در حادثه دلخراش نخست، کودک تنها ۱۰ سال داشت. حالا برای همیشه دستش را از دست داده است. کودک بعدی اما خوش شانس بود و تنها جای زخم روی پایش احتمالا تا همیشه با ترس آن روز همراهش خواهد بود. تصویر جدال کودکان و گاندوها(نوعی تمساح پوزه کوتاه) شببیه جدال زنان هند و اندونزی با ببرها و مارهای بوآ است، زمانی که برای برای آوردن آب از دریاچه و تالاب های کوچک مورد حمله قرار می گیرند. تصویری که روزگاری آن را از ایران دور می دیدیم. اما بنا به آمار رسمی سازمان آب و فاضلاب در دو تابستان ۱۳۹۷ و ۱۳۹۶ بیش تر از ۳۵۰ شهر ایران با درجه ای از تنش آبی مواجه بودند.
ایران کشوری گرم و خشک است و تا ۷۵ درصد آن بیابانی و نیمه بیابانی است. به این ترتیب حفظ منابع آبی موجود و مدیریت مصرف آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است(نمودار ۱). اما آمار نشان می دهد که ایران در مصرف منابع آبی زیر زمینی اش بدهکار نسل آینده است و به این ترتیب بسیار بیش از آن چه باید و می توانسته، مصرف کرده است. هر کشوری سرانه سالانه ای برای آب های تجدید پذیرش دارد. این ظرفیت آبی می تواند بر توانمندی خاک در جذب و نگهداشتن رطوبت، غنای تالاب ها و چشمه ها و حوزه های آبی کوهستانی ، رونق کشت و کشاورزی ، حفظ سهم مناطق جنگلی و پوشش گیاهی و به طور خلاصه کاهش مشکلات محیط زیستی در ارتباط با آب دلالت کند. به نقل از رییس سازمان محیط زیست در ایران ۱۱۰ درصد آب های تجدیدپذیرمان را مصرف کرده ایم و از این منظر جزء نخستین کشورهای جهان هستیم. در سال ۱۳۰۰ میزان سرانه آب های تجدید پذیر به ازای هر نفر برابر ۱۳۰۰۰ متر مکعب بود و این عدد در سال ۱۳۹۳به ۱۴۰۰ متر مکعب رسید. اما نکته مهم در مورد ایران این است که ما دچار کم آبی فیزیکی هستیم و به شکل طبیعی حتی اگر بهترین سیستم مدیریتی را برای بالا بردن تا حد امکان راندمان استفاده از منابع، بهبود دهیم باز هم قادر به تامین آب مورد نیاز جمعیت فعلی در ایران نخواهیم بود. درنظر داشته باشیم که سیاستهای ایران برای افزایش جمعیت و خودکفایی در محصولات کشاورزی می تواند این امنیت شکننده در حوزه آب را به شدت مختل کند.
الگوی تقسیم مصرف در مورد کشورهای توسعه یافته اغلب تا ۶۰ درصد سهم بخش صنعت است و ۳۰ درصد بخش کشاورزی و باقی سهم شرب خانگی، درایران این نسبت به این ترتیب است، ۹۲ درصد بخش کشاورزی، ۲ درصد صنعت و باقی مربوط به بخش مصرف خانگی. اما نکته مهم در یک مدیریت صحیح مصرف در حوزه آب، تفاوت منابع تامین کننده و بکار بردن تکنولوژی و دانش روز در بالا بردن راندمان مصرف و توزیع است.
در ایران اما سهم بخش کشاورزی بدون مدیریت و نیاز سنجی محصول، مکان یابی بازار فروش و متدهای تجارت، حتی در مراحل پیش از آن، سیستم آبیاری سنتی به در می روند، بخشی از آن با پروژه های انتقال آب که می تواند آسیب های زیست محیطی جبران ناپذیری داشته باشد، به بخش صنعت داده می شود و سهم مصرف کنندگان آب شرب نیز به ناعادلانه ترین شکل ممکن توزیع و مدیریت می شود. پروژه های انتقال و شیرین سازی آب اغلب با توجیه تامین آب شرب کلید می خورند و در بخشی از کشاورزی انحصاری و صنایع رانتی به مصرف می رسند.
