موج اعتراضها به کشته و مجروح شدن دستکم ۳۵ نفر در تصادف اتوبوس دانشگاه آزاد و خواست دانشجویان برای استعفای علیاکبر ولایتی، رئیس این دانشگاه، هنوز فرو ننشسته است.
واژگون شدن یک اتوبوس در محوطه داخلی «واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد» در تهران در روز چهارم دی به کشته شدن ۱۰ دانشجو و راننده به علاوه زخمی شدن ۲۵ نفر دیگر انجامید که حال چند نفر آنها وخیم اعلام شده است.
علت این حادثه معیوب بودن ترمز و به ویژه بیمبالاتی واحد ترابری دانشگاه عنوان شده است که بدون دریافت کارت سلامت و معاینه فنی، راننده و اتوبوس را ماهها در محوطه دانشگاه به حال خود گذاشته بود.
اتفاقی که در دانشگاه آزاد به مرگ ۱۰ نفر انجامید تبدیل به آینهای شده است که ما میتوانیم بحرانها و تضادهای مختلف نظام جمهوری اسلامی را در آن ببینیم. یعنی بیعدالتی، ناکارآمدی، فساد و فرار از مسئولیت همه در چنین آینهای نمایان است.
اما به نظر مهدی امینیزاده، فعال سابق دانشجویی ساکن واشینگتن، این همه ماجرا نیست و این تصادف، به باور او، دنیایی است کوچک نمایانگر دنیایی بزرگتر.
او در این باره به رادیو فردا میگوید: «اتفاقی که متاسفانه در دانشگاه آزاد به مرگ ۱۰ نفر انجامید تبدیل به آینهای شده است که ما میتوانیم بحرانها و تضادهای مختلف نظام جمهوری اسلامی را در آن ببینیم. یعنی بیعدالتی، ناکارآمدی، فساد و فرار از مسئولیت همه در چنین آینهای نمایان است».
نگاه مهدی امینیزاده و سعید پیوندی به خواست استعفای علی اکبر ولایتی …
آنچه در آینهای که مهدی امینیزاده به آن اشاره دارد نمایان است از نظر سعید پیوندی، کارشناس آموزش عالی ایران در پاریس، پیشزمینهای قدیمی دارد.
این استاد جامعه شناسی دانشگاه لورن پاریس به رادیو فردا میگوید: «از دو سه سال پیش در دانشگاه آزاد ما شاهد یک نوع هرجومرج مدیریتی هستیم که بعد از کودتا علیه هواداران آقای هاشمی رفسنجانی و کنار گذاردن آنها اتفاق افتاده است. ما در دو سه سال اخیر با تعویضهای متعدد روبرو بودهایم».
به نظر سعید پیوندی، همچنین «بحث درباره کسانی که الان در این دانشگاه سر کار هستند در محافل دانشگاه آزاد و محافل دانشگاهی ایران وسعت گرفته است. تصادف اتوبوس در کنار دیگر رویدادها همه باعث شده است که صلاحیت مدیریتی آقای ولایتی و دیگران زیر سوال برود. اکنون افکار عمومی و دانشجویان به این دلیل عصبانی هستند که این حادثه در دانشگاهی اتفاق افتاده است که دچار کم پولی و مشکلات فراوان مالی نبوده است که چنین اتفاقی را توجیه کند».
این کارشناس آموزش عالی ایران نتیجه میگیرد که تصادف یادشده «تنها میتواند ناشی از سوءمدیریت و عدم توجه به امکانات اولیه دانشگاهی باشد که نتیجهاش همین تصادف دردناکی است که در آن تعدادی دانشجو کشته شدند. این تصادف قابل توجیه نیست چون میشد از آن جلوگیری و پیشگیری کرد. علت حادثه فقط سهلانگاری و سوءمدیریت دانشگاه بوده است».
تصادف روز سهشنبه حالا به گفته مهدی امینیزاده، کم و کاستهای مدیریتی دانشگاه و حکومت را نمایان کرده است.
این فعال سابق دانشجویی میافزاید که پیامدهای تصادف «نمایانگر فساد سیستم است. فردی به نام علی اکبر ولایتی به دلیل این که نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی است به رغم در اختیار داشتن سی و چند منصب دیگر به ریاست این دانشگاه هم منصوب میشود. دانشگاهی بسیار بزرگ که اداره آن طبیعتا وقت و انرژی زیادی لازم دارد».
