با امضای «توافق صلح ابراهیم» میان امارات متحده عربی و بحرین با اسرائیل، اینک دو کشور از همسایگان جنوبی ایران در خلیج فارس موجودیت اسرائیل را به رسمیت شناختهاند و به زودی مراودات اقتصادی خود را با این کشور شروع میکنند.
مراسم امضای توافق با حضور «دونالد ترامپ»، رییسجمهور آمریکا، و «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر اسرائیل، و وزرای خارجه امارات و بحرین انجام شد و طی آن ترامپ اعلام کرد که به زودی کشورهای بیشتری از ممالک اسلامی روابط خود را با اسرائیل عادی میکنند. گزارشهایی در رسانههای منطقه منتشر شدهاند که مراکش، سودان، عمان و حتی پاکستان کشورهای بعدی هستند که روابط سیاسی با اسرائیل برقرار خواهند کرد. تاثیر این روابط روی جمهوری اسلامی چیست؟
***
از میان دو کشور امارات و بحرین که در روزهای اخیر با اسرائیل روابط سیاسی و اقتصادی برقرار کردند، امارات اهمیت بیشتر برای جمهوری اسلامی دارد. به دلیل تحریمهای کمسابقه ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی، فعالیتهای اندک شرکتهای ایرانیالاصل در امارات، مانع مسدود شدن راه تنفس بهشمارهافتاده اقتصادی ایران است و این موضوعی است که نمیتوانسته است قربانی رابطه امارات و اسرائیل شود. دو کشور هر چند در سطح کاردار، اما روابط سیاسی با یکدیگر دارند و تماسها بین مقامهای آنها قطع نشده است.
گستردگی مبادلات تجاری و اهمیت امارات در اقتصاد جهانی هم دلیل دیگری است که امارات جایگاه مهمتری برای ایران دارد. در برابر، روابط سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی و بحرین قطع است و مبادلات تجاری دو کشور هم پیش از آن در زمینه دور زدن تحریمها که جمهوری اسلامی به آن نیاز دارد، قابل اعتنا نبوده است. به همین دلیل است که واکنش جمهوری اسلامی به امارات در برقراری رابطه با اسرائیل نرمتر از واکنش به بحرین بوده که سپاه پاسداران مقامهای آن را به سرنگونی وعده داده است.
با این همه برقراری رابطه همزمان امارات و بحرین با اسرائیل، نوعی غافلگیری در جمهوری اسلامی پدید آورده است. به غیر از افزایش تعداد کشورهای مسلمان که موجودیت اسرائیل را به رسمیت میشناسند و با آن رابطه سیاسی و اقتصادی دارند، این دو کشور اولین ممالک اسلامی هستند که تابوی ایجاد رابطه با اسرائیل را پس از سه دهه میشکنند.
چنین تصمیمی پس از انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به بیتالمقدس و طرح ساخت شهرکهای یهودینشین بیشتری در سرزمینهای اشغالی، نوعی جسارت در میان رهبران کشورهای اسلامی لازم داشت که امارات پیشقدم آن شد.
در صورتی که برقراری رابطه امارات و بحرین با اسرائیل موجب شکسته شدن مانع روانی در میان دیگر رهبران کشورهای اسلامی برای به رسمیت شناختن اسرائیل شود و سودان، مراکش، عمان و پاکستان، دولتهای بعدی در این مسیر باشند، دومین ضربه به سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی در کمتر از یک سال اخیر، شدیدتر خواهد بود.
کشته شدن «قاسم سلیمانی»، فرمانده «نیروی قدس شاخه برونمرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی»، در عملیات هوایی آمریکا در عراق خسارت بزرگی به برنامههای منطقهای جمهوری اسلامی بوده است. سلیمانی بیش از دو دهه فرمانده این نیرو بود و طی سالها فعالیت در کشورهای سوریه، عراق، لبنان و افغانستان، دامنه اقدامات خود را به تازگی به سرزمینهای فلسطینی گسترش داده بود.
آیتالله «علی خامنهای» در یکی از سخنرانیهای خود پس از ترور سلیمانی اعلام کرد که او که در حال «پر کردن دست فلسطینیها» و رساندن اسلحه به شبهنظامیان فلسطینی در برابر اسرائیل بود، به موفقیتهایی رسیده بود. هشت ماه پس از ترور او توسط عملیاتی که با دستور دونالد ترامپ انجام شد، حالا امارات و بحرین، به میزبانی او، با اسرائیل پیمان صلح امضا کردند و این تصویری است که احتمالا جمهوری اسلامی تا یک سال پیش تصور آن را هم نداشت. ترامپ پس از امضای توافق در محوطه کاخ سفید گفت که دیگر اسرائیل منزوی نیست و در برابر، نتانیاهو ایران را منزوی خواند.
آینده این توافق پس از فرو نشستن هیجانهای آنی بیشتر معلوم خواهد شد. اگر روابط دو کشور با اسرائیل بدون بروز بحران احتمالی به خوبی پیش برود، پیوستن کشورهای مسلمان دیگر، خصوصا عمان و پاکستان، به طرح صلح با اسرائیل برای جمهوری اسلامی پرهزینه خواهد بود.
پاکستان به عنوان یکی از کشورهای اسلامی همواره محل اتکای جمهوری اسلامی در بحرانهای بینالمللی بوده است. این کشور اکنون حافظ منافع ایران در آمریکا است و در حالی که پنج سال از قطع رابطه ایران و عربستان میگذرد، میانجی دو طرف برای جلوگیری از وخیمتر شدن وضعیت بوده است.
صلح احتمالی عمان با اسرائیل از عادیسازی روابط پاکستان با آن کشور هم برای جمهوری اسلامی گرانبارتر خواهد بود. در میان کشورهای «شورای همکاری خلیج فارس»، عمان از دیرباز تا کنون روابط ویژهای با ایران داشته است و به دلیل همسایگی دو کشور در منطقه حیاتی تنگه هرمز، این نزدیکی حیاتی هم بوده است.
حالا برای اولین بار در چهلودو سالی که از عمر جمهوری اسلامی میگذرد، تحولات منطقهای پیرامون ایران به سرعت در حال ورود به دورهای جدید با اثراتی ناشناخته برای نظام حاکم بر ایران است. قابلپیشبینیترین نکته این تحول این است که این تغییرات سریع منطقه، همسو با منافع جمهوری اسلامی پیش نمیرود.
از: ایران وایر