علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در جمع نمایندگان دانشجویان، از کسانی که در اوایل انقلاب “بر روی هم میهن خودشان اسلحه کشیدند” انتقاد کرد و علت آن را “ضعف مبانی معرفتی” عنوان کرد. (۱)
پاسخ به علی خامنهای
مخالفت با خشونت و کشتار، یک منطق انسانی است ولی آیا چنگیزخان و استالین هم در رابطه با خشونت و کشتار از اعتباری برخوردارند و میتوانند ادعائی بکنند؟؟ آیا کسی که دستهایش تا آرِنج به خون مردم بیگناه ایران آلوده است و جوانان میهنمان را سلاخی کرده، حق سخن پراکنی در مورد اسلحه و خشونت دارد؟
علی خامنهای، هفتهی پیش در کمال بی شرمی و پُر روبی، در مورد “ضعف مبانی معرفتی” سخن گفت و کسانی را که بر روی هم میهن خوشان اسلحه کشیدند، جوان را، پیر را، کاسب بازاری را هدف قرار دادند و آماج حملهی خودشان قرار دادند را محکوم میکند و آن فجایع را، جنایت میخواند؟! پرسش اینجاست که دلیل این نوع گفتار و تلاش مذبوحانه برای انسان نمائی چیست؟ چرا خامنهای “جانماز آب میکشد”؟ آیا هدف، راه گم کردن و تمرکز را از روی جنایاتش برداشتن است، یا توجیه جنایات و گناهشوئی است؟
آقای خامنهای، خجالت نمیکشید که به این آشکاری میخواهید آنچه را طی چهار دهه بر سر مردم بیچارهی ایران آوردهاید ماست مالی کنید، و مردم و معترضین را هدف قرار بدهید؟! تنها یک فقره از جنایاتتان: کشتار معترضین آبان ماه ۱۳۹۸، پس از تمام پنهانکاریها و انکارها و معترضان را در دریا و رودخانه انداختن؛ آمارها، حاکی از کشتارِ ۱۵۰۰ تن میباشند.
این تنها یک واقعه از شصت و سه واقعه، طیِ چهار دهه ضرب و شتم و سرکوب و زندان وکشتار و اعدام بوده است. با یک محاسبهی سرانگشتی، دهها هزار جوان و پیر و کاسب بازاری را کشتهاید!؟ یا شاید اعدامهای دسته جمعی تابستان ۶۷ را فراموش کردهاید؟ خجالت و شرم و حیا سرتان نمیشود که دم از “مبانی معرفتی” میزنید. به قول زبانزد (ضرب المثل) عامیانه: “رو که رو نیست، سنگ پای قزوین” است. ملت ایران، این جنایت و جنایات دیگر و خیانتهایتان را نه فراموش میکند و نه میبخشد.
خامنهای در مورد اعدامهای سال ۱۳۶۷ میکوید: “الان من هم مطمئنم که امام با یک محاسبهی درستی تدبیر کرده بود. یعنی وقتی گروهی با نظام اسلامی و حکومت اسلامی در حال جنگ هستند که محاربند، فقط آدمهائی که الان شمشیر دستشان است محارب نیستند بلکه آن کسی هم که فرض بفرمائید رفته پستش را تحویل بدهد و بیآید، او هم جزو همین هاست، آن کسی که دارد خط دهی میکند، این هم {جزو اینهاست}، سرباز ذخیرهشان هم جزو اینهاست. تفاوتی نمیکند. مسألهی محاربهی اشخاصی که با آنها همکاری داشته باشند و متصل باشند، یک مسألهی حل شدهای است تقریباً. امام با این ملاحضات این کار را کرده بودند. بنابراین از لحاظ فقهی و همچنین از لحاظ تشخیص امام و عملکرد امام و نظر امام جای هیچ دغدغهای وجود ندارد. ” (۲)
چهار دهه کشتار و اعدام، کافی نبوده؛ پس از چهار دهه چپاول و دزدی، هنوز سیر نشده اید؛ که حالا برای بقایِ حکومت منحوش و شومتان، در تلاش هستید که جوانان و دانشجویان را بجان یکدیگر بیاندازید؟ قصد گمراهی آنان را کردهاید و میگوئید “مرزبندی کنند” و ” بدون مماشات” رفتار کنند، و هر نوع آزاداندیشی و خردگرائی را وابسته به آپوزیسیون خارج از کشور و دشمن خطاب میکنید! واقعاً که سرِ سفرهی پدر مادر نان نخوردهاید، وگرنه با چه رویی، دانشجویان دختر را تهدید میکنید و حجاب اجباری را “حیای اسلامی” مینامید!؟
رهبر جمهوری اسلامی، همچنین اشاره میکند به اهمیت “پیشرفت علمی”!؟ اجازه بدین ببینیم این “پیشرفت علمیِ” علمای مذهبی و دست اندرکاران رژیم فقاهتی چیست و کدام است؟ آیا این پیشرفت علمی در روشی است که علی خامنهای برای مبارزه با ویروس کرونا، به ملت ایران پیشنهاد کرد: “دعای صحیفهی سجادیه که در مفاتیح هم هست”، بخوانید؟ آیا میتوان به کسی که تا این درجه گرفتارِ توهمِ عوامل غیبی است، اعتماد کرد؟ یا این پیشرفت علمی، فتوای آیت اله سعیدی، نماینده خامنهای در استان قم است که گفت: “ما این حرم را دارالشفا میدانیم، دارالشفا یعنی مردم بیآیند و از امراض روحی و جسمی شفا بگیرند؛ بنابراین باید اینجا باز باشد، باید با قوت مردم بیآیند. ”
علی خامنهای نه تنها دانشی برای راهنمائی کردن و مشکل گشائی ندارد، بل که او و بقیهی علما و فقها (عقب افتاده ترین قشر جامعه)، با خرافه پراکنی: “ساختارهای ایمانی” و گسترش موهومات و امداد غیبی، همانطور که سرعت بیماری واگیر دارِ کرونا را چند برابر کردند؛ اکنون میخواهند با تفرقه اندازی و ایجاد شکاف بین جوانان و دانشجویان، بدبینی و سوء ظن و بی اعتمادی را چند برابر کنند و دشمنی و برادرکشی را رواج بدهند؟! خوشبختانه، جوانان و دانشجویان ما در ایران، بیدار هستند و از آگاهی نسبی برخوردار میباشند و با شناختی که از ملاها و دست اندرکاران حکومی دارند، میدانند که “دشمن ما همین جاست”.
