«این همه دروغ و پنهانکاری و فریب را در جمهوری اسلامی هرگز باور نمیکردم»، «چطور انتظار دارند که از این پس مردم حرفشان را باور کنند؟» اینها هستند نمونههایی از واکنشها به خبر سقوط هواپیمای اوکراینی با “شلیک پدافند سپاه”.
با گذشت سه روز از سانحه سرنگونی هواپیمای مسافربری اوکراینی که در آن ۱۷۶ انسان جان باختند، حسن روحانی رئیس جمهور شنبه ۲۱ دیماه با انتشار بیانیهای “خطای انسانی” و “شلیک پدافند سپاه” را دلیل سقوط هواپیما اعلام کرد.
در این بیانیه رئیس جمهور با اشاره به اینکه “ساعاتی قبل از نتیجه تیم تحقیقاتی ستاد کل نیروهای مسلح مطلع” شده، مینویسد: «در فضای تهدید و ارعاب رژیم متجاوز آمریکا علیه ملت ایران پس از شهادت سردار قاسم سلیمانی و به منظور دفاع در برابر حملات احتمالی ارتش آمریکا، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در آمادهباش صددرصد قرار داشتند که متأسفانه خطای انسانی و شلیک اشتباه، به یک فاجعه بزرگ منجر شد و دهها انسان بیگناه قربانی شدند.»
بیانیه رئیس جمهور ایران در حالی منتشر میشود که بلافاصله با انتشار خبر سقوط هواپیمای مسافربری خطوط هوایی اوکراین، مقامهای ایرانی در برآوردهای اولیه خود دلیل سقوط هواپیما را “نقص فنی” اعلام کردند، که از همان ابتدا با تردید برخی از رسانهها و تحلیلگران روبرو شد و گمانهزنی در مورد دلیل اصلی سقوط هواپیما به جریان افتاد.
با اوج گرفتن گمانهزنیها در مورد اصابت موشک به هواپیمای مسافربری و افزایش فشارهای بینالمللی بر ایران برای روشن ساختن علت سقوط هواپیما، مقامات رسمی و برخی کارشناسان در ایران “شایعهها” را تکذیب کردند و از همکاری کامل با کشورهای دیگر برای روشن شدن ابعاد این سانحه سخن گفتند.
شبکههای اجتماعی از “عذرخواهی” تا “غم و وحشت”
در فضای نفسگیر ناروشنی علت جانباختن ۱۷۶ انسان به خصوص برای خانوادههای قربانیان و نبود رسانهها و مطبوعات آزاد در ایران، شبکههای اجتماعی مانند توییتر به عرصهای برای ادامه گمانهزنیها، اثبات “ادعای” اصابت موشک یا رد این امر و درگیریهای لفظی میان موافقان و مخالفان بدل شد. کم نبودند کاربرانی که بر هر نظر مخالف که علت را نقص فنی نمیدانست، تاختند. کم نبودند روزنامهنگاران و فعالانی که در شبکههای اجتماعی کاربران را از تله “جنگ روانی” که دشمن گسترده است، برحذر داشتند.
امروز با انتشار بیانیه رئیس جمهور، باز هم غوغایی در شبکههای اجتماعی به راه افتاده است؛ از حیرت و وحشت از ابعاد یک “دروغگویی و پنهانکاری بزرگ” گرفته تا “عذرخواهی” آنان که مصرانه علت را نقص فنی میدانستند و کاربران را از آب به آسیاب دشمن ریختن برحذر میداشتند، تا آنها که از پذیرش مسئولیت توسط مقامات جمهوری اسلامی تقدیر میکنند.
“این همه دروغ و پنهانکاری و فریب را هرگز باور نمیکردم”
مصطفی تاجزاده در واکنش به این خبر با اشاره به سوابق و آشنایی خود با “امور حکومتی” مینویسد: «اعتراف میکنم که این همه دروغ و پنهانکاری و فریب را در جمهوری اسلامی هرگز باور نمیکردم.»
صادق زیباکلام هم در پیامی توییتری نوشته است: «سه روز به عالم و آدم دروغ گفتیم و بلندگوهای تبلیغاتیمان طبق معمول یکسری تئوریهای توطئه به مردم تحویل دادند.»
