۴۰ سال خیانت به زیست بوم و اینک فاجعه!

سه شنبه, 20ام فروردین, 1398
اندازه قلم متن

علی کشتگر

به عنوان یک کارشناس که درحد خود با معضلات زیست محیطی ایران آشنایی دارد یادداشت زیر را نوشته‌ام:

– ایران کشوری کوهستانی است که اختلاف ارتفاع شهرها، دره‌ها و زمین‌های کشاورزی آن در محدوده استانهای آن بطور متوسط هزار و دویست و در مناطقی به دو هزار و پانصد متر می‌رسد. پوشش‌های گیاهی از درختان و درختچه‌ها گرفته تا بوته‌ها و علفها و گلهای وحشی، علاوه برآن که در همه جای جهان برای حفظ تعادل طبیعت و محیط زیست و حفظ خاک اهمیت حیاتی دارند در ایران بخاطر اختلاف ارتفاع اراضی و در نتیجه شیب دار بودن بیش از حد زمینها در جلوگیری از فرسایش خاک و ممانعت از جاری شدن سیل‌های بنیان کن و هدایت آب باران به ذخایر زیرزمینی اهمیتی دوچندان پیدا می‌کنند.

مهمترین عاملی که از گذشته‌های دور دره‌ها و زمین‌ها و مزارع و مراتع ایران را از گزند سیلاب‌های تند گل آلود و فرسایش خاک مصون داشته‌اند، پوشش‌های گیاهی است. درختان، علفها و چمن‌ها با ریشه‌های انبوهی که در خاک می‌پراکنند ذرات خاک را محکم به هم می‌دوزند و از شسته شدن آنها توسط سیلاب‌ها و مخلوط شدن خاک و اب به بهمن‌های تخریب گر که اگر با خاک مخلوط شوند می‌توانند به سرعت همه چیز را بر سر راه خود نابود کنند جلوگیری می‌کنند و در کند کردن حرکت سیلاب، گل آلود نشدن آن و ذخیره شدن آب در لایه‌های زمینی و اشباع ذخایر آبی نقش حیانی دارند.

– تخریب جنگل‌ها و پوشش‌های گیاهی، خاک زنده و باروری که طی قرنها میکروارگانیسم‌های لازم برای رشد گیاهان در خود پرورانده‌اند را در برابر باران و جریان تند آب بی دفاع می‌کنند و سبب می‌شوند که با کوچکترین جریان آب، خاکهای زنده و حاصلخیز شسته شوند. که این بدترین و غیرقابل جبران ترین نوع فرسایش خاک است.
-در هر منطقه کوهستانی و شیب داری که پوشش گیاهی آن تخریب و یا ضعیف شده باشد یک بارش تند باعث جاری شدن سیلاب‌های سرکش و گل آلود می‌شود که خاک بی حفاظ شده را می‌شوید و با خود به سرعت به سوی مناطق پائین دستی سرازیر می‌کند و در مسیر خود همه چیز را تخریب می‌کند.

-شسته شدن خاک زنده و از جا کنده شدن آن در اثر سیلاب خسارتی جبران ناپذیر است. چرا که خاک زنده‌ای که گیاهان در آن رشد می‌کنند، در طول هزاران سال در طبیعت پدید آمده و تکمیل شده‌اند و معمولا لایه‌های زنده و بیرونی خاک از چند سانتیمتر تا ۵۰ سانتیمتر بیشتر نیستند، اما برای جبران و جانشینی آنها قرنها تلاش طبیعت و همکاری انسان لازم است.

به همین دلایل و دلایل دیگری که در این یادداشت نمی‌گنجد کارشناسان محیط زیست هرگونه تخریب پوشش‌های گیاهی را خسارت جبران ناپذیر می‌دانند و در بسیاری از کشورها نه فقط از پوشش‌های گیاهی مراتع و جنگل‌ها به روش‌های علمی محافظت می‌شود، بلکه می‌کوشند بیابانها و کویرها را نیز سرسبز کنند.

تخریب پوشش‌های گیاهی و بی پناه شدن خاک نه فقط موجب فرسایش آن از طریق سیل می‌شود بلکه تندبادها نیز ذرات خاک را از جا بلند می‌کنند و به صورت ریزگردها با خود به مناطق دور دست می‌برند که خود یکی از دلایل آلوده شدن هوای مناطق مسکونی و مشکلات وخیم تنفسی است. مساله‌ای که در سالهای اخیر به یکی از معضلات وخیم زیست محیطی ایران تبدیل شده است.

