کرونا و بحران تصمیمگیری
زیتون ـ سولماز ایکدر: فقدان دولت به معنی مدرن آن در ایران محدود به روزهای «بحران» نیست٬ اما در این روزهای کرونازده مشهودتر است.
در روزهای بحرانی نیاز به نهادی که تصمیم نهایی را اتخاذ و اجرا کند٬ بیش از هر زمانی احساس میشود و ایران روزهاست که درگیر بحران است؛ از بحرانهای طبیعی همچون سیل و زلزله تا بحرانهای حکومتساز همچون افزایش نرخ بنزین و اسقاط هواپیمای اکراینی.
در چنین ایامیاست که مردم نیاز به نهادی پاسخگو دارند؛ نهادی مورد اعتماد که بتواند در موقع لزوم ابزارهایی که در اختیار دارد را به کار گیرد، شرایط را مدیریت کند، تصمیمات سریع و درست بگیرد و کشور را به ساحل امنی برساند.
ایران اما سالهاست که از داشتن چنین نهادی با عنوان دولت یا حتی حکومت محروم است. تصمیماتی گرفته و اجرا میشود اما مصدر آن مشخص نیست و در نهایت وقتی فاجعه به بار آمد کسی مسئولیت آن را بر عهده نمیگیرد.
غیبت دولت
فقدان حکومت محدود به عدم کارآیی دولت نمیشود٫ اما دولت به عنوان عالیترین نهاد اجرایی و شخص رییس جمهوری به عنوان دومین مقام رسمی کشور تاکنون چیزی جز ناکارآمدی از خود نشان ندادند.
حسن روحانی روز گذشته (چهارشنبه) پس از یک سکوت طولانی آن هم در این شرایط بحرانی، در مورد «ورود ویروس کرونا» به کشور و «شیوع سریع آن» حرف زد. رییس جمهوری سه شنبه ۶ اسفند گفته بود که از «شنبه بعد همه چیز به روال عادی برخواهد گشت.» این سخن تبدیل به سوژه ای برای تلخندهای فضای مجازی شد.
او روز چهارشنبه ۲۱ اسفند نیز مجددا با مردم سخن گفت٬ اما نه به صورت کنفرانس خبری یا گفتوگویی تلویزیونی٬ روحانی در حاشیه جلسه هیئت دولت خطاب به مردم گفت که «نباید گذاشت شایعات روح مقاومت مردم را دچار مشکل کند» و ادامه داد: «یکبار دیگر گفتم، از کرونا خطرناکتر، ترس و وحشت و اضطراب است.»
رییس جمهوری در ادامه به شکل دستوری خواستار قطع «زنجیره» شیوع کرونا شد و گفت که باید زنجیره شیوع ویروس کرونا را قطع کنیم و تردد چه درون استانها و بین استانها به حداقل برسد؛ بدون توجه به اینکه حداقل در ظاهر و بر اساس سلسلهمراتب خود او در مقام رییس دولت مسئول عدم تعطیلی ادارات دولتی و قرنطینه نشدن استان و شهرهای درگیر کرونا است.
این ناکارآمدی محدود به رییس دولت نیست٬ روزهاست که از اسحاق جهانگیری٬ معاون اول رییس جمهوری٬ نیز خبری نیست تا جایی که شب گذشته خبرگزاری فارس خبر ابتلای او به بیماری کرونا را منتشر کرد٬ خبری که توسط وبسایت انصاف نیوز تکذیب شد اما پاسخی به این سوال که در این شرایط معاون رییس جمهوری کجاست و چه میکند٬ نداد. در جلسه روز چهارشنبه هیات دولت هم معاون اول حضور نداشت.
وزیر کشور نیز همچون معاون رییس جمهوری و شخص حسن روحانی روزهاست که در دسترس نیست؛ دیگر اعضای هیئت دولت نیز در روزهایی که مردم بیش از گذشته نیاز به احساس امنیت و آرامش دارند٬ از نظرها پنهان شدند. در میان دولتمردان تنها معاون وزیر بهداشت است که هر روز ساعت ۲ بعد از ظهر آمار جدید مبتلایان به ویروس کرونا و درگذشتگان را٬ حتی به رغم عدم اعتماد عمومی به آمار دولتی٬ اعلام میکند.
مشکل اما محدود به پنهان شدن اعضای هیئت دولت نیست؛ مسئله دیگر این است که در تصمیم گیریهایی محدودی که این روزها انجام میشود نیز وحدت رویهای وجود ندارد.
