به گزارش جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران (عضو فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر)، دانشگاه یورک، یکی از معتبرترین دانشگاه های کانادا تورونتو/کانادا، امروز در مراسم با شکوهی دکترای افتخاری حقوق را به نسرین ستوده، وکیل دادگستری و مدافع حقوق بشر زندانی اعطا کرد. آقای عبدالکریم لاهیجی، حقوقدان و رییس فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و رییس جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران، به نمایندگی از نسرین ستوده پیام او را که از زندان اوین ارسال شده بود در این مراسم خواند و دکترا و ردای دانشگاه را دریافت کرد.
جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران:
lddhi@fidh.org
http://www.facebook.com/lddhi.fidh
Twitter: @fidh_fa
——————–/
ریاست عالی دانشگاه،
آقای رییس دانشگاه،
آقای رییس دانشکده،
همکاران،
خانمها، آقایان،
افتخار دارم که به نمایندگی از سوی دوست و همکار ارجمندم نسرین ستوده در این مراسم با شکوه شرکت می کنم و پیام او را که در شرایطی سخت از زندان اوین در ایران برای شما فرستاده ، قرائت می کنم.
عبدالکریم لاهیجی
————————-//
ریاست عالی محترم دانشگاه یورک،
رییس محترم دانشگاه،
رییس محترم دانشکده علوم انسانی و مطالعات حرفه ای،
اعضای محترم سنا، همکاران،
خانمها و آقایان،
درودهای صمیمانهی مرا از ایران پذیرا باشید. همچنین احترام فراوان خود را تقدیم جایگاه علم و خرد مینمایم و سپاس خود را تقدیم رییس محترم و مسئولان گرامی دانشگاه پرآوازهی یورک مینمایم که افتخار بزرگی را نصیبم کردهاند. از استادان هم میهن خود، دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاه یورک نیز که مرا برای این افتخار بزرگ نامزد کردند، سپاسگزارم.
میدانید من نیز در یکی از دانشگاههای ایران درس خواندهام. دانشکدهی حقوق دانشگاهی که من در آن تحصیل کردم به آموزش اصول اخلاق حرفهای و تسلط حقوقی دانشجویاناش بسیار اهمیت میداد.
اما پیش از هرچیز دوست دارم به شما بگویم چطور شد رشتهی حقوق را انتخاب کردم؟ و چطور شد به فعالیت در زمینهی حقوق بشر پرداختم؟
زمانی که جوان بودم و قرار بود رشتهی تحصیلیام را انتخاب کنم، سخت آرمانگرا بودم و تشنهی حقیقت و عدالت. به این نتیجه رسیده بودم که میتوانم این دو را در رشتهی حقوق بیابم. اکنون که به آن روزها فکر میکنم، به یاد میآورم برای به دست آوردن حقیقت حاضر بودم دست به هر خطری بزنم.
اندک اندک مثل همهی انسانها دریافتم کل حقیقت نزد هیچکس نیست. اما همچنان که میخواهم، با آنکه از داشتن کل حقیقت محرومام، حقوقم به عنوان یک انسان محترم شمرده شود، پس حقوق همگان نیز باید با همهی اشتباهاتی که در طول زندگی مرتکب میشوند، محترم شمرده شود. بدین ترتیب بود که وارد دنیای پرپیچ و خم حقوق شدم.
حقوق، در خصوص بایدها و نبایدهای اجتماعی سخن میگوید. از حقوق افراد و تکالیفشان سخن میگوید. از جرم و مجازاتها سخن میگوید، از حق مالکیت انسانها، از حق آزادی بیان، آزادی مطبوعات، تساوی حقوق زن و مرد، حقوق کودکان و . . . البته رشته های علوم انسانی و اجتماعی نیز این ایده های عالی را از زوایای متفاوتی آموزش می دهند و ارج می گذارند.
