ریشه مشکلات در ایران است، نه در غرب!

پنجشنبه, 13ام تیر, 1392
اندازه قلم متن

Kazem-alamdari01امروز بیش از گذشته روشن شده است که کلید حل مشکلات اتمی و اقتصادی ایران توافق با غرب است، نه مقابله با آن. افزون بر روحانی، هاشمی رفسنجانی، وعلی اکبر ولایتی هم در این مورد نظر مشترکی اعلام کردند. روحانی و ولایتی بطور آشکار سیاست کنونی پیشبرد مذاکرات اتمی جمهوری اسلامی، که سعید جلیلی و فرماندهان سپاه، و رهبری آن را کنترل کرده‌اند را به چالش کشیدند. رفسنجانی، روحانی و ولایتی در مقام نامزد انتخاباتی ریاست جمهوری ایران وعده دادند اگر انتخاب شوند در مذاکرات با غرب، بویژه با آمریکا، رویه وسیاست دیگری را پیش خواهند گرفت، تحریم ها را متوقف و مشکلات اقتصادی ایران که به آن گره خورده است را برطرف خواهند نمود.

روشن است، آنها قرار نبود که رئیس جمهورآمریکا و یا یکی از کشورهای غربی بشوند که دستور بدهند تحریم ها متوقف شود. آنها، و امروز، رئیس جمهور منتخب ایران، حسن روحانی می خواهد از موضع رئیس دولت ایران، با ایجاد تغییر و اتخاذ سیاست جدید، این مشکلات را بر طرف کند. به عبارت دیگر آنها پذیرفته اند که ریشه مشکلات و کلید حل آن در ایران است، نه درغرب.

کابرد نمادین کلید در کمپین انتخاباتی روحانی نیز این معنا را بازتاب می داد که کلید گشایش قفل مشکلات داخلی و خارجی ایران، در دست ماست. با پذیرفتن این واقعیت، روحانی وعده داده است که با “تدبیر” مشکلات با غرب را برطرف خواهد کرد. بنابراین، شعار هایی مانند این که “غرب نمی‌خواهد ما پیشرفت کنیم”، یا “ریشه بحران اتمی ایران، غرب است”، پایه و اساس نداشته و ندارد. اگر روحانی می خواهد این مشکلات را بر طرف کند، پس ریشه و راه حل آن نیز در ایران است. اگر جزاین باشد باید بگوئیم وعده های روحانی بی پایه و تلاش او بی فایده است. زیرا، با فرضی که “غرب نمی خواهد ما پیشرفت کنیم”، چه فرقی می کند که روحانی رئیس جمهور باشد، یا احمدی نژاد یا شخص دیگری؟ البته واقعیت ها نشان می دهد که چنین نیست. این فرض که “غرب نمی خواهد ما پیشرفت کنیم” با یک هدف سیاسی مطرح شد تا قطع رابطه و دشمنی با آمریکا، و عقب ماندگی ایران توجیه گردد. یعنی عامل مشکلات ایران، حکومت نیست، بلکه خارجی ها هستند.

روحانی چگونه می خواهد بن بست مذاکرات اتمی و مشکلات اقتصادی ایران را حل کند؟ روحانی در تغییر سیاست به بن بست رسیده ایران دخالت دارد، نه درتعیین سیاست غرب. به عبارت دیگر، روحانی معتقد است کنارنهادن سیاست شکست خورده و پرهزینه کنونی، و شفاف سازی پروژه اتمی ایران، مشکلات را بر طرف می کند. وی معتقد است که غرب نیزبطور متقابل نسبت به سیاست جدید ایران پاسخ مثبت و آشتی جویانه خواهد داد، و نه تنها مشکلات کنونی برطرف خواهد شد، بلکه ایران به فرصت های بزرگی دست خواهد یافت. این واقعیت برای کسانی که معتقداند “غرب نمی خواهد ما پیشرفت کنیم” قابل هضم نخواهد بود.

فرضی که “غرب نمی‌خواهد ما پیشرفت کنیم” توسط افراد و گروه های آمریکاستیز نیز تقویت شده است. این شعار بر بستر فرهنگی که خارجی ها نگذاشته اند ما رشد کنیم بنا شده است. فرهنگی که به جای مسوول دانستن خود، دنبال مقصر خارجی می گردد. سلطه انحصاری نظامیان و فقها بر ارکان مملکت و برباد دادن میلیارد ها دلار از منابع و منافع ملی، و ممانعت از نقد و آزادی بیان کارشناسان، ضرورت توسل به این شعار را زیاد تر کرد تا همه مشکلات را به گردن خارجی ها بیاندازند. سلطه مطلق و انحصاری این دوگروه براداره کشور منجر به انزاوای جهانی ایران، وخامت اقتصادی و انباشت نارضایتی گسترده مردم در تمام سطوح از جمله مراجع دینی شده است. با استفاده از همین فرهنگ و شعار، مخالفان و معترضان تقلب در انتخابات سال ۸۸ را عوامل بیگانه، سران “فتنه” و “بی بصیرت” خواندند. البته کاربرد این سیاست برای حکومت نتایج وارونه داشته است. سرکوب خشن مردم نیز قادر به حذف جنبش سبز نشد.

علی رغم نتایج وخامت باری که نظام جمهوری اسلامی برای ایران ببار آورده است، آیت الله خامنه ای با توهم نسبت به قدرت و نفوذ خود، جنبش آزادی خواهی مردم عرب را نیز منبعث از انقلاب ایران، و “بیداری اسلامی” خواند و برای مردم عرب دستورالعمل صادر و به زبان عربی قرائت کرد. ولی پاسخ مردم عرب فاصله گرفتن بیشتر از راهی است که جمهوری اسلامی بر ایران تحمیل کرده است. حکومت ایران امروز با واقعیت های سختی در داخل، منطقه و جهان روبرو شده است که راهی جزعقب نشینی نظام ولایت مطلقه فقیه و پذیرش ضرورت تغییر و پذیرش حاکمیت واقعی مردم ندارد.

کاظم علمداری

چهارم ژوئیه ۲۰۱۳

از: ایران امروز


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.