-مهندسان سد سازی برای جلوگیری از ورود خاک به درون دریاچه پشت سد که موجب پرشدن دریاچه و کوتاه شدن عمر مفید سدها می‌شود اصرار دارند که حتی الامکان آب زلال وارد مخزن سد شود و به همین دلیل از احداث سد در مناطقی که آب ورودی گل آلود است و مسیرهای آب فاقد پوشش‌های گیاهی است اجتناب می‌کنند. از همین رو است که در اطراف آبراهها و جویبارهای منتهی به سد حتی از چریدن بزها نیز جلوگیری می‌شود چرا که بز ریشه علفها که برای جلوگیری از گل آلود شدن خاک اهمیت حیاتی دارد را می‌خورد.

در رژیم پیشین وزارت کشاورزی طرح هایی به نام بیابان زدایی، تثبیت خاک، آب خیز داری، گسترش فضای سبز، استفاده علمی از جنگلها و مراتع و استفاده بهینه از ذخایر آبی کشور در دست اجرا داشت که پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی همه این پروژه‌ها عملا به دست فراموشی سپرده شدند.

در چهل سال گذشته به دلیل بی اعتنایی جمهوری اسلامی به محیط زیست و سوء استفاده بی سابقه از جنگل‌ها، مراتع، پوشش گیاهی میلیونها هکتار از مراتع و جنگل‌های کشور تخریب شده است.

اغراق نیست اگر بگوئیم در همه چهل سال گذشته به جای بیابان زدایی، مرتع زدایی و جنگل زدایی شده و هر صدایی هم که در دفاع از محیط زیست بلند شد همسویی با دشمن و “سیاه نمایی” وانمود شده است. همین دو سال پیش بود که نیروهای امنیتی فعالان محیط زیست را فله‌ای دستگیر کردند که هنوز آزاد نشده‌اند و یکی از آنان را هم در زندان کشتند.

بنابه برخی ارزیابی‌های کارشناسان محیط زیست، مساحت تخریب شده پوشش‌های گیاهی مراتع و جنگل‌های انبوه وغیرانبوه سراسر ایران در ۴۰ سال گذشته بالغ بر دو میلیون هکتار است. استانهای لرستان، گلستان، مازندران، گیلان، خوزستان، خراسان، فارس، کرمانشاه، کردستان، تهران، آذربایجان شرقی و غربی و همه رشته کوهها و دره‌های زاگرس و البرز شاهد تخریب دهها و صدها هزار هکتار پوشش‌های گیاهی بوده‌اند.

اگر در هنگامه بارانهای شدید اخیر این ظرفیت‌های زیست محیطی که طی قرنها نقش حفظ خاک، حفظ زیست محیط، نگهداری و ذخیره آب و ممانعت از به راه افتادن سیلاب‌های گل آلود را ایفا می‌کردند همچنان حفظ شده بودند بی گمان و قطعا بارنهای اخیر به سیل‌های بنیان کن و فاجعه آفرین کنونی تبدیل نمی‌شدند. بلکه برعکس دهها میلیارد مترمکعب از این آبها جذب لایه‌های زیرزمینی کوهپایه‌ها و دره‌های ایران می‌شدند و زمین‌ها و ذخایر تشنه ایران را اشباع می‌کردند. اینک اما بارانی که می‌توانست یک ثروت عظیم ملی باشد در اثر ندانم کاری‌ها و خیانت‌های چهل ساله نهادهای مسئوول جمهوری اسلامی به بلای جان مردم وکشور تبدیل شده است. سیل‌های تند حجم بسیارعظیمی از خاک‌های ارزشمند کشور را به یک نیروی مخوف تخریب تبدیل کرده و آن را با قدرت بر سر خانه‌ها و کاشانه‌های شهر و روستا و مزارع و دامداری‌ها و تاسیسات زیرساخت کشور کوبیده‌اند.

با این اوصاف گزافه نیست اگر بگوئیم که این فجایع نتیجه سلطه نظامی است که سرکردگان آن با اصرار بر این ادعا که اسلام پاسخ همه چیز را دارد خود را نسبت به کارشناسان محیط زیست بی نیاز دیده‌اند و در همه سالهای گذشته دست شرکا و نزدیکان زمین خوار و غارتگر خود را در تخریب زیست بوم ایران آزاد گذاشته‌اند.

نتیجه چهل سال خیانت جمهوری اسلامی به زیست محیط ایران فاجعه‌ای است که خامنه‌ای و ایادی او نمی‌توانند به “دشمن” نسبت دهند. صدها هزار بی خانمان، دها کشته، صدها زخمی، صدها هزار کشاورز خسارت دیده، صدها راه و پل و زیر ساخت‌های نابود شده، صدها بنای تاریخی ویران شده و آسیب دیده و نهایتا پیکر عمیقا زخمی شده ایران و مردمش نتیجه مستقیم سلطه حکومتی است که در “مجلس خبرگان”آن و در میان آیات عظام و غیرعظام آن حتی یک نفر نیست که چیزی از محیط زیست بداند و یا در این چهل ساله صدایی علیه تخریب زیست بوم ایران بلند کرده باشد.

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.