در بالا اشاره شد به کشتار آبان ماه ۱۳۹۸، آنچه برای برخی از هم میهنانمان هنوز آشکار نشده، نقش و مسئولِ اصلی و عاملِ این کشتار، میباشد.
پس از آغاز اعتراضات به افزایش بهای بنزین که به بیش از صد شهر در کشورمان کشیده شد؛ خامنهای مقامات امنیتی و دولتی را احضار کرد و دستور داد که “برای توقف اعتراضات، هر اقدامی لازم است انجام دهند”. در این جلسه که شبانه در بیت رهبری انجام گرفت، خامنهای با “عصبانیت چگونگی برخورد با اعتراضات را مورد انتقاد قرار داد”. بگفتهی منابعی که در این جلسه حضور داشتنهاند، وی خشم خود را از پاره کردن تصویر خود و تخریب یک مجسمهی خمینی پنهان نکرده است. ” (۳)
“آنچه این گزارش را از اهمیت بسیار برخوردار میکند از یکسو ارقام ارائه شده در بارهی قربانیان این سرکوبها و از سوی دیگر ارائهی این ارقام توسط سه منبع در وزارت کشور جمهوری اسلامی به خبرگزاری رویترز است. بر این اساس در سرکوبهای روزهای پایانی آبان ماه حدود ۱۵۰۰ نفر کشته شدهاند که در میان آنها ۱۷ نوجوان و ۴۰۰ زن وجود داشتهاند…. ارقام وزارت کشور بر پایهی جمع آوری اطلاعات گوناگون از نیروهای انتظامی و امنیتی، سردخانهها، بیمارستانها و ادارات پزشکی قانونی فراهم آمده است. ” (همان)
در بالا نظر خامنهای را در مورد دستور خمینی برای قتل و عام زندانیان سیاسی از کتاب روایت رهبری: مناسبات جمهوریت و اسلامیت، مرور کردیم. اهمیت گزارش رویترز در اینمورد، اینستکه نورافکن را روی اقرارِ خامنهای متمرکز میکند تا دلیلِ پسِ پرده را ببینیم و بتوانیم به این پرسش پاسخ بدهیم: چرا و چه نیازی وجود دارد که امروز، پس از گذشت بیش از سی سال از ماجرای دردناکِ قتل و عام، این اقرار مورد نیاز است و باید نوشت، به نمایش گذاشت و در موردش گفتگو کرد؟
پاسخ زیاد هم پیچیده نیست. نوشتهی خامنهای در مورد منطق امام در کشتار دسته جمعی زندانیان، “زیرکانه و هدفمند است”. چنانچه به آسمان ریسمان کردن، و فلسفه بافی و سفسطهی خامنهای در مورد این قتل و عام، توجه کنید، همهاش بخاطر رسیدن به یک نتیجه است: “فقهی بودن عملکرد” خمینی. این درست همان نتیجهای است که خامنهای برای توجیهِ دستورِ کشتار آبان خودش، نیاز دارد و میخواهد. یعنی دارد با پشتیبانی از انتشار این کتاب و برجسته کردن این موضوع، خودش را تبرئه میکند و به امیدِ فرار از عدالت، میگوید که عملکردش فقهی بوده است. این گفتارِ خامنهای، شبیه به زبانزد “سلام گرگ بی طمع نیست” میباشد، یعنی زیرکانه و هدفمند است.
آقای خامنهای، شاید برای عدهای از طرفداران و همراهان و مزدوران رژیم، توجیهتان کاری باشد. شاید برای عدهای در متن مذهبی جامعه، قابل پذیرش باشد. ولی نه ملت ایران، کشتار ۱۵۰۰ انسان بیگناه، تحت ستم و معترض به گرانی و فقر درماندگی را قبول دارند و عذر مینهند، و نه در پیشگاه عدالت راهی برای فرار خواهید داشت.
ملت ایران نه فراموش میکند و نه میبخشد
امیرحسین لادن
ahladan@outlook.com
(۱) رادیو فردا
(۲) روایت رهبری: مناسبات جمهوریت و اسلامیت
(۳) گزارش خبرگراری رویترز
از: گویا