین فاطمی » بکوشش بهرام افراسیابی  –  صص ۳۵۵ – ۳۵۴   و « دکترحسین فاطمی: نوشته های مخفیگاه و زندان ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ –  ۱۹ آبان ۱۳۳۳ – به ‏مناسبت پنجاهمین سال فاجعۀ اعدام یک دموکرات»-  ویراستار و مصنف هدایت متین دفتری – ص ۹۳

جمال صفری


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.