در انتخابات پیش رو دولت و «رهبری» سخت در این برنامهاند که مردم را به شرکت در انتخابات تشویق و ترغیب نمایند. آنها میخواهند به کشورهای خارجی و نیز آحاد مردم بنمایانند که مردم پشتیبان حکومتاند و مجلس آینده خانه مردم است. در حالیکه همانطور که در مقاله پیش نوشتم: حتی انتخابات آزاد بدون تغییر قانون اساسی و برداشتن ولایت فقیه، شورای نگهبان و مجلس ساختگی آخوندی خبرگان کاری از پیش نخواهد برد و درب به روی همان پاشنه خواهد چرخید و ولایت فقیه همهکاره مملکت خواهد بود.
حکومت و دولت و پشتیبانان صاحب منافع دیکتاتوری به دنبال ایجاد شرایطی در مملکت و روابط عمومی هستند که نشان دهد این انتخابات با انتخابات گذشته فرق دارد. دولت و «رهبری» در یک برنامه مشترک برآنند که به مردم بگویند که «دشمن» در روبرو قرار گرفته است و مردم باید یکپارچه در برابر مشکلات و خطراتی که دشمن برای مملکت ایجاد کرده و میکند ایستادگی نمایند. این برنامه و نیرنگ و دشمنسازی حکومتی برای مردم است.
مردم در چند بار انتخابات گذشته همواره کلاه سرشان رفته است و حکومت با تقلب نمایندگان دیگری به جز نتیجه آزاء ایشان بیرون داده است و مهمتر از همه روسای جمهور منتخب این انتخابات هرگز پای بند وعدههای انتخاباتی خود نبودهاند. اعتراضات خیابانی وسیع مردم در برابر تقلب انتخاب سال ۱۳۸۸ و سرکوب شدید و بیرحمانه آن توسط رهبر و سایر حکومتیان در ذهن مردم باقی است. و دستگاه حکومتی برای قبولاندن امر به مردم که وضع جور دیگری خواهد بود بسیار سخت خواهد بود. بهخصوص با ادامه گرانی و وسعت گرفتن فقر در مملکت و ادامه سرکوب مردم کار حکومتیان برای فریب مردم بسیار مشکل تراز گذشته است. لذا هنوز باید منتظر بود که دولت و حکومت برای ترغیب مردم در شرکت در انتخابات چه در آستین خود دارند و چه دامی برای مردم گشوده و کدام حیله را برای گول زدن مردم در سر دارند. امید است رسوایی حکومتیان پیش از انجام انتخابات باشد و دستشان برای مردم هرچه زودتر باز شود.
همانطور که در مقا له پیش مطرح نمودم «آزادی انتخابات» بدون تغییر قانون اساسی و ادامه حضور ولایت فقیه و شورای نگهبان و مجلس آخوندی خبرگان کار بهجائی نمیبرد. متاسفانه «اصلاحطلبان» از رهبرانشان مانند محمد خاتمی گرفته تا ردههای پائینترشان هر یک بهشکلی بهزعم خود دنبال تحمیق مردم هستند. که «وا اسلاما» اگر در انتخابات شرکت نکنید مملکت از دست خواهد رفت. «دشمنان» مردم آن را علیه خود شما بکار خواهند گرفت. در حالیکه واقعیت آن است که «دشمن» و دشمنان مرم همانهائی هستند که مانند محمد خاتمی دو دوره ریاست جمهوری را در دست داشت و در آخر کار گفت که «من تدارکاتچی» حکومت بودم و علیه مبارزین مردم سخن گفت. و بعد از مدتی که مردم را دنبال «جامعه مدنی» کشاند گفت «جامعه اسلامی» و اینکه «دمکراسی» به درد این جامعه نمیخورد! بلکه قوانین شرعی از شلاق، زندان و اعدام گرفته تا سرکوب مردم از سوی «نمایندگان خداوند و ولی عصر» مایه نجات مردم در این دنیا و آخرت است. زنده یاد مهندس بازرگان در برابر این دیدگاه «دین داران» بود که گفت « دین تنها برای آن دنیا خوب است و ربطی بکار این دنیا ندارد.»