از یک سو فرمانداران استانهای گیلان و مازندران دستور میدهند برای جلوگیری از ورود مسافر به این استانها جادههای مواصلاتی بسته شوند٬ از سوی دیگر فردای آن روز به دستور دولت جادهها باز میشوند.
تا جایی که بر اساس ویدئوهایی که در شبکههای مجازی منتشر شده٬ فرمانده یکی از پلیسهای راه با مسئولیت شخصیاش تصمیم میگیرد اجازه عبور مسافران به سمت گیلان را ندهد.
همچنان هم مشخص نیست که چه کسی باید برای قرنطینه شهرهای درگیر کرونا تصمیم گیری کند؛ یا چه کسی پاسخگوی کمبودهای کادر درمان است.
این تشتت نشان از آن دارد که علاوه بر مشخص نبودن محل صدور فرامین، دستگاه مدیریتی کشور در این روزها از تعدد مدیر و صاحب اختیار نیز رنج میبرد، کسانی که به دلیل ناشناس ماندن طبعا پاسخگو هم نیستند.
حکومت هم نداریم
از سوی دیگر اما نهادهای موازی که اتفاقا به لطف سیاستگذاریهای رهبر جمهوری اسلامی از قدرتی فراوان برخوردارند نیز برخلاف گذشته این بار به میدان نیامدند.
هر چند در روزهای ابتدایی با در اختیار داشتن اقلام مورد نیاز بیمارستانها و سپردن آن به نیروهای بسیجی و سپاهی، مانند سایر بحرانها سعی در بهرهبرداری تبلیغاتی از این داستان کردند اما این حضور در «میدان» دیری نپایید چون اینبار حریف را نمیشد با رانت یا گلوله از پای درآورد.
در ادامه و با بالا گرفتن بحران اعضا و فرماندههان سپاه و بسیج که در دیگر روزهای بحرانی از جمله سیل و زلزله با عنوان «کمک» حداقل در محل مصیبت حاضر میشدند٬ دیگر رو پنهان کردند.
نه تصویری از حضور فرماندههان سپاه در شهرهای بحرانزده منتشر میشود و نه اعضای بسیج «هیئتی» به میدان میروند.
نهادهای موازی این بار اگرچه قادر به «حل هیئتی» بحران کرونا نیستند٬ اما حاضر به سکوت در «برهه حساس کنونی» نیستند. نوشاد نوشادی رییس شورای هیئتهای مذهبی ایران روز ۱۷ اسفند مدعی شده بود که بیش از ۹۰ هزار هیئت مذهبی در سراسر کشور آماده هر گونه همکاری با «جان برکفان جبهه سلامت و بهداشت و درمان و ستاد ملی مبارزه با ویروس کرونا هستند.»
هیئتهای مذهبی اما دست از برگزاری مراسم خاص در این روزها برنداشته و در خیابانها همچون قم و اصفهان یا در تکایا همچون تهران مراسم خاصشان را ادامه میدهند.
نهاد روحانیت نیز در این میان سازی جداگانه مینوازد٬ از یک سو با تعطیل شدن اماکن مقدس شیعیان مخالفت میکند٬ از سوی دیگر به برگزار نشدن نمازهای جماعت اعتراض دارند و مخالف تعطیل شدن حرم معصومه در قم یا حرم امام هشتم شیعیان در مشهد است.
در وضعیتی که در کشورهایی مانند چین، ایتالیا و کره جنوبی، که با بحرانی مانند ایران دست به گریبانند، روشهای به کار گرفته شده برای مقابله با کرونا چه در دولت اقتدارگرای چین و چه دولتهای دمکرات ایتالیا و ژاپن کمابیش مشابه بوده، ایران همچنان در بلاتکلیفی، هرج و مرج و بیتصمیمی دست و پا میزند.
کار درمان و مراقبت در سرشاخهها، بیمارستانها و توسط کادر درمان با تلفات بالا در جریان است، تصمیمهای کلان اما، کند و به گفته کارشناسان با ضریب بالایی از اشتباه اتخاذ میشود. همان «دولتی» که پیش از این به ادعای خودش، در اعتراضات آبان، با سرکوب کار را دو روزه جمع کرد و در مقابل خواست مردم به میدان آمد، زمانی که باید از امکانات و حتی قوه قهریه خود در جهت مصلحت عمومی بهره بگیرد، میدان را چنان خالی کرده که انگار هرگز نبوده است.