علی صدرزاده: سرانجام خنجر در بیت رهبری

جمعه, 22ام شهریور, 1398
اندازه قلم متن

علی خامنه‌ای در دیدار با محمد عبدالسلام، سخنگوی جنبش انصارالله (حوثی‌های) یمن

علی خامنه‌ای در دیدار با محمد عبدالسلام، سخنگوی جنبش انصارالله (حوثی‌های) یمن

همه صلح می‌خواهند ولی نمی‌دانند چه کنند. خوب هم می‌دانند که هر قدر جنگ به‌درازا بکشد به همان انداره هر روز اوضاع پیچیده‌تر شده و سرانجام چنان می‌شود که دیگر کسی نتواند این کلاف سردرگم را بگشاید. شاید همین حالا هم خیلی دیر شده باشد.

خنجری که صلح می‌جوید

سخن از یمن است و از روزی که خنجر به بیت رهبری رفت. اینکه آنچه را که در بیست و دوم مردادماه محمد عبدالسلام، سخنگوی حوثی‌ها بر کمر بسته بود و آن را در حضور رهبر جمهوری اسلامی به نمایش گذارد واقعاً خنجر بود یا غلافی توخالی پرسشی چنان سرگرم‌کننده بود که روزها فضای مجازی را به‌خود مشغول ساخته بود. حتی سایت رهبری هم مجبور شد به این بگومگوها بپیوندد و نوشت که این تصویر نشان از اعتماد کامل خامنه‌ای به حوثی‌های یمن دارد. بعد هم نوبت به همه روزنامه‌ها و سایت‌هایی رسید که به‌نوعی جیره‌خوار رهبرند.

روزنامه جوان نوشت که دانشجویان یمنی دانشگاه تهران اجازه ندارند با «جنبیه» وارد دانشگاه شوند، ولی «جنبیهٔ» سخنگوی انصارالله در بیت رهبری نشانی از وفاداری تمام‌عیار رهبر به حوثی‌هاست. حتی در فضای مجازی کشورهای عرب هم در بارهٔ این خنجر یا خنجرنما در بیت رهبری خیلی‌ها به شوخی و کسانی هم جدی مطلب نوشتند.

چهار روز پس از این تصویر اما، راب مک‌ایر، سفیر بریتانیا در تهران، توئیتی منتشر کرد که خیلی جدی و بسیار معنادار بود. او نوشت که او همراه با سفیران آلمان و فرانسه و ایتالیا ساعت‌ها با نمایندگان حوثی‌ها در تهران به گفت‌وگو و مذاکره نشسته و از وزارت خارجه جمهوری اسلامی هم که بانی و باعث این دیدار بوده تشکر کرده است.

پس از این توئیت سفیر انگلیس در تهران است که می‌توان فهمید که در ورای آن غلاف خنجر و آن اعتماد کامل خامنه‌ای به حوثی‌ها چه نهفته است. در یک‌کلام، عبدالسلام و هیئت همراهش در جستجوی راهی برای مذاکرات صلح‌اند؛ و جمهوری اسلامی هم خواهان نوعی صلح در یمن.

تحریم‌های ایران به یمن هم رسید

تنگنای مالی و سیاسی جمهوری اسلامی آن‌چنان جدی است که رساندن کمک به حوثی‌ها را برایش دشوار و شاید ناممکن ساخته‌است.

ایران با یمن مرز مشترک ندارد. کشورهای همجوار یمن عمان و عربستان‌اند، بنا بر این فرستادن سلاح برای حوثی‌ها از راه زمینی میسر نیست.

بنادر یمن هم در کنترل اماراتی‌هاست و آب‌های اطراف یمن زیر نظر نیروهای نظامی چندین کشور جهان‌اند، از اسرائیل و آمریکا گرفته تا عربستان سعودی و مصر. فرودگاه‌های یمن هم همه تعطیل‌اند. حوثی‌های یمن نه می‌توانند مثل حشد الشعبی عراق از راه زمینی سلاح و تجهیزات از ایران دریافت کنند و نه مثل حزب‌الله لبنان و گروه‌های سوری‌اند که پول‌ها و سلاح‌های ایران از زمین و هوا و دریا به دستشان برسد.

کمک ایران به حوثی‌ها بیشتر مالی است؛ و اکنون تحریم‌های ایران دامن حوثی‌ها را هم گرفته و ناگزیر در پی صلح‌اند.

پایان ائتلاف عربستانی‌ها

جنگ خانمان‌سوزی که عربستان بیش از چهار سال است در یمن به پیش می‌برد جز نابودی تمامی زیرساخت‌های یمن و قحطی و بیماری فراگیر برای یمنی‌ها ثمری نداشته‌است. حوثی‌ها همچنان مناطق شمال غرب و صنعا پایتخت یمن را در کنترل خود دارند و از آن ائتلاف نظامی هم که عربستان مدعی رهبری‌اش بود دیگر خبری نیست. مهم‌ترین متحد عربستان در آن ائتلاف امارات متحده عربی بود که اینک در یمن راه خود را می‌رود.

اهداف اماراتی‌ها در یمن

جنگ با حوثی‌ها اولویت امارات نبوده و نیست. اماراتی‌ها در یمن همواره دو هدف اساسی داشته و دارند؛ نخست کنترل بندرها و آب‌های جنوبی یمن است. آنها می‌خواهند همچون یک قدرت دریایی رفت‌وآمد کشتی‌ها در خلیج عدن و باب‌المندب را زیر نظر داشته باشند؛ و در این راه بسی پیش رفته‌اند. ارتش امارات که هزاران مزدور و مشاور خارجی هم به‌خدمت درآورده اینک بر بنادر جنوبی یمن مسلط است و همه چیز حکایت از آن دارد که آمریکایی‌ها هم پشتیبان‌شان هستند.

