رضا حقیقتنژاد – رادیو فردا
از ۲۱ دیماه که ستاد کل نیروهای مسلح ایران بیانیه داد و جمهوری اسلامی مسئولیت سقوط هواپیما با شلیک موشک سپاه را پذیرفت تا ۲۳ دیماه که علی ربیعی، سخنگوی دولت درباره ماجرای سقوط گزارش داد، حداقل شش تناقض مهم در روایتهای حکومت وجود دارد که سبب شده اطلاعرسانی سپاه و دولت درباره این پرونده به یک باتلاق جدید تبدیل شود:
موشک کروز از کجا آمد؟
در حالی که در بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح ایران اشاره صریح به موشک کروز نشده بود و چرخش هواپیما به سمت مرکز حساس سپاه علت شلیک اعلام شد، سپاه پاسداران به طور عمده روی این موضوع متمرکز شده که فکر کردیم هواپیمای مسافربری یک موشک کروز است، شلیک کردیم.
این تناقض زمانی معنادارتر است که فرمانده سپاه و فرمانده نیروی هوافضای سپاه میگویند در دو روز اول پس از حادثه، کل فرایند تحقیقات در اختیار ستاد کل نیروهای مسلح بوده و ابعاد موضوع را این ستاد روشن کرده است. حسن روحانی هم در بیانیهاش به «نتیجه تیم تحقیقاتی ستاد کل نیروهای مسلح» اشاره کرده بود.
پرهیز ستاد کل نیروهای مسلح از اشاره صریح به موشک کروز آیا میتواند دلیلی بر این باشد که اساساً موشک کروز در سناریوی اولیه نبوده و بعد توسط سپاه به سناریو افزوده شده است؟
سپر انسانی میخواستند؟
فرمانده نیروی هوافضای سپاه در نشست خبری روز ۲۱ دی گفت همه مسئولیت این حادثه را میپذیریم، ولی فرمانده سپاه در جلسه مجلس گفت مسئولیت مدیریت پرواز هواپیماهای مسافربری با سپاه نیست.
فرار از مسئولیت فرماندهان سپاه در حالی صورت میگیرد که آنها نمیگویند در شبی که به گفته فرمانده سپاه آسمان ایران در شرایط «بسیار حساس» بوده، آیا مسئولیت کسب اطمینان و پیگیری لغو پرواز هواپیمای مسافربری هم با سپاه نبوده است؟ آیا سپاه برای این موضوع پیگیری کرده است؟ کدام نهاد بوده است که از فرمان سپاه سرپیچی کرده و چه مصلحتی باعث شده که این موضوع عملیاتی نشود؟
به دلیل همین ابهامها، برخی کاربران در شبکههای اجتماعی نوشتهاند عدم اعلام پرواز ممنوع، نشانه این است که مقامهای سپاه میخواستهاند از هواپیماهای مسافربری به عنوان سپر انسانی استفاده کنند تا آمریکا حمله نکند یا در صورت حمله، قربانیان به نام آمریکا ثبت شود یا در هر صورت بتوانند آن را به نام آمریکا بزنند.
فرد یا سیستم؟
امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه در نشست خبری روز ۲۱ دی گفت: «به خاطر تصمیمگیری عجولانه یک فرد، شاهد این حادثه بودیم».
این جمله به سرخط تبلیغات دفاعی سپاه تبدیل شده است و میگویند یک نیروی سپاه اشتباه کرده، سپاه اشتباه نکرده است.
تقلیل خطا به یک نفر در حالی صورت میگیرد که از شهریور ۹۴ که مقامهای نظامی ایران خبر از راهاندازی «سیستم یکپارچه پدافند هوایی» دادند، تصمیمگیری هوشمند و سیستماتیک را به عنوان نقطه قوت و تمایز این پدافند در سطح خاورمیانه اعلام میکردند.
معرفی کردن یک فرد به عنوان مسئول خطا، تناقض بزرگی با تبلیغات پنج ساله درباره قدرت سیستم پدافند ایران دارد.
جنگ برده یا باخته؟
امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه روز ۱۹ دی در یک نشست خبری درباره حمله موشکی گفت: « ۱۵ دقیقه بعد از عملیات [موشکی] یک عملیات جنگ الکترونیک بزرگ انجام شد» که «ضربه روحی بزرگی» به آمریکا بود.
با وجود چنین ادعایی که جزییاتی درباره آن منتشر نشده، یکی از بحثهای رایج درباره خطای پدافندی سپاه علیه هواپیمای مسافربری این است که احتمالاً در یک جنگ الکترونیک پدافند سپاه هک شده بوده یا بحث «نفوذ» در کار بوده است. مشخص نیست در شبی که سپاه موفق شده بود یک جنگ الکترونیک تمام عیار علیه آمریکا را هدایت کند و پیروز شود، چگونه در حل مشکلاتی چون تماس بین اوپراتور و فرماندهان ناتوان مانده و بدین شکل مغلوب آمریکا شده است؟
این نکته از این منظر جالب توجه است که آذر ۹۲ وقتی جواد ظریف در یک نشست دانشجویی گفت «آمریکا با یک بمبش میتواند تمام سیستمهای نظامی ما را از کار بیندازد»، خشمی عظیم متوجه او شد و خامنهای هم گفت یک تور بازدید از توان نظامی ایران برای ظریف گذاشتهاند تا به قدرت نظامی جمهوری اسلامی آگاه شود. اکنون ولی مقامهای ارشد سپاه در یکی از پیچیدهترین رویاروییهای نظامی به سرعت و آسانی درباره احتمال هک سیستمشان و بروز یکی از بدترین بحرانهای چهل سال گذشته سخن میگویند.
سپاه خواست یا آمریکا اعلام کرد؟
سردار سلامی نیز در جلسه ۲۲ دی مجلس گفت: «خدا گواه است ما خودمان منشأ ایجاد این فرضیه شدیم که ممکن است موشک ما اصابت کرده باشد. اگر ما خود مبدأ شکلگیری این فرضیه نبودیم، هیچکس نمیتوانست متوجه شود».
این ادعا در حالی مطرح میشود که دولت آمریکا همان روز مطلع شده بود و روز ۱۹ دی هم اعلام کرد که هواپیما بر اثر اصابت موشک سقوط کرده است و همین اطلاعات باعث ورود نخستوزیر کانادا و رئیسجمهور اوکراین و افزایش فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی شد.
روحانی یا خامنهای؟
علی ربیعی، سخنگوی دولت ایران روز ۲۳ دیماه گفته است عصر روز جمعه که حسن روحانی از شلیک موشک مطلع شد، دستور تشکیل جلسه شورای عالی امنیت ملی داد و گفت «به سرعت به مردم اطلاعرسانی شود».
پیش از این رسانههای سپاه نوشته بودند وقتی ظهر روز جمعه رهبر جمهوری اسلامی از سقوط موشک مطلع میشود، دستور تشکیل فوری جلسه شورای عالی امنیت ملی و اطلاعرسانی به مردم را میدهد. هر دو نفر به روایت رسانههای سپاه صبح روز جمعه از این حادثه مطلع شده بودند.
این در حالی است که فرمانده نیروی هوافضای سپاه دو بار گفت «بنده صبح چهارشنبه نسبت به این مسئله مطلع شدم و به مسئولان اطلاع دادم».
مشخص نیست مسئولان مدنظر او چه کسانی بودهاند ولی آیتالله خامنهای به عنوان فرمانده کل قوا، ارشدترین مسئول نظامی ایران محسوب میشود. در بیت او یک دفتر ویژه امور نظامی وجود دارد و دو نفر مشاور ارشد نظامی دارد که از فرماندهان سابق سپاه بودهاند.
رهبر جمهوری اسلامی و دفتر او یا همان ساعات اول مطلع بودهاند و سکوت کردهاند یا ۴۸ ساعت بعد در جریان قرار گرفتهاند و واکنش نشان دادهاند. هر دو حالت نشاندهنده تناقض این رویدادها با ادعاهای پیشین درباره مدیریت خامنهای است.
بحران سیستماتیک یا سناریوی شکستخورده؟
این تناقضهای متعدد که فهرستشان میتواند بهویژه در ابعاد فنی ماجرا طولانیتر شود، باعث شده که بسیاری از در شبکههای اجتماعی این پرسش را مطرح کنند که علت اصلی شلیک موشک به هواپیمای مسافربری چه بوده است که مسئولان سپاه و حکومت میکوشند با سناریوهای متعدد از طرح و افشای آن خودداری کنند؟
آیا یک برنامهریزی آگاهانه و عامدانه در کار بوده و یک اشتباه محاسباتی سبب شد این پروژه به یک بحران بزرگ تبدیل شود یا اینکه بیکفایتی و ناکارآمدی سیستماتیک در همه ارکان حکومت در این پرونده هم خودش را نشان داده است؟
هر کدام از این دو سناریو باشد، تفاوتی ندارد، اکنون پرونده به یک باتلاق عظیم تبدیل شده است.