محمد فاضلی، جامعهشناس ایرانی در صفحهی تلگرام خود با اشاره به اینکه “اشتباه و اتفاق بخشی از ذات نظامیگری، فناوری و حتی صنعت هوایی است” مینویسد: «اما دروغگویی و اصرار بر پنهانکاری، با ذات اطلاعرسانی و روراستی با ملت در تضاد است.» او میپرسد: «سیستمهایی که تا به این حد پنهانکار و غیرشفاف هستند، چه چیزهای دیگری را پنهان میکنند یا قادرند پنهان کنند؟» او “دروغگویی و پنهانکاری سیستماتیک” را “نابخشودنی” توصیف میکند و ادامه میهد: «هولناک، پنهان نگه داشتن واقعیت از دولت است که اگر پنهان نشده بود رئیس سازمان هواپیمایی و سخنگوی دولت با آن اصرار از نفی سناریوی اصابت موشک نمیگفتند. »
جمشید برزگر، روزنامهنگار نیز نوشته است: فروکاستن جنایت و قتلعمد ۱۷۶ نفر به خطای سهوی و اشتباه انسانی یک یا چند مامور جزء، کشتن دوباره قربانیان و مجازات خانواده آنهاست.
“چطور انتظار دارند از این پس مردم حرف آنان را باور کنند؟ “
احمد زیدآبادی، روزنامهنگار و فعال حقوق بشر، در کانال تلگرام خود مینویسد: «آیا وقتی که سخنگوی دولت، مشاور رئیس جمهور، مسئولان هواپیمایی و بسیاری محافل اصولگرا بخصوص رسانههای آنها، با ضرس قاطع و اطمینان خاطر کامل، بحث شلیک موشک را “جنگ روانی آمریکا” و “دروغی بزرگ” اعلام کردند، از اصل ماجرا بیاطلاع بودند؟ یا اطلاعات دروغ به آنها داده شده بود؟ یا خود در صدد دروغگویی برآمدند؟»
به اعتقاد زیدآبادی، “هرکدام” از این گزینهها که درست باشد، “این یک رسوایی تمام عیار است.” زیدآبادی ادامه میدهد: «حالا آنها چطور میخواهند چشم در چشم مردم بدوزند؟ چطور انتظار دارند که از این پس مردم حرف آنان را باور کنند؟»
یکی از خبرنگاران درون ایران مینویسد: «آقای حاکمیت باختید قافیه را. شما هیچوقت در نبرد رسانهای حرفی برای گفتن ندارید. چون اول از همه دستانت را میگذاری دور گلوی رسانه تا صدایی از کسی درنیاید. ما همه را دعوت کردیم به صبوری تا اعلام جزییات رسمی، اما شما از ثانیه اول میدانستی و تازه همان موقع مشغول کتمان و تهدید رسانهها بودی.»
مشاور رئیس جمهور، حسام الدین آشنا، پنجشنبه شب خطاب به خبرنگاران رسانههای فارسیزبان خارج از کشور در توییتر “هشدار” داده بود: «از مشارکت در جنگ روانی مربوط به هواپیمای اوکراینی و همکاری با ایرانستیزان خودداری کنند.»
طیبه سیاوشی نماینده مجلس دهم در توییتر مینویسد: «در پروازاوکراینی، ۱۷۶ زندگی و هزاران آرزو از دست رفت و در روزهای بعد، با دروغگوییها و کتمانکاریهای مراجع مسئول، اعتماد عمومی هزار تکه شد.»
“چه چیزهای دیگری را پنهان میکنند یا قادرند پنهان کنند؟”
کم نیستند کاربرانی که در شبکههای اجتماعی از نقش “مسافران خارجی” و “پیگیری کشورهای دیگر” در وادار ساختن جمهوری اسلامی به پذیرش مسئولیت و اعلام علت اصلی سقوط هواپیما مینویسند. همان موضوع تعیینکنندهای که به اعتقاد بسیاری باعث شد، مرگ بیش از ۵۰ تن در کرمان در جریان تشییع قاسم سلیمانی فراموش شود؛ نه عذرخواهی، نه استعفا، نه روشنگری، نه دلجویی و جبران خسارتی از بازماندگان.
