فریدون مجلسی معتقد است جریان جنبش سبز در زندگی امروز مردم تاثیرات جدی نداشته است. اگر هم تاثیری داشت، با سیاستهای رادیکال و سخت گیریهای بعد آن بیاثر شد
۱۰ سال از جنبش خردادماه ۱۳۸۸، موسوم به «جنبش سبز» گذشته است. در تمام این سالها، این جنبش مورد تحلیل و قضاوت بوده است.
به باور یک عده، نقطه عطفی در تاریخ ایران محسوب میشود و سرآغاز به بار نشستن اعتراضات مردمی است و از سوی عدهای دیگر، یک شورش کور و بی نتیجه و مهلتی برای اصلاح طلبان در ایران تلقی میشود تا چند روزی به ادامه حیات حاکمیت کمک کنند. حامیان جمهوری اسلامی هم که آن را «فتنه» میخوانند، میگویند این جنبش از سوی «دشمنان اسلام و ایران» هدایت شده بود.
«فریدون مجلسی»، دیپلمات سابق به «ایرانوایر» میگوید حتی اگر جنبش سبز به موفقیت میرسید، سهمی از مشارکت عمومی نصیب مردم نمیشد: «در صورت موفقیت این جنبش، جناج دیگری از درون سیستمی که دیگران را از حقوق سیاسی و اجتماعی محروم کرده است، بر سر کار میآمد. ما هم طبیعتا مثل روی کار آمدن آقای محمدخاتمی، با خشنودی از آن استقبال میکردیم اما کماکان به عنوان مردم، سهمی در مشارکت عمومی نصیبمان نمیشد.»
مجلسی پیش از انقلاب، به عنوان دیپلمات در سفارت خانه ایران در امریکا کار میکرد. او همزمان با کار در سفارتخانه، به نوشتن تحلیل و گزارش سیاسی در مورد حوادث آن روزگار روی آورد. بعد از تحصیل در «دانشگاه جورج تاون»، فوق لیسانس علوم سیاسی خود را در «دانشگاه تهران» گرفت. پس از انقلاب ۱۳۵۷ و در زمان وزارت «صادق قطب زاده»، در حالی که مسوول بخش کشورهای اسکاندیناوی در وزارت امور خارجه و همچنین دیپلمات ثابت در جریان مذاکرات گروگانگیری کارکنان سفارت امریکا در ایران بود، بازخرید شد و پس از آن به نوشتن روی آورد.
فریدون مجلسی روز انتخابات خرداد سال ۱۳۸۸ در امریکا بوده، رای داده و زمانی که نتایج را شنیده، شوکه شده است: «اگر بگویم آرا مهندسی یا دستکاری شده بودند، مجرم میشوم. به همین دلیل هم در این مورد اظهار نظر نمیکنم. به هر حال، من شاهد انتخابات نبودم اما رای دادم و وقتی نتایج انتخابات را شنیدم، بسیار حیرت کرده و ناامید شدم.»
او معتقد است جنبش سبز دارای راهبرد و ایدئولوژی مشخص نبود: «جنبش سبز ایدئولوژی متفاوت و مشخصی نداشت. با این که قدری لیبرالتر از سایر حرکتهای اجتماعی بود اما ابراز تمایل میکرد همان قانونی اساسی مدون مراعات شود.»
مجلسی در مورد انگیزه مردم برای مشارکت در این حرکت اعتراضی میگوید:«هدف مردم این بود که از بخشی که سخت گیرترند، به گروهی پناه ببرند که حرفها و وعدههای بهتری داشت و برای مشارکت عمومی قول و وعده میداد. اما در عمل، ماجرا این طور شد که یک گروه انقلابی بین خودشان به دو دسته تقسیم شدند و این دو گروه در حیطه خودشان انتخاباتی برگزار کردند و کماکان میکنند. حالا گروهی از مردم هم در این انتخاباتها مشارکت میکنند و گروهی از عامه مردم هم با این که به نظر میرسد که مطیع هستند اما به آن دایره انقلابی تعلق ندارند. برای همین هم بود که مردم با همان ذوقی که به آقای خاتمی رای دادند، جشن گرفتند و به سطح خیابانها آمدند و در جریان جنبش سبز مشارکت کردند. »
این دیپلمات سابق به تشریح گروه مقابل میپردازد: «آنها اما مخالف مشارکت عمومی هستند و خودشان را به نوعی برتر از بقیه و واجد شرایطی میدانند که بنا به آن میتوانند منافع دیگران را برایشان تشخیص بدهند؛ از جمله آن که با شادی و هنر مخالفند و این مخالفتشان را به عموم مردم تعمیم میدهند.»
به گفته این تحلیلگر سیاسی، مردم نمیتوانند در برابر قدرت برای طولانی مدت مقاومت کنند: «در هیچ جای جهان مقاومت در برابر قدرت مسلط برای طولانی مدت ممکن نیست. کوبا الان ۷۰ سال است با آن سیستم منزوی روزگار گذرانده است و با فشار بر مردم حکومت میکند. در شوروی هم اگر “گورباچف” و “یلتسین” خودشان نمیخواستند یک چهره انسانیتر از خودشان ارایه بدهند، تا ۱۰۰ سال دیگر در راس قدرت بودند. »
او حضور مردم در انتخاب «حسن روحانی» را بی ارتباط به جنبش سبز و نشانه میل مردم به حذف تحریمها و به سرانجام رسیدن «برجام» میداند: «انتخابات زمان آقای روحانی حالت رفراندوم داشت و ادامه همان برنامهای بود که مردم را علاقهمند کرده بود که شانس مشارکت خود را یک بار دیگر امتحان کنند. این بار خواست مردم بر حذف تحریمها بود. چون چنین وعدههایی در جریان انتخابات داده شدند و مردم با مشارکت خود نشان دادند که از سیاستهایی که منجر به تحریم شدهاند، ناراضی هستند و میخواهند از شر تحریمهای دو جانبه رها شوند؛ امری که مستلزم سازگاری با سایر کشورها در عرصه جهانی و به چالش نگرفتن امریکا بود.»
دیپلمات سابق وزارت امور خارجه ایران به مقایسه جنبش سبز و اعتراضات مردمی دیماه ۱۳۹۶ هم میپردازد: «مردم ممکن بود بهانهجوییهایی به سیاست و مسایل اجتماعی کرده باشند اما انگیزه اصلی اعتراضات این دوره، ابراز نارضایی اقتصادی به علت تورم و فشارهای شدید اقتصادی بود. تاثیر شبکههای اجتماعی هم مهم بود. شبکههای اجتماعی در روشن شدن اذهان مردم، به ویژه گروههای جوانتری که شرایط سختی که ما گذراندیم را ندیده و کمتر نگران عواقب اعتراضات خود است، تاثیر داشت.»
او معتقد است جریان جنبش سبز در زندگی امروز مردم تاثیرات جدی نداشته است: «اگر هم تاثیری داشت، با سیاستهای رادیکال و سخت گیریهای بعد آن بیاثر شد. سیاست جمهوری اسلامی در مخالفت با برجام، عملا دستآوردهای جنبش سبز را از بین برد و ما را به امروز رساند که تحریمها علیه ایران درطول ۱۰ سال گذشته به این شدت سابقه نداشته است.»
از: ایران وایر