اینها همه از این جهت که راهی روشن را نشان میداد برایم جالب و شگفتآور بود. با این همه، در دنیای حقوق و به ویژه حرفهی وکالت، شما همیشه هم با قضیهی کاملا روشنی مواجه نیستید. موضوع پرونده در سایه روشنهای متوالی، متناوبا رنگ میبازد و وکیل یا قاضی پرونده را دچار تردید میکند. معهذا ” حقوق بشر” این سایه روشنها را راحتتر پشت سر میگذارد.
اقلیتهای دینی حق دارند مطابق با باورهای مذهبیشان زندگی کنند. مطبوعات باید از حق آزادی بیان و آزادی مطبوعات برخوردار شوند. مردم حق برخورداری از اطلاعات آزاد و صحیح را دارند. کودکان حق برخورداری از حقوقشان را دارند.
زنان و مردان، کودکان و کهنسالان با هر رنگ و نژاد و جنس و زبان و قوم و مذهبی حق دارند از حقوق انسانیشان برخوردار شوند. آنها حق دارند از تعقیب غیر قانونی در امان بمانند، حق دسترسی به دادرسی عادلانه را دارند، حق برخورداری از وکیل را دارند، وکیلی که فارغ از ترس و تهدید مداوم به دفاع از موکلاناش بپردازد.
برای تحقق این حقوق، کوشش لازم است و به ویژه پرهیز از سکوت، روی گردانی یا کتمان، که هر سه از ویژگیهای بارز جامعهی استبداد زده است.
صادقانه اذعان میدارم در زمانی که به دفاع از موکلانم میپرداختم و نومیدانه مشغول کار فشرده بودم، برای دفاع از کسانی اقدام میکردم که در جلوی چشمانم مورد ظلم و ستم قرار گرفته بودند و حقوق بنیادین آنها مورد بی اعتنایی قدرت رسمی قرار گرفته بود و این طبیعیترین کاری بود که انجام میدادم، زیرا سوگندی که در ابتدای کار وکالت یاد کرده بودم مرا از سکوت در قبال ظلم آشکاری که بر هموطنانم میرفت، منع میکرد.
میدانید که هم اکنون در زندان به سر میبرم. زندان فرصتی است تا نگاهی دقیقتر به گذشته بیاندازید و ژرفتر آن را بکاوید.
در زندان بارها از خود پرسیدهام چطور شد که زندگیام اینگونه رقم خورد؟ میدانستم گریزی از آن وجود ندارد، اما رنجی از درون مرا به اعتراض وا میداشت. اعتراض به نقض مستمر حقوق بشر در جامعهای که من، خانوادهام و میلیونها انسان دیگری که به آنها عشق میورزم، در آن زندگی میکردیم.
با این حال اما حقوق، وکالت، قضاوت، حقوق بشر، نهادهای حقوقی منطقهای، دادگاههای حقوق بشر، دیوان کیفری بینالمللی، کمیسیونهای حقیقت یاب و دیگر نهادها و مفاهیم حقوقی و بالاتر از همه “حقیقت” و “عدالت” راه را همواره پیش چشم ما روشن نگاه میدارند.
میدانیم چه میخواهیم و میدانیم چگونه آنها را به دست آوریم.
آرام و صبورانه گام بر میداریم تا استقلال قضایی و نهادهای حافظ حقوق بنیادین بشر را در جامعهی خویش مستقر کنیم.
بار دیگر مراتب سپاس و تقدیر خود را به دانشگاه یورک، سنای دانشگاه، همکاران و اساتید گرانقدر آن، دانشجویان ئ دانش آموختگان آن به خاطر حمایت پرارزش آنها تقدیم مینمایم و برای تمام دانشجویان آن دانشگاه آرزوی موفقیت در راهی که انتخاب کردهاند دارم. باور دارم تلاشهای مشترک ما برای بسط و گسترش مقولههای حقوق بشر در جای جای کرهی زمین به نتیجه خواهد رسید.
با شایستهترین احترامات
نسرین ستوده
ایران – اوین
اردیبهشت / ۹۲
April/2013