حالا دوباره آقای خاتمی بعد از «منع تصویر» شدن سر از سوراخ تشویق مردم به انتخابات درآورده است. دنبالهروان اصلاحطلب ایشان هم هر کدام سازی میزنند و در جمع کارشان تشویق مردم به شرکت در انتخابات است تا «نظام دیکتاتوری مذهبی» سرپا بماند. و بنظرشان میرسد که اگر دنبال «آزادی» انتخابات را بگیرند حرف آخر را زدهاند. آقای خاتمی دردش این است و آن را آشکارا و مکرر میگوید که امروزه اصلاحطلبانی که از جمع ایشان جدا میشوند دنبال اصولگراها نمیروند بلکه دنبال برچیدن نظام میروند. با این حقیقت گوئی اصلاحطلبان و اصولگرایان را از برچیده شدن «نظام» دیکتاتوری مذهبی میترساند.
بااین شرایط باید کوشش کرد که آحاد مردم را از حیله و مکر حکومتی باخبر و هوشیار نمود. بدون شک آگاهان مردم در انجام آشکار نمودن این حقههای حکومتی دست بکارند یا خواهند گردید. و باز با آنچه میگذرد بهنظر میرسد که تنها راه «بایکوت» انتخابات است که جلوی تردستیها و حیلههای حکومتیان را خواهد گرفت. باید در انتظار ماند و مشاهده کرد که کوشش در این کار تا چه حد برای آحاد مردم قابلقبول است و چقدر برای ایشان قانعکننده و پذیرفتنی است. چون دستگاههای حکومتی و اصلاح طلبان و آخوندهای خریده شده در سر منبرها بهکار وارونه نشان دادن حقایق همچنان فعالند!
اصلاحطلبان بعد از سرکوب مقاومت مردم در سال ۱۳۸۸ توسط رهبر و حکومت هر یک به گوشهای پناه بردند و مدتها خبر زیادی از ایشان نبود تا به سازماندهی دستهبندیهای کوچکی با سردمداران مختلفی از میان خود پرداختند. ایشان درحال حاضر با پیش آمدن انتخابات دوباره به جنب و جوش افتادهاند و همانطور که در بالا رفت تصور میکنند تهور کافی برای مقابله با تندروهای حکومتی از جمله اصولگرایان را که از نظر سازماندهیهای کوچک از ایشان عقب ماندهترند، را کسب کردهاند و شعار آزادی انتخابات را سردادهاند. و رهبر بالا دستشان محمد خاتمی در همین زمینه به التماس افتاده است که حکومت انتخابات را آزاد کند تا افراد اصلاحطلب، همانطور که مشاهده میکنند به جمع «براندازان» نپیوندند!
اصلاحطلبان موضوع اصلیشان حفظ نظام مذهبی است. بههمان شکل که خاتمی در دوران ریاست جمهموریاش عمل کرد و از دفاع از جامعه مدنی پا پس کشید. اصلاحطلبان در حالیکه حکومت این همه شهروندان آزادیخواه را میگیرد و به شلاق و زندانهای طویلالمدت محکوم میکند صدایشان بیرون نمیآید. انگار شلاق زدن آنهم ۷۰ و ۸۰ ضربه تحملش برای این نوجوانان که دختران مبارز هم در میان ایشان وجود دارد آسان است. راحت ۶، ۷ یا ده سال برای جوانان آزادیخواه سالهای زندان میبرند. شما دفاع مشخصی از ایشان نمیبینید. مسآله زنان که جای خود دارد. ایشان علیه حجاب اجباری هیچگاه نبودهاند و نیستند. از خاتمی که چیزی در این زمینه شنیده نشده. ایشان در فیلمبرداری خانم مسیح علی نژاد برای آواز خواندن زنان ، شادمانی نشان داد و دست زدند ولی خارج از محفلهای خصوصی صدایش را بریدهاند و دفاعی از زنان زیر ستم کشور نشان نمیدهد.
