شفقنا- به مناسبت سی امین سالگرد ارتحال معمار و رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) خبرگزاری شفقنا سلسله گفت و گوهایی را با برخی شخصیت ها، اساتید و کارشناسان درباره مکتب فکری، شیوه رهبری و ابعاد شخصیتی ایشان به انجام رسانده است. در سومین گفت و گو، آقای علی مطهری، نایب رییس مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه در مجموع میراث امام حفظ شده است به شفقنا گفت: ممکن است در جزئیاتی خوب عمل نکرده باشیم و نیاز به بازبینی و اصلاح وجود داشته باشد، ولی در مجموع آرمان ها و اهدافی که امام داشتند حفظ شده است و ما در آن مسیر در حرکتیم.
بخش سوم گفت وگوی خبرنگار شفقنا با علی مطهری را می خوانید:
*شفقنا- میراث حضرت امام برای اسلام و ایران چه بود؟ تا چه اندازه پس از امام به میراث ایشان وفادرای شد؟ مهمترین موارد فاصله یا انحراف از ایشان چه بوده و به چه دلیل رخ داده است و مسئولیت آن متوجه چه کسانی است؟ وظیفه حامیان درجه اول امام در شرایط فعلی چیست؟ راه حفظ و ارتقاء میراث حضرت امام چیست؟
میراث امام برقراری اسلام و گسترش اسلام بود. اگر به حرفهای امام دقت کنید می بینید که امام فقط از اسلام می گوید حتی از ایران هم نمی گوید و توجه به مکتب و ایدئولوژی دارد و ایران را نیز برای اسلام می خواهد. زبان حال امام این بود که ما اول مسلمان هستیم و بعد ایرانی و لذا تاکیدی روی ملیت ما ندارد و تکیه کلام ایشان بر روی اسلام است و عقیده داشتند اسلام ارزش دارد که ما همه چیز خود را برای آن فدا کنیم. لذا میراث امام، استقرار نظام اسلامی و گسترش آن و بیدار شدن ملت های مسلمان و گسترش اسلام در سطح دنیا است. این میراث در مجموع حفظ شده است و به طور کلی محفوظ است و ادامه دارد. ممکن است در جزئیاتی خوب عمل نکرده باشیم و نیاز به بازبینی و اصلاح وجود داشته باشد، ولی در مجموع آرمان ها و اهدافی که امام داشتند حفظ شده است و ما در آن مسیر در حرکتیم.
* شفقنا-در عمق نگاه امام خمینی(ره)، تحقق و دوام حکومت اسلامی با حضور و همراهی مردم گره خورده است. در این خصوص برداشت شما جیست؟
استقرار اسلام منهای همکاری مردم امکان پذیر نیست. لذا ما باید اسلام را با اقبال مردم جلو ببریم و به گونه ای رفتار کنیم که مردم همیشه پشتیبان باشند. اگر مقبولیت به اندازه کافی وجود نداشته باشد، صرف مشروعیت نمی تواند ما را به آن اهداف برساند. لذا تشکیل حکومت اسلامی بدون پشتیبانی و حضور مردم بدون جنبه مقبولیت، نمی تواند تحقق پیدا کند. ما باید همیشه به گونه ای رفتار کنیم که مردم را همراه خود داشته باشیم.
*شفقنا- امروز این پشتوانه مردمی را نسبت به حکومت و دولت چطور ارزیابی می کنید؟
همیشه وقتی جامعه دچار سختی ها می شود، مردم بدبین می شوند و امکان دارد تقصیرات را به گردن حکومت بیندازند و حتی در اصول اولیه خود، دچار شک و تردید شوند، و اعتماد آنها به حکومت کم می شود و حکومت را به دلیل این شرایط مقصر می دانند، ولی با تغییر اوضاع و رفاه نسبی، نگاهها عوض می شود و این گلایه ها کم منتفی می شود. به نظر من عامل دیگری در این احساس بی اعتمادی، دخیل بود و آن نوع رفتاری بود که برخی از مسئولین ما داشتند. آنها به دلیل رقابت های سیاسی که با هم داشتند و به دلیل جنگ قدرتی که وجود داشت، همدیگر را به اختلاس و دزدی متهم کردند و خود یک نوع بدبینی در مردم ایجاد کردند. اتفاقاتی که در تبلیغ انتخابات ریاست جمهوری رخ داد و حرفهایی که زده شد و طرفین همدیگر را به شدت به خیانت در امانت و اختلاس و دزدی متهم کردند و واقعا به شدتی نبود که بیان شده بود و همین اعتماد مردم را کم می کند و اهداف اولیه انقلاب فراموش می شود و در بین مردم بی اعتمادی به وجود می آید.
* شفقنا-شما به عنوان فرزند شهید مطهری و هم به عنوان شخصی که حوزه اجرایی و قانونی را درک کرده اید، چه راه حلی برای بازسازی اعتماد مردم پیشنهاد می دهید؟
برای اینکه این اعتماد برگردد باید چند کار انجام بدهیم؛ اول اینکه شرایط امروز را به خوبی برای مردم تشریح کنیم اینکه ما در چه وضعیتی هستیم و چه فشاری از خارج به کشور وارد می شود. در حقیقت بسیاری از مردم این را نمی دانند و فکر کرده اند مثل ده سال پیش است و تحریم هایی بود و امروز نیز وجود دارد. ولی تحریم های امروز و نوع رفتار آمریکا در این چهل ساله بی سابقه است. تمام منافذ بسته می شود، مثل قدیم و مثل تحریم های ۹۰ و ۹۱ نیست. مردم باید این را بدانند که بیشترین عامل به عوامل خارجی و تحریم های موجود مربوط است. البته شاید عده ای بیان این حقایق را به مصلحت نمی دانند. مردم فکر می کنند همه این مسائل، ناشی از ضعف مدیریت حکومت است.
درحالیکه واقعا این طور نیست و از خباثت ترامپ و امریکایی ها ناشی است. همچنین کاهش اعتمادی که ناشی از رفتار مسئولان بود و بستگی به رفتار خود مسئولین دارد، مسئله مهمی است. نباید بخاطر کسب قدرت و بیرون کردن رقیب از میدان تهمت زد و آبروی همدیگر را برد. امروز همه ما در خطر هستیم و به گونه ای نیست که اگر رقیب از میدان به در شود، به نفع طرف مقابل باشد. اگر این کشتی غرق شود، همه با هم زیر آب می رویم. این مسائل اخلاقی است و باید رعایت کنند.
*شفقنا- پس از امام بسیاری از همراهان ایشان از صحنه سیاسی کشور کنار رفته یا حذف شدند. دلیل این موضوع چه بوده است و متوجه خود آنان بوده است یا دیگران؟ آیا اجتناب ناپذیر بوده است؟ اگر امروز به گذشته برگردیم به نظر شما آیا در این خصوص می توانستیم رویکرد دیگری را انتخاب کنیم؟
این مطلب مهمی است. سیاست حذف در کشور ما هچنان ادامه دارد. بعد از امام مساله حذف شخصیت های اولیه انقلاب رایج بود. گویی این سنت انقلاب ها است و حذف مقامات عالی، گویی ناشی از نقص در ساختار ها است. این مساله قابل بررسی است. من این را ناشی از برداشتی غلط از اصل ولایت فقیه می دانم. ما عده ای در کشور داریم که گمان می کنند، اگر کسی در کشور نظری خلاف عقیده ولایت فقیه داشت و مقداری زاویه داشت و نظرات خاصی برای خود ارائه کرده است، حتما باید تضعیف شود و حذف گردد. ما می توانیم منتقدان و مخالفینی داشته باشیم که در عین حال به زندگی سیاسی و اجتماعی خود ادامه دهند. به سرعت برای خود مستمسکی درست می کنند و گفته می شود، چون فلان شخص نظراتی خلاف نظر ولایت فقیه دارد، باید به گونه ای حذف شود و از میدان به در شود و همه باید به روشنی مطیع امر رهبری باشند. اینجا دو مساله مطرح است؛ یکی مقام عمل و دیگری مقام فکر. شاید کسی بگوید من در مقام نظر، نظراتی برای خودم دارم. ولی در مقام عمل، با اینکه مطلبی را قبول ندارم ولی به نظر رهبری عمل می کنم. همانطور که خود رهبر نیز بارها گفته اند، شاید کسی نظری مخالف نظر من داشته باشد، او باید آزاد باشد و حرفش را بزند.
ولی در کشور کاسه های داغتر از آشی داریم که اجازه نمی دهند این اتفاق بیفتد. البته این مشکل، فرهنگ تملق و چاپلوسی را افزایش می دهد. افراد می خواهند بگویند ولایی هستند و مرتب تعریف و تمجید می کنند و در این مسیر افراد حر و آزاده رفته رفته به حاشیه رانده می شوند. این غلط است، امروز شخصیتهای زیادی داریم که به صرف همین موضوع کنار گذاشته شده اند و این دایره وسیعتر می شود و دایره انقلاب محدودتر می گردد، این خوب نیست. نباید کسانی را که اصل نظام را قبول دارند حذف کنیم ولی این رویه وجود دارد. آقای هاشمی به آن صورت و آقای خاتمی به نوعی دیگر و آقای موسوی و کروبی در آن وضعیت و آقای احمدی نژاد هم مدلی دیگر و این وضعیت ادامه پیدا می کند و آقای روحانی نیز در شرف همین موضوع هست و این نشان می دهد شاید ما مشکلی در ساختار نظام داشته باشیم.