بی عدالتی اقلیمی در دسترسی به آب
در سال ۲۰۱۶ گزارشگر ویژه آب و سلامت سازمان ملل اعلام کرد، آمار نشان می دهد، دسترسی به آب آشامیدنی سالم در جهان رابطه مستقیم با شرایط اقتصادی کشورها دارد. آمار آخرین گزارش سازمان ملل نیز روشن کرد که بی عدالتی اقلیمی در جهان رو به گسترش است و بخش مهمی از آن شامل سیاست های حوزه آب و انرژی است. فراموش نکنیم که بسیاری از حوزه های آبی جاری با هدف تولید انرژی دستکاری شده اند.
کاتیا ایورسن، زنی که بیش از بیست سال در حوزه توسعه و مدیریت با سازمان های جهانی همکاری داشته، می گوید: “امروز زنان بیش از حمل کودکان و نوزادان، ظرف های آب حمل می کنند، آن ها متحمل سختی بسیار در راه اندازی یک کسب و کار تازه اند، آن ها بار بخش زیادی از جوامع محلی را به دوش می کشند، پتانسیل ها و راه حل ها اغلب در دستان آن هاست. زمانی که ما آن ها را به شمار آوریم و برای سلامتی، آگاهی، حقوق و رفاه شان سرمایه گذاری کنیم، تا روی پای خود بیاستند، کشورشان را نیز روی شانه هایشان بلند خواهند کرد”.
در تابستان سال جاری، به نقل از سازمان های آبفای استان های مختلف، آب رسانی به بخش های زیادی از استان های خصوصا مرزی با مشکلات جدی مواجه است. در خراسان رضوی، آب رسانی به ۴۲۰ روستا با تانکر انجام می شود، روستاهایی که زمانی خود منبع تولید آب شهرها بودند و ییلاق های آبادی داشتند. همین طور ۵۰۰ روستاى خراسان جنوبی هم با تانکر آب رسانى می شوند و تنها یک بار در روز، سختی بدانجا رسید که استاندار دستور داد آب خانه رییس شرکا آبفا را قطع کنند و یکساعت در روز به او امکان دسترسی به آب بدهند، تا در حل مشکل روستاییان اهتمام کند. همین طور بیشتر از ۲۵۰ روستا در خراسان شمالى هم با تانکر آب رسانى می شوند.
به این مجموعه شهرها و روستاهای استان خوزستان را هم اضافه کنید، که در برخی روزها حتی با دمای بیش از ۴۰ درجه سانتیگراد نیز به آب و برق توامان دسترسی ندارند. حتی در استان چهارمحال بختیاری که حدود ۱۰ درصد منابع آب های زیر زمینی ایران را در آغوش گرفته، نیز مشکل کم آبی وجود دارد. مشکلات این استان ها از ایلام تا کرمانشاه و خوزستان، پس از سیل و تخریب شبکه های آب رسانی بسیار هم دشوارتر شده است. در سیستان و بلوچستان اما روستاهایی وجود دارد که لوله کشی هم در آن ها انجام شده است، اما حتی بعد از گذشت یک سال هنوز آبی در آن جریان ندارد. در این استان ۱۲۶۱ روستا همچنان با تانکر آب رسانی می شود. این مناطق سال هاست به آب در شرایط پایدار دسترسی ندارند. تصاویر غم انگیزی ازروستاهای خراسان جنوبی، که مدارس و پارک های کوچک بازی رها شده و متروکه ای را نشان می دهد، روستاهایی که زندگی با رفتن آب از آن ها رفته است. روستاییانی که اولین تولید کنندگان زعفران و زرشک جهان بودند و امروز در حاشیه شهرها به کارگری های روزمزد مشغول هستند.
همه این ها، درحالی است که، بنا به گفته رییس سازمان آب و فاضلاب استان تهران، هر تهرانى روزانه ۳۳۰ لیتر آب مصرف می کند. عددی که آب مصرفی کارواش ها، قالیشویی ها و پر کردن استخرهای خصوصی و چمن کاری های میادین و موارد دیگر که در خلاء نظارت و قانون، با مصرف حتی در بسیاری موارد آب شرب صورت می گیرد هم، باید بر آن افزوده شود.