یاشار سلطانی خطاب به مسئولان در توییتر مینویسد: «خطایتان سهوی بود، دروغتان که عمدی بود! اگر پرواز خارجی نبود و جامعه جهانی پیگیری نمیکرد به راحتی گردن خلبان متوفی و خطای انسانی میانداختید.»
یاسر میردامادی، پژوهشگر ایرانی ساکن بریتانیا در توییتر مینویسد: «جمهوری اسلامی تنها در چند ماه اخیر مرتکب دو فقره “کاپیتولاسیون” (مصونیت اتباع خارجی) شده است. مردم خودش را در آبان صدتا-صدتا کشته و مسؤولیت هم قبول نکرده ولی حواسش بوده یک آمریکایی کشته نشود. در فقره اخیر هم اگر پای مسافر خارجی و فشار افکار عمومی نبود تقریبا محال بود که قبول کند.»
«چرا از فرمانده کل قوا و مردم پنهان کردهاند؟»
در بیانیه حسن روحانی بر ضرورت ادامه “تحقیقات تکمیلی برای شناسایی کلیه علل و عوامل این فاجعه” تأکید شده و آمده است که “مسببین این اشتباه نابخشودنی مورد پیگرد قانونی” قرار میگیرند و “نتایج به استحضار ملت شریف ایران و خانوادههای قربانیان” خواهد رسید.
خبرگزاری فارس که تا پیش از بیانیه رئیس جمهور هر امکانی جز نقص فنی را در سقوط هواپیما رد میکرد، مینویسد: «رهبر انقلاب به محض اطلاع از خطای فاجعهبار صورت گرفته در سامانه پدافند کشور، دیروز دستور تشکیل فوری جلسه شورایعالی امنیت ملی و بررسی موضوع را صادر کرده و تاکید میکنند به محض اتمام بررسی در جلسه شورایعالی امنیت، اصل حادثه و نتایج بررسیها، صریح و صادقانه به اطلاع مردم رسانده شود.»
لب کلام خبرگزاری فارس این است که “فرمانده کل قوا” تا دیروز از واقعیت فاجعه بیخبر بوده است. صاحب امتیاز و مدیرمسئول “فردا نیوز” هم در توییتر مینویسد: «خبر را تا عصر دیروز از رهبری پنهان کرده بودند. دیروز رهبری گفتند: حتما به مردم گفته شود. چرا از فرمانده کل قوا و مردم پنهان کردهاند؟ نباید کسی که مخفی کرده محاکمه و برکنار شود؟»
“انتقام سخت”
در پس هر فاجعهای این سناریو تکرار میشود: به یاد بیاوریم ماجرای اعلام گران شدن بهای بنزین را، بیخبری مسولان بلندپایه را از تصمیم صدا و سیما برای اعلام خبر، سلب مسئولیت از رهبر و صدها انسان مقتولی که هنوز هیچ خبررسانی دقیقی در مورد آنها صورت نگرفته است.
هواپیمای مسافربری بوئینگ ۷۳۷ متعلق به خطوط هواپیمایی اوکراین بامداد چهارشنبه ۱۸ دی، ساعاتی پس از حملات موشکی ایران به پایگاههای آمریکا در عراق، شش دقیقه پس از بلند شدن از باند فرودگاه امام خمینی، سقوط کرد و همه سرنشینان آن کشته شدند.
۱۴۶ نفر از مسافران هواپیما ایرانی، ۱۰ نفر افغانستانی، ۵ نفر کانادایی، ۴ نفر سوئدی و ۲ نفر اوکراینی و ۹ نفر خدمه پرواز، تبعه کشور اوکراین بودند.
این هواپیما در حالی سقوط کرد که جمهوری اسلامی قصد داشت، “انتقام سختی” از عاملان کشتهشدن قاسم سلیمانی بگیرد.
یکی از کاربران مینویسد: «چه انتقام سختی بود از ما. به غایت سخت و رنجآور. تا جهان هست سختی از این بیشتر نخواهیم دید.»
زهرا کشوری روزنامهنگار هم معتقد است: یک انتقام سخت هم از ما رسانه ای ها گرفته شد، بیاعتبار و لجنمال شدیم!