یک سال پیش نیروهای اماراتی جزیره سُقُطرا در غرب اقیانوس هند و تنگه عدن را اشغال و نیروهای عبد ربه هادی منصور، رئیس جمهور قانونی یمن، را از آنجا بیرون راندند. سقطرا به مروارید یمن مشهور است واهمیتی راهبردی دارد که حالا پایگاهی است بس مهم برای اماراتی‌ها. هدف دوم اماراتی‌ها سیاستی است که در مبارزه با اخوان‌المسلمین یمن خلاصه می‌شود؛ و این سیاست عمومی امارات متحده در جهان اسلام است.

از لیبی و مصر گرفته تا سودان و سوریه، همه جا اماراتی‌ها در پی آنند که مبادا اخوانی‌ها پا بگیرند. ترس اماراتی‌ها از اسلام سیاسی اخوانی بیش از نگرانی سعودی‌هاست. حاکمان عربستان سعودی که خود را خادم حرمین‌الشریفین می‌نامند و با وهابی‌گریشان اسلام سیاسی خودشان را تبلیغ می‌کنند ترسشان از اخوانی‌ها ظاهراً کمتر از اماراتی‌هاست که مدعی نوعی سکولاریسم عربی هستند. از این رو هنگامی که عربستان و نیروهای عبد ربه هادی منصور در پی همکاری با شبه‌نظامیان اخوانی یمن برآمدند اماراتی‌ها را چنان خشمگین ساخت که از ائتلاف با عربستان به‌در آمده و پشتیبانی‌شان از جدایی‌طلبان جنوب را آشکار ساختند.

رؤیای جنوب

سرگذشت جدایی‌طلبان جنوب هم قصه پرغصه‌ای است. تا پیش از فروپاشی اتحاد جاهیر شوروی، یمن هم همچون آلمان دو کشور بود که هر یک در سویی از جنگ سرد آن دوران ایستاده بودند. در جنوب جمهوری دمکراتیک خلق یمن که پایتختش عدن بود و متحد کشورهای سوسیالیستی و در شمال جمهوری عربی یمن و صنعا به عنوان پایتخت که غرب و همهٔ کشورهای طرفدار غرب منطقه از آن حمایت می‌کردند.

از این رو در تمامی سال‌های شصت و هفتاد میلادی شاهان ایران و عربستان همراه با غرب در یک جبهه از یمن شمالی حمایت می‌کردند و در طرف دیگر مصر و عراق قرار داشتند که به‌دنبال سیاست‌های شوروی می‌رفتند و پشتیبان عدن بودند. تا اینکه دیوار برلین فروریخت و یمن هم چون آلمان، متحد شد؛ ولی نوستالژی جنوبی‌ها و خاطرات دوران سوسیالیسم‌شان همچنان باقی ماند.

اندیشه بازسازی یمن سوسیالیستی اما هرگز نابود نشد. در این سال‌ها حتی چندین جنگ خونین میان جدایی‌طلبان جنوب و دولت صنعا درگرفت که هیچ‌کدام سرانجامی نداشت. تا اینکه بهار عربی به یمن هم رسید. همچنان که در مصر و سوریه و لیبی، در یمن هم در پی این بهار خزان ویران‌کننده‌ای آمد؛ و دوباره جدایی‌طلبان جنوب فرصتی یافتند که به رؤیای بازسازی یمن جنوبی جان تازه‌ای بدمند.

حالا جدایی‌طلبان جنوب در امارات متحده عربی پشتیبان قدرتمندی می‌بینند که تصور می‌کنند می‌شود با کمک آنان به آرزوی دیرینه دست یافت و همه نیروهای مخالف استقلال جنوب را از میدان بدر کرد؛ و این نیروها کم نیستند. هم عربستان مخالف استقلال جنوب است و هم ایران، هم حوثی‌ها و هم اخوانی‌ها. تصور اینکه امارات متحده عربی در پی دولت مستقل یمن جنوبی با حال و هوای سوسیالیستی باشد بسی مشکل است ولی در این
دنیای وانفسای یمن فعلاً امارات و جدایی‌طلبان جنوب در یک جبهه‌اند. تا فردا چه شود.

آمریکا هم به‌دنبال صلح در یمن است

خطر تجزیه یمن جدی است. خیلی‌ها می‌گویند بازسازی یمن بعنوان دولت واحد همین امروز هم ناممکن است.

در این آشفته‌بازار به یک باره آمریکایی‌ها هم به فکر صلح در یمن افتاده‌اند. چرا که می‌دانند نه جنگ عربستان علیه حوثی به جایی می‌رسد و نه می‌شود حوثی‌ها را به این سادگی و برای همیشه خاموش کرد. روزنامه وال‌استریت جورنال در روزهای پایانی ماه اوت خبر از مذاکرات پنهانی حوثی‌ها با آمریکا داد و در پنجم سپتامبر دیوید شنکر، مسئول خاورمیانه در وزارت امور خارجه آمریکا، در یک گفت‌وگوی مطبوعاتی این خبر را تأیید کرد و گفت واشینگتن در حال گفت‌وگو با حوثی‌هاست. جالب آنکه شنکر این سخنان را در ریاض، پایتخت عربستان، به خبرنگاران گفت.

از: رادیو فردا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.