کیفیت و سلامت آب آشامیدنی
در ایران هنوز آماری به شکل رسمی در مورد انواع سرطانهای کشنده و نحوه پراکندگی استانی آن وجود ندارد. اما به نقل از جدیدترین سمینارپزشکی حوزه سرطان شناسی در ایران ، اولین رتبه مرگ ، مربوط به سرطان معده است. حتی کیفیت غذایی که میخوریم نیز به کیفیت آب بستگی دارد. اخبار بسیار زیادی وجود دارد از آبیاری سبزیجات با فاضلاب ، از پرورش میگو و ماهی با آبهای آلوده به آلاینده های صنعتی ، استفاده از سموم کشاورزی خطرناک و منسوخ حاوی ازت در کشاورزی که همگی از آلوده کنندگان آبهای جاری و زیر زمینی هستند. موضوع مهم دیگر پسماندها و کوههای انباشت زباله های رهاسازی شده در طبیعت است که میتواند عامل مهمی در آلوده کردن منابع آب آشامیدنی باشد. به ازای هر تن زباله ۵۰۰ لیتر شیرابه زباله تولید میشود وبنا به داده های منتشر شده از طرف شهرداری تهران در سال ۱۳۹۶ ، روزانه ۷۰۰۰ تا ۸۰۰۰ تن زباله خانگی تنها از شهر تهران جمع آوری میشود و این میتواند روشن کند که چه حجم عظیمی شیرابه آلوده میتواند با رهاسازی و دپوی غیر اصولی آن وارد آب و خاک شود.
یک تجربه، یک روایت کامل از داستان آب
تجربه جنوب استان کرمان نمونه ای بسیار گویا است از، مجموعه ای از تمام این تبعیض و سوء مدیریت ها و از آن مهم تر روایت تلخ تاثیر عمیق ویرانی اجتماعی و اقتصادی در اثر کمبود آب. اوایل زمستان سال گذشته، ده ها کشاورز در یک پارک در جنوب کرمان، درکنار هلیل رود روزهای متمادی شب را به صبح می گذراندند. آن ها اغلب زمین کشاورزی و دامداری خودشان را داشتند و حالا مشکل بی آبی آن ها را برای کارگری به جیرفت و کرمان کشانده است. اما این گروه حتی جایی برای خوابیدن نداشتند و حتی کار کارگری ساختمانی که هر روز به دنبالش بودند، نیز دائمی نبود. اعتراض شهرهای جنوب استان کرمان برای توقف پروژه های انتقال آب هلیل رود به شهر کرمان بیش از دوسال است که ادامه دارد.
اغلب زنان و کودکان این منطقه آب آورند و به طور میانگین ۴ تا ۶ ساعت در روز را صرف حمل آب به منازل خود می کنند. وضعیت دشواری که ده ها مشکل جسمی و فقر فرهنگی و اقتصادی را به آن ها تحمیل کرده است. از یائسگی زودرس به خاطرحمل روزانه ظرف های سنگین آب گرفته تا نداشتن زمان برای رفتن به مدرسه و توانمندسازی فردی. جنبش مخالفین انتقال آب هلیل رود و جازموریان به کرمان با ده ها نامه نگاری و شکایت پیش رفت و هنوز به هیچ نتیجه ای نرسیده است. عدم دسترسی به آب شرب سالم می تواند بافت های جغرافیایی و انسانی را نیز علاوه بر وضعیت محیط زیست، بسیار شکننده و آسیب پذیر کند.
کودکان، زنان و سالمندان اولین قربانیان و گروه های آسیب پذیر از نقصان در کیفیت و کمیت آب هستند. کودکان بسیاری در استان های سیل زده به علت عدم دسترسی به آب آشامیدنی و شرب پاکیزه به بیماری های چشمی، پوستی و انواع اسهال، مبتلا شدند. در برخی استان ها مانند خوزستان، سال هاست که مردم برای دسترسی به آب سالم آشامیدنی، ماهانه صدها میلیون تومان( برای خرید بطری های بسته بندی شده آب) هزینه می کنند.
در گام نخست، کنترل و مدیریت مصرف با آموزش و بکارگیری تکنولوژی موثر در کنترل مصرف آب، می تواند نتیجه بخش باشد. اما زیرساخت های اساسی ما هنوز در حوزه آب بسیار اندک است. تعداد تصفیه خانه ها و مراکز بازچرخانی آب حتی در شهرهایی که بیش از ۵۰۰ هزار نفر جمعیت دارند نیز از استاندارد فاصله معناداری دارد. نگاه به آب در ایران یک نگاه انحصار گرایانه و سازه محور است و قانون از شرایط موجود حمایت کرده است. به این ترتیب در کشوری که کنترل منابع آب به نوعی ابزار اعمال قدرت است، انحصار آب و در نظر نداشتن حوزه های آبی و نیروهای ذی نفع محلی به راحتی می تواند مشکلات جدی بین استانی به وجود بیاورد.
از: ماهنامه خط صلح