کیهان لندن:
-درسی که از تجربه تحریمهای شدید آمریکا علیه رژیم صدام گرفتیم این است که تحریمها به تنهایی نه تنها قادر به تغییر رژیم صدام حسین یا سرنگونی او منجر نشد بلکه آن را رژیم را وادار به تغییر سیاستهای خود نیز نکرد.
-رژیم صدام توانست از نهادهای بینالمللی به صورت ابزاری برای دفاع از مواضع خود استفاده کند. یک سازمان معتبر مانند یونیسف با هماهنگی و صدور دادههایی بر اساس اطلاعات نادرست، ادعا می کرد که در نتیجه تحریمهای آمریکا نیم میلیون کودک عراقی جانشان را از دست دادند اما تحقیقات بعدی نشان داد که بیشتر این اطلاعات ساختگی و نادرست بوده است.
– تحریمها علیه جمهوری اسلامی باعث شد تا حمایت مالی زمامداران ایران از حزبالله لبنان که سالانه بیش از ششصد میلیون دلار تخمین زده میشود، به میزان زیادی کاهش یابد.
اما قبل از اینکه به موشکافی در جنگ اقتصادی و سیاسی بین واشنگتن و تهران بپردازیم، شاید بهتر است تجربه دیگری از تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه کشور دیگری را بررسی کنیم. اگر تجربه تحریمها و ممنوعیتهایی که آمریکا علیه رژیم صدام حسین در فاصله میان سالهای ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۰۳ یعنی زمان حمله نظامی آمریکا و سرنگونی رژیم صدام را بررسی کنیم، درمییابیم که شرایط و نوع تحریمها بسیار شبیه به شرایط و تحریمهای شدیدی بودهاند که امروز آمریکا علیه تهران اعمال کرده است.
درسی که از تجربه تحریمهای شدید آمریکا علیه رژیم صدام گرفتیم این است که تحریمها به تنهایی نه تنها قادر به تغییر رژیم صدام حسین یا سرنگونی او منجر نشد بلکه آن را رژیم را وادار به تغییر سیاستهای خود نیز نکرد. رژیمهای اقتدارگرا که با ابزارهای سرکوب، قتل و کنترل امنیتی به بقای خود ادامه میدهند معمولا نسبت به ظلم و ستمی که سیاستهای آنها برای شهروندانشان به بار میآورد بیاعتنا هستند. این نوع رژیمها همواره تلاش میکنند از هر مشکلی به نفع خودشان بهرهگیری کرده و هر بازی سیاسی را به نفع خود هدایت کنند.
رژیم صدام توانست از نهادهای بینالمللی به صورت ابزاری برای دفاع از مواضع خود استفاده کند. یک سازمان معتبر مانند یونیسف با هماهنگی و صدور دادههایی بر اساس اطلاعات نادرست، ادعا می کرد که در نتیجه تحریمهای آمریکا نیم میلیون کودک عراقی جانشان را از دست دادند اما تحقیقات بعدی نشان داد که بیشتر این اطلاعات ساختگی و نادرست بوده است. همچنین آشکار شد که تحریمها تاثیر چندانی بر دایره حاکمیت رژیم ندارد و این امر تا حدودی باعث شد که واشنگتن پس از عدم تغییر سیاستهای رژیم صدام به لزوم حمله نظامی و سرنگونی آن با توسل به زور متقاعد شود.
آیا این بدان معنی است که تحریمهای شدید اقتصادی که امروز در مورد جمهوری اسلامی ایران اعمال میشود بیفایده است؟
جواب بله و نه هردو است؛ از یکسو، تحریمها به تنهایی و بطور مستقیم به رژیم ضربه نخواهد زد؛ تحریمها همچنین مواضع اصلی رژیم را تغییر نمی دهند زیرا جمهوری اسلامی یک رژیم ایدئولوژیک است. تحریمها برای تضعیف رژیم و ومشغول کردن آن به مشکلات طاقتفرسای داخلی بسیار مفید است و این واقعیت با اعتراضهای مکرر در تهران و شهرهای ایران خود را به اثبات رسانده است.
ما همچنین متوجه میشویم که این تحریمها چگونه باعث کاهش فعالیت نظامی خارجی رژیم ایران در سوریه، لبنان و تا حدودی در عراق و یمن شده است. این رژیم میلیاردها دلار برای مدیریت فعالیتهای گسترده نظامی در خارج از مرزهای خود، از جمله تأمین مالی صدها هزار شبهنظامی از ملیتهای مختلف، لبنانی، سوری، عراقی، افغان، پاکستانی و از دیگر کشورهای آسیای میانه خرج میکرده است.
بزرگترین بحرانی که حزبالله لبنان بزرگترین جناح شبهنظامی خارجی وابسته به حکومت ایران امروز از نظر مالی با آن مواجه است درواقع بر اثر تحریمهای اقتصادی ایالات متحده علیه رژیم ایران به وجود آمده است؛ این تحریمها باعث شد تا حمایت مالی زمامداران ایران از حزبالله لبنان که سالانه بیش از ششصد میلیون دلار تخمین زده میشود، به میزان زیادی کاهش یابد.
تحریمهای آمریکا، درآمد دولت ایران را تا بیش از هفتاد درصد کاهش داد بطوری که رژیم برای پرداخت حقوق معلمان، پزشکان، کارمندان و کارگران دولت با مشکل بزرگی روبرو شده است. با همه این اوضاع بغرنج اقتصادی و انزوای منطقهای و بینالمللی اما هیچ نشانهای از نیت تغییر در خط مشی سیاسی رژیم ایران دیده نمیشود و رهبر جمهوری اسلامی تا این لحظه آماده عقبنشینی از مواضع تند و ماجراجویانهی خود نیست.
سرسختی رژیم تهران در عدم تغییر سیاست و مناسبات خود با جهان و منطقه ممکن است به این دلیل باشد که تهران احتمالا بر شکست دونالد ترامپ دشمن سرسخت خود در انتخابات ریاست جمهوری شرطبندی کرده است. اما حتی اگر دونالد ترامپ کاخ سفید را ترک کند، ما نمیدانیم که آیا پیروزی دموکراتها به معنای لغو تحریمهای جمهوری اسلامی ایران خواهد بود یا نه؟ من نسبت به این موضوع شک دارم زیرا ایران پس از امضای توافقنامه هستهای برجام ثابت کرد که برای منافع ایالات متحده و متحدانش در منطقه خطرناکتر شده است.
ولی اگر ترامپ دوباره به ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا انتخاب شود، جمهوری اسلامی ایران با یک دولت خطرناکتر روبرو شده و سپس مجبور خواهد بود بین سرنوشت صدام حسین یا همکاری کامل و شامل و امضای یک توافقنامه جامع دیگر، یکی را بپذیرد. توافقنامهای که در آن از فعالیتهای نظامی خارجی خودداری کرده و متعهد شود که فعالیتهای هستهای خود را محدود کند.
*منبع: شرق الاوسط
*نویسنده :عبد الرحمن الراشد
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن