مهسا محمدی: آثار کشتار آبان در میان طرفداران رهبر جمهوری اسلامی

چهارشنبه, 4ام دی, 1398
اندازه قلم متن

آیا نظام هواداران خود را هم ناامید کرد؟

زیتون ـ مهسا محمدی: بعد از اعتراضات آبان ۹۸ به نظر می‌رسد که حتی جبهه‌بندی‌های هواداران نظام در داخل و بیرون کشور  هم جابه‌جا شده و وضعیت جدیدی در حال شکل‌گیری است. به عبارت بهتر ترک‌های کوچک موجود بر بدنه دهان باز کرده و در حال مبدل شدن به شکاف است.

درباره نیروهای مغضوب‌ِ درون حاکمیت، یعنی اصلاح‌طلبان، این نه دور از انتظار بود و نه به نظر می‌رسد که برای حاکمیت اهمیت چندانی داشته باشد. این که گروهی از اصلاح‌طلبان از «اصلاح» ناامید شوند، منفعل شوند و یا به جبهه مخالفان نظام بپیوندند، این به نوعی تایید ادعایی است که هسته سخت نظام سال‌هاست درباره این جناح دارد و به نوعی از آن استقبال هم می‌شود، اما درباره ناراضیان اصولگرا وضعیت متفاوت است.   

بنابر گزارش‌های موجود، در آغاز اعتراضات آبان ۹۸ هم مانند دی ماه ۹۶، اصولگرایان تندروی حامی نظام، در ابتدا جبهه‌ی اشتباه را برگزیدند و گمان کردند اختلاف، اختلاف دولت و «رهبر» است و به عادت در جبهه رهبر و مقابل دولت وارد میدان شدند. دیری نپاید که آیت‌الله خامنه‌ای به میدان آمد و مختصات جبهه‌ها را برای آنان جا انداخت و خیلی زود هوادارانش را از جمع معترضان بیرون کشید و به صف سرکوبگران فرستاد. کاری که در روزهای بعد از آن از فرماندهان سپاه گرفته تا محمد خاتمی، منت آن را بر سر روحانی گذاشتند.

صحنه‌ای از مستند ماهشهر حامد هادیان، مستندساز اصولگرا

در این میان اما ریزش‌هایی در همین بدنه وفادار اتفاق افتاد. ریزشی که دیری نپایید تا آثارش در شبکه‌های اجتماعی خود را نشان دهد. توییتر و سایر شبکه‌های اجتماعی مبدل به پلتفرمی شدند تا این منتفدان خانگی در آنان شاید برای اولین بار از چارچوب‌های رسمی فراتر بروند.

از سوی دیگر بعد از اعتراضات آبان، رسانه‌های حاکمیتی به عادت مالوف خود به بلندگوی حاکمیت بدل شدند. بالاخص حالا که همه بخش‌های نظام بر سر سرکوب اعتراضات آبان هم سو و مشترک المنافع بودند، ساز مخالفی از درون آن به گوش نمی‌رسید. بنابراین از صدا و سیما گرفته تا روزنامه کیهان و خبرگزاری مهر و تسنیم و روزنامه ایران در یک جبهه مشغول نبرد شدند و وظیفه خود را نه شفاف‌سازی و خبررسانی درباره اتفاقات اخیر که مقابله با آنچه «جنگ رسانه»ای مخالفان می‌خوانند، تعریف کردند.

از دل این سیاست قدیمی سناریوهایی تکراری در آمد. از «اشرار» خواندن مخالفان تا ادعای خط گرفتن معترضان از «دشمنان خارجی» و در نهایت پخش اعتراقات تلویزیونی بازداشت شدگان. کاری که این بار در بدنه  هواداران اصولگرا هم صدای گروهی را درآورد.

امیر علی مصفا که به عنوان کارشناس رسانه‌ای و حقوقی در میان اصولگرایان و اصلاح‌طلبان نزدیک به حاکمیت دنبال‌کنندگان زیادی دارد پخش اعترافات تلویزیونی را غیرقانونی خواند و در توییتر خود نوشت:

امیرعلی صفا@amiralisafa

اگر متهمی اول آذر بازداشت بشه، فرداش تحقیقات مقدماتی‌ش تکمیل بشه، پس‌فرداش دادگاه برگزار و در همان جلسه حکمش صادر بشه هم پخش اعترافاتش در دوم دی غیرقانونیه.

۵۱ نفر دارند درباره این صحبت می‌کنند

صفا در توییت دیگری با اشاره به گزارشی از ماهشهر تاکید کرد:«این روزها همه‌مون احساس می‌کنیم صدامون، هیچِ هیچِ هیچ شنیده نمی‌شه. و شاید این علت اصلی خشم همه‌ با هر گرایش فکری‌ای باشه…»

فرزندان ناخلف، فرزندان سرخورده

فارغ از اعتراض کلی به شنیده نشدن، دلایل مخالف‌خوانی‌های درونی اما متعدد بود. گروهی سیاست فعلی صدا و سیما و رسانه‌های حاکمیتی را در نهایت به ضرر خود نظام دانسته و از این رو با آن مخالفت کردند و  آن را نتیجه سومدیریت و حکمرانی نادرست دانستند.  چرا که به عقیده آنان در غیاب خبررسانی شفاف در مورد چنین اتفاق بزرگی که نمی‌توان به کل آن را انکار کرد، ابتکار عمل به دست رسانه‌های «دشمن» می‌افتد و آنان روایت خود را غالب خواهند کرد. این موج بالاخص بعد از انتشار گزارش رویترز و اعلام این که اعتراضات اخیر ایران ۱۵۰۰ کشته داشت بالا گرفت.

وحید اشتری@ghabl_enghelab

ما دوست داریم بین و و و یا و حتما به روایت دسته اول اعتماد کنیم.
فقط بگردید ببینیم یک آمار دقیق از کشته‌ها در رسانه‌های داخلی هست که بتوان با استناد به آن دروغگو بودن رسانه‌های معاند را اثبات کرد؟ یا حداقل یک مطالبه و پیگیری از مسئولین

۵۹ نفر دارند درباره این صحبت می‌کنند

کبری آسوپار، روزنامه‌نگار روزنامه جوان و فعال رسانه‌ای با تعداد دنبال کننده بالا در توییتر در واکنش به گزارش رویترز نوشته است:

کبری آسوپار@asoupar

به آمار ۱۵۰۰ کشته‌ای که رویترز از ایران گفته، فقط نگاه می‌کنم. سکوت و عدم شفافیت جمهوری اسلامی پس از این‌ همه سال که از لزوم ابتکار عمل در جنگ روایت‌ها گفته‌ایم، یعنی علاقه‌ای به دفاع حرفه‌ای از خود ندارد. وقتی ۱۰ روز اینترنت نداشتم، فهمیدم به دفاع امثال من هم احساس نیازی ندارد.

۱۸۳ نفر دارند درباره این صحبت می‌کنند

این منتقدان از سوی همقطاران قدیمی انذار داده می‌شوند که آتششان از «برانداز»ها تندتر شده و از این سو هم گاهی با فحش و ناسزا و گاه با استقبال مواجه می‌شوند.

گزارش تصویری حامد هادیان از ماهشهر را شاید بتوان یکی از لحظات کلیدی این گسست دانست. فیلم مستند هادیان ۲۷ آذر ماه از تلویزیون اینترنتی «آوانت» پخش شد و حاوی حرف‌های تند ساکنان «شهرک کوره ماهشهر» از آنچه در آنجا گذشت و وضعیت اقتصادی فاجعه بار مردم این منطقه بود. هادیان خبرنگاری حاکمیتی با سابقه کار در سایت رهبر جمهوری اسلامی و تهیه گزارش از سوریه و عراق است. این سابقه در کنار گزارش مذکور حرف و حدیث را در میان دوستان و دشمنانش به اوج رساند.

روزنامه‌نگارانی از اپوزیسیون نظام از کار حرفه‌ای او تقدیر کردند و وفادارانی از نظام آن را آبی به آسیاب دشمن نامیدند.

shahed alavi@ShahedAlavi

من این آقای گزارشگر را نمی‌شناسم و نمی‌دانم رسانه‌اش چگونه کار می‌کند اما آن‌چه در این چند ویدیو (من سه ویدیوی ۲ دقیقه‌ای از این گزارش را دیدم) نقل صادقانه و شرافت‌مندانه سخنان و رنج مردم بود. آفرین به شرافت حرفه‌ایت آقای روزنامه نگار. https://twitter.com/hoseinrazzagh/status/1207014476232478720 

حسین رزاق@hoseinrazzagh
در پاسخ به @hoseinrazzagh

فقط منتظریم خدا یه کاری برامون بکنه!

گزارشی از قلب فاجعه/۳#ماهشهر @hamedhadian_

ویدئوی جاسازی شده

۱۹۱ نفر دارند درباره این صحبت می‌کنند

بعضی از همقطاران قدیمی هم در نقدی مهربانانه‌تر به هادیان گفتند که گزارشش کامل نیست و باید تکمیل شود و حرف‌های نیروهای امنیتی و دلایل آنان هم شنیده شود.

روح‌الله ??@Twt_Ruhollah

روایت حامد هادیان از ناآرامی ‌های دَرد دارد اما نقص بزرگی هم دارد!
مستند دقیق همه جوانب یک حادثه را منعکس میکند نه فقط بخشی گزینش شده را!
این مستند به دلیل برخورد با معترضان از زبان مسئولان امنیتی نپرداخته تنها با روایتی احساسی به مظلوم نمایی صرف برای معترضان توجه دارد

۸۱ نفر دارند درباره این صحبت می‌کنند

به جز این سربازان نظام که از مخدوم بی‌عنایت و درایت خود احساس سرخوردگی می‌کنند گروهی دیگر هم در این بین قابل شناسایی هستند.

این گروه را شاید بتوان هوارادان عقیدتی و ایدیولوژیک نظام دانست، همان کسانی که جمهوری اسلامی را هنوز تجسم آرمان‌های ادعایی‌اش در زمان انقلاب می‌پنداشتند و از آن انتظار، «عدالت» و «حاکمیت مستضعفان» داشتند. انداختن مسیولیت این اتفاق به گردن دولت این امید را برایشان باقی می‌گذاشت که بتوانند حساب دولت را از نظام جدا کرده و به آن بتازند. اما ورود بی‌چون و چرای رهبر معنوی‌شان به این قایله و اینکه آیت‌الله خامنه ای تمام قد از این تصمیم و عواقب آن دفاع کرد، واقعیت را به عریان‌ترین شکل ممکن به رخ کشید و جای توجیهی برای «نظام» باقی نگذاشت.

تغییر مفهوم مستضعف در ادبیات رهبر جمهوری اسلامی در کنار سرکوب گسترده «مستضعفان»ی که پیش از این می‌شناختند تناقض آشکاری را در حرف و عمل حکومت اسلامی متبوعشان آشکار کرد و دیگر با توجیه‌های قدیمی مانند سیاه‌نمایی و جنگ نرم دشمن قابل چشم پوشی نبود.  

در نقدهای این دسته، دامنه گله‌گذاری‌ها از دولت فراتر رفته و به صدا و سیما، بنیاد مستضعفین و نهادهای نظارتی رسمی و غیررسمی حاکمیتی از «مجلس گرفته تا دفتر رهبری» رسید.

فائزه میم@fa__mim

کمیته امداد، ستاد اجرایی، بسیج سازندگی و … خجالت بکشید، از خجالت بمیرید.
اصلا به خودم می‌گم فعال جهادی خجالت بکش. بمیر. https://twitter.com/habil/status/1۲۰۷۹۵۱۰۰۳۷۷۰۹۲۵۰۵۷ 

Meysam Ramezanali@habil
در پاسخ به @habil

مردم اینجا(محله معین‌زاده اهواز) شاکی هستند از بسته‌های ارزاقی که کمیته امداد داده و آن را نوعی توهین می‌دانند.
ببینید:

ویدئوی جاسازی شده

توییت‌های دیگر فائزه میم را ببینید

میثم رمضانعلی یکی دیگر از فعالان اصولگراست که این روزها به شدت منتقد وضع موجود شده و از سیاست‌های اقتصادی گرفته تا رسانه‌ای حاکمیت را نقد می‌کند.

Meysam Ramezanali@habil

نهادهای نظارتی رسمی و غیررسمی حاکمیتی، از مجلس گرفته تا دفتر رهبری دوست دارند کاری برای اهواز بکنند؟
برای پز دادن و گزارش کار هم که شده، همین یک قلم را بررسی کنند https://twitter.com/e_manavi/status/1208042848458854402 

اسماعیل معنوی@e_manavi

می خواهید برای #اهواز یک قدم اساسی بردارید؟! بپرسید که مبلغ ١۴٩میلیون دلاری که در خرداد ٨۴ برای فاضلاب اهواز از بانک جهانی وام گرفته شد دقیقا چطور و کجا هزینه شده و چه ثمراتی داشته. مدیرانِ وقت باید پاسخگو باشند، در شرکت آب و فاضلاب اهواز هم اسناد خوبی هست…

توییت‌های دیگر Meysam Ramezanali را ببینید

سالهاست که جمهوری اسلامی برای اپوزسیون‌اش مشروعیتی ندارد و در نزد آنان فجایعی مانند آبان ۹۸ فقط سند متقنی دیگری‌ست بر توتالیتر بودن و ناکارآمدی آن. این نقادی‌ها و مخالفت‌های داخلی، هم از سوی این گروه با ناباوری نگریسته می‌شود و آن را سوپاپ اطمینان و تراشیدن منتقد بیضرر از سوی خود نظام برای تخلیه خشم مردم و کنترل اوضاع می‌دانند.

در این سو اما جمهوری اسلامی در طی ۴۰ سال اخیر، همیشه به طور ثابت هواداران و تایید و توجیه‌کنندگانی داشته، کسانی که دست بر زانوی آنان گذاشته و از پس هر بحرانی باز برمی‌خواست و ادامه می‌داد. این بار اما به نظر می‌رسد وضعیت فرق دارد، به نظر می‌رسد همان اضطراری که «رهبر» را واداشت در سکوت و پشت درهای بسته دستور کشتار بدهد تا موضوع زود «جمع» شود، موجب شده از این سو غافل شده به این مخالف‌خوانی های و نارضایتی‌های خانگی توجه نکند و در صدد راضی کردن آنان برنیاید و حتی در مواردی، مانند دانشجویان عدالتخواه، با آنان برخورد شود.

یکی از تندروترین اکانتهای اصولگرای توییتر به نام «مدرسه وتر» در اخطار گونه‌ای به  این وضعیت نوشت:«جنگ، مهم‌تر از آن است که به نظامی‌ها واسپرده شود…» علیرغم این انذارها به نظر می‌رسد که رهبر جمهوری اسلامی لااقل در حال حاضر تصمیم گرفته که بار «حفظ نظام» را به تمامی بر دوش نهادهای نظامی و نهایتا امنیتی انداخته و بازوهای دیگر را رها کند.

فرزندانی که فرض شده بود، خَلَف و در هر شرایطی متضمن بقای نظام باشند، حالا بر سر بزنگاه دیگر توجیه کردنشان کار آسانی نیست و به نظر می‌رسد که اگر «رهبر»شان زود راهی برای برگرداندن آنان به خط انقلابِ به‌روز شده نیابد ادامه کار برایش سخت و سخت‌تر خواهد شد.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.