حسن روحانی زمانی افتخارش این بود که او بیش از همه دنبال اجبار زنان به حجاب بوده است و او بود که در هجده تیر دنبال تعقیب دانشجویان مبارز در کوی دانشگاه رفت. حالا در این فقر و تنگدستی اکثریت مردم تقاضای کار مجانی در روز از مردم را دارد. دزدان خودی در دولت او، مانند رئیس بانک مرکزیاش، ۳ میلیارد دلار را میدزدد و به کانادا در حساب شخصی خود قرار میدهد و دولت ایشان دنبال پلیس بینالمللی هم نیست که دستگیرشان کند. چون «خودی» هستند. اما در برابر دزدی کلان ۱۸۰ میلیون دلاری رئیس بانک سرمایه بیست سال هم زندان برایش میبرند. و با شکایت به پلیس بین المللی همکارش را در افریقای جنوبی دستگیر میکنند. لذا آقای روحانی میداند که میتواند از پلیس بینالمللی استفاده کند ولی تنها دنبال دزدهای غیرخودی میرود چون درغیر اینصورت دم همهشان در گیر است!
در این شرایط تنها اقدام بامعنی «بایکوت» (Boycott) انتخابات است. تا از شرکت وسیع مردم مانند گذشته در انتخابات جلوگیری نماید. چه تنها با کم بودن شرکت مردم در انتخابات است که حکومت بازی انتخابات را باخته است.
«بایکوت» امر یا وسیلهای شناخته شده در جهان است و در ایران هم بی سابقه نیست: تحریم یا بایکوت استفاده از تنباکو بسیار موضوع تاریخی آشنائی است. عنوان «تحریم» بکار برده شد چون توسل «مذهبی» داشت. واژه بایکوت (Boycott) انگلیسی است و اولین بار علیه Charles Boycott مباشر یکی از ملاکین ایرلندی بهکار رفت. زمانی که او اعتنائی به اعتراضات مردم بهخاطر گرانی اجاره بها نکرد و کشاورزان سخت در تنگدستی قرار گرفتند، مردم محلی بدون آنکه خشونتی با او بهخرج نشان دهند تنها هرگونه داد و ستد و معاشرت با او را ممنوع کردند. این اقدام بسیارمؤثر بود و آقای بایکوت را از نظرمالی کاملاً فلج کرد . و این اقدام «بایکوت» خوانده شد و شواهد بسیار دیگری در موضوعات مختلف در جهان پیدا نمود. عنوان «تحریم» هموزن همان است منتها در گذشته شکل مذهبی داشته است و «حرام» کردن کاری بوده است. امروزه بهخاطر تحریمهای امریکا Sanctions)) تحریم بهصورت غیرمذهبی بهکار میرود. و معمولاً از طرف حکومتها عنوان میشود.
سابقه تحریمها در جهان با اسامی مختلف فراوان است. معروفترین آن مقاومت منفی مردم هند به رهبری مهاتما گاندی در مبارزات مردم هند است. در هند خرید پارچه انگلیسی را بایکوت یا تحریم نمودند. مردم به بافتن پارچه با کمک دستگاههای دستی نخریسی پرداختند. این اقدام از نمونههای موفق مقاومت مردم هند در برابر استعمار انگلیس، بهرهبری گاندی بود. پس از پیروزی انقلاب با شکوه مردم هند، نقش دستگاه نخریسی بهعنوان سمبل مبارزه منفی، در میان پرچم هندوستان قرارداده شد!
امروز در ایران اگر مردم در بایکوت انتخابات موفق شوند این اولین اقدام مؤثر مردم علیه حکومتیان مستبد بهشمار خواهد رفت. این تو دهنی قابلمقایسه با تودهنیهای دیگر مردم در پیش که به کاندیدهای «رهبر» رآی ندادند، نخواهد بود. و طلایهدار شروع فروپاشی رژیم خواهد گردید.
بکوشیم مردم را به اهمیت عدم شرکت در این انتخابات آگاه نمائیم و نشان دهیم که حکومت با شرکت هرچه بیشتر مردم در انتخابات میخواهد به مردم و دولتهای خارجی نشان دهد که مردم پشتیبان حکومتاند. به هوش باشیم و این نقش حیله گرانه حکومت را رسوا کنیم و دیکتاتورها را در این بازی و نیرنگ فریبکارانه تنها بگذاریم.
محسن قائممقام – نیویورک
۲۹ ژوئیه ۲۰۱۹
از: ایران امروز