*شفقنا- مهم ترین خطراتی که آینده نظام اسلامی در بُعد داخلی و خارجی را تهدید می کند چیست؟ آیا شهید مطهری نسبت به این خطرات توصیه ها یا پیش بینی هایی داشته اند؟
مهمترین خطر تند روی های ما است. گاهی به نام انقلابی گری، کارهای خلاف عقلی مرتکب می شویم و فکر می کنیم معنی انقلابی گری، یعنی روابط خود را با دنیا قطع کنیم و دیواری دور خود بکشیم و روابط بین المللی نداشته باشیم. در حالی که نه اسلام چنین دستوری دارد و نه رهبران انقلاب اسلامی از ابتدا چنین نظری داشتند. اگر رابطه ما با آمریکا قطع شد، این خواسته ما نبود. به دنبال حادثه تسخیر سفارت خانه، آمریکا رابطه خود را با ایران قطع کرد. ما فقط با اسرائیل مشکل داریم، چون اسرائیل را کشوری جعلی می دانیم و با این کشور رابطه ای نخواهیم داشت. اسرائیل لابی قدرتمندی دارد و ما باید مراقب باشیم با تندروی، دوستانمان را به دامان اسرائیل نیاندازیم. نباید کشورهای اسلامی و کشورهای همسایه به دامن اسرائیل بیفتند. این وضعیت رخ داده است و در کنار ضعف ها و وابستگی های خودشان، بخشی ناشی از تندروی های ما بود. عربستان و امارات وابستگی هایی دارند و در این حال من عقیده دارم عربستان و امارات بعضا هم از ترس ما به دامن اسرائیل پناه بردند. وقتی ما در سوریه حضور و نفوذ داریم و در عراق و لبنان و یمن هستیم، باید خیال آنها را راحت کنیم و بدانند که ما به دنبال شیعه کردن دنیای اسلام نیستیم. بحث ما شیعه و سنی نیست، ما می خواهیم اسلام را گسترش بدهیم.
وابستگی آنها دلایل مختلفی دارد اما در مواردی هم آنها را ترسانده ایم و آنها هم به دلیل وابستگی ها و هم این ترس، دست به دامن آمریکا و اسرائیل می شوند و آمریکایی ها نیز از خدا خواسته اسلحه های خود را می فروشند. ترامپ فقط می خواهد سلاح بفروشد. کنگره آمریکا تصویب کرد که این کشور در جنگ یمن به عربستان کمک نکند و ترامپ این را وتو کرد و با صراحت گفت کارخانجات اسلحه سازی امریکا بی کار می شوند. ما باید مراقب باشیم، ترامپ از سیاست های منطقه ای ما سودی نبرد. امروز ارتباط با عربستان مشکل شده است و کار ما سخت است، ولی از ۷-۸ سال پیش باید کاری می کردیم تا کار به اینجا نرسد. آقای هاشمی زبان عربها را می دانست و کاری کرد قبرستان بقیع باز شد و همه برای زیارت می رفتند و حتی ورود بانوان را برای ساعتی باز کردند. به فدک می رفتند و… هر کاری روشی دارد. نهادهای غیر مسئول هم در سیاست خارجی دخالت می کنند و وزارت خارجه ما در مسائل خاورمیانه استقلال کافی ندارد و دخالت هایی می شود، همه اینها خطر است. بسیاری از سختگیری ها ضرورتی ندارد.
اینکه ما همه را جاسوس می دانیم و هر کسی ملاقاتی با یک خارجی داشت متهم به جاسوسی می شود و او را بازداشت می کنیم. به محیط زیستی ها جاسوس می گوییم. وزارت اطلاعات می گوید اینها جاسوس نیستند با هماهنگی ما ملاقات داشتند. بازداشت خبرنگاران و دانشجویان و این بدبینی ها و سختگیری ها به ما آسیب می زند. پایگاه انقلاب محکم است و نیازی به این سختگیری ها نیست.
گفت وگو از سمانه جعفرزاده/ شفقنا
از: گویا