تصادف نمایانگر فساد سیستم است. فردی به نام علی اکبر ولایتی به دلیل این که نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی و سوابقش به رغم در اختیار داشتن سی و چند منصب دیگر به ریاست این دانشگاه هم منصوب می شود. دانشگاهی بسیار بزرگ که اداره آن طبیعتا وقت و انرژی زیادی لازم داردمهدی امینیزاده
به گفته مهدی امینیزاده «بیعدالتی در اینجا کاملا آشکار است. همزمانی این حادثه با مرگ آیت الله شاهرودی و نوع مواجهه مسئولان با این دو رویداد نمایانگر رابطه سیستم و مردم هست. یعنی فردی بعد از مدتها بیماری در سن ۷۰ سالگی فوت میکند، همزمان تعدادی دانشجو تعدادی دانشجو هم به دلیل بیمبالاتی دانشگاه آزاد در سن جوانی جان خودشان را دست می دهند. ولی توجه مقامات مختلف جمهوری اسلامی به درگذشت آقای شاهرودی – از اعلام عزای عمومی تا تسلیت – اصلا با نوع مواجهه آنان به مرگ این دانشجویان قابل قیاس نیست».
تصادف یادشده به برکناری پنج مدیر و معاون این دانشگاه انجامیده است. اما این امر نه خواستاران استعفای علی اکبر ولایتی رئیس هیات امنا و هیات موسس دانشگاه آزاد را راضی کرده است، نه چهرههای شاخص همسو با او مثل محسن رضایی و محمدرضا باهنر را که اکنون میکوشند از او فاصله بگیرند، و نه بعضی نمایندگان جناح اصلاحطلب در مجلس مثل مصطفی کواکبیان و پروانه سلحشوری را.
مهدی امینیزاده میافزاید: «تمام جریانهایی که پشتیبان آقای ولایتی بودند برای کسب مقام ریاست دانشگاه آزاد امروز سعی میکنند از از زیر بار مسئولیتی که روی دوش تک تک آنها هست فرار کنند».
به گفته این فعال سابق دانشجویی، «از یک فردی گرفته مثل محمدرضا باهنر تا آقای محسن رضایی که شاخص جریان راست و همراه با آقای ولایتی در یک کمپ هستند تا نمایندگانی در مجلس مثل آقای دهمرده که در همان جناح حکومت محسوب میشوند، همه امروز سعی میکنند با آقای ولایتی مرزبندی کنند و به این ترتیب از زیر بار مسئولیت فرار کنند».
اما به نظر سعید پیوندی فرار از مسئولیت چاره ساز نیست. او میگوید: «مدیریت دانشگاه آزاد را به خصوص کسانی برعهده دارند که مسئولیتهای مختلفی در سطح کشور دارند و مدیریت دانشگاه آزاد یکی از این مسئولیتهاست.»
این جامعه شناس اضافه میکند: «با توجه به این که دانشگاه آزاد با داشتن یکمیلیون و چهارصد هزار دانشجو بزرگترین دانشگاه ایران است، و مسئولیت کیفیت آموزش و مدیریت عمومی دانشگاه، مسائل پژوهشی و مسائل رفاهی دانشجویان همه مسائلی است که در سالهای اخیر به طور وسیع دانشجویان و هیاتهای علمی مطرح کردهاند، ولی بیشترین انرژی که در این چند سال هیات امنا و مسئولان دانشگاه در این چند سال صرف کردهاند بر سر دعواهایی بوده است برای تصفیه دانشگاه از طرفداران آقای هاشمی رفسنجانی و اصلاحطلبان».
سعید پیوندی ارزیابی خود را از دلیل اعتراضها به مدیریت علی اکبر ولایتی بر دانشگاه آزاد با این جملات پایان میدهد: «با این که به خصوص بعد از رسیدن آقای ولایتی به ریاست دانشگاه آزاد اصولگراها در مدیریت دانشگاه آزاد غالب شدهاند ما در عمل شاهد هیچ تحولی در این دانشگاه نبودهایم. بنابراین عصبانیت و موج انتقادی که الان در دانشگاه آزاد دیده میشود به همه این مشکلاتی برمیگردد که در دانشگاه آزاد بر روی هم انباشته و در چند سال اخیر حتی تشدید شدهاند. علت این انتقادها سوءمدیریت و هرج و مرج مدیریتی موجود در دانشگاه آزاد است.»
فعلا حواس دانشجویان و منتقدان مدیریت دانشگاه آزاد از هر طیف متوجه علیاکبر ولایتی پزشک متخصص اطفال است که در سن ۷۳ سالگی علاوه بر ریاست دانشگاه آزاد ۳۷ سمت دیگر حکومتی را هم بر عهده دارد.
منتقدان علیاکبر ولایتی حالا هم شامل عباس جعفری دولت آبادی دادستان عمومی و انقلاب تهران میشود و هم شامل کاربران شبکه های اجتماعی که با هشتگهای «ولایتی استعفا» و «پیرمرد پرحاشیه» او را هدف گرفتهاند.
از: رادیو فردا