به تازگی حسین شریعتمداری درخواست آیتالله سیستانی از خانم “جینین هینیس پلاسخارت” نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد در عراق مبنی بر “نظارت نمایندگانی از سازمان ملل متحد بر انتخابات عراق” را مورد انتقاد قرار داد و آن را “به معنای اعلام ورشکستگی عراق، بدبینی به ملت و خوشبینی به بیگانگان” و دونشانی مرجعیت سیستانی سنجید. در یادداشت مدیرمسئول روزنامه کیهان برخی از مواضع سازمان ملل نیز مورد حمله شدید قرار گرفت و از این راه از سیاستهای منطقهای خامنهای که مورد توافق سیستانی نیست دفاع شد. شریعتمداری در خاتمه از دفتر ایت الله سیستانی خواست که یادداشت مربوطه را اصلاح کند.
انتقاد نماینده خامنهای از این مرجع تقلید با واکنشهای گستردهای روبرو شد. پیش از همه رهبران سیاسی عراق از جمله رییسجمهوری، نخستوزیر و رئیس مجلس عراق طی نشستی از اظهارات شریعتمداری شدیدا انتقاد و مرجعیت سیستانی را “محور امنیت عراق و مردم” این کشور نامیدند.
نوری مالکی نخست وزیر پیشین عراق و دبیرکل حزب الدعوه عراق نیز یادداشت نماینده خامنهای در کیهان علیه سیستانی را ” توهین به مرجعیت دینی و مردم عراق” سنجید.
حتی سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه نیز مدعی شد که گفتههای نماینده خامنهای ربطی به مواضع جمهوری اسلامی ندارد.
سرانجام شریعتمداری که از حاشیه امنیتی، قضایی گسترده و پشتیبانی دفتر رهبری برخوردار است در پی فشارهای داخلی و خارجی ناچار به عذر خواهی از سیستانی گردید.
انتقاد گستاخانه شریعتمداری از سیستانی که در میان بسیاری از شیعیان از جایگاه ویژهای برخوردار است نمیتواند بدون ارتباط با رقابت رهبری دینی و سیاسی خامنهای با این مرجع تقلید مورد واکاوی قرار گیرد.
پیش از هرچیز باید گفت که آیتالله و مرجع تقلید شدن خامنهای از ابتدا با اما و اگرهای فراوان روبرو بوده است[۱] و روحانیون سرشناسی مانند آیتالله منتظری و آذری قمی به اعلام مرجعیت وی اعتراض کردند و به ناچار در حصر خانگی قرار گرفتند. این در حالی است که علی سیستانی از معدود روحانیونی است که اجازه کتبی اجتهادش را از سیَد ابوالقاسم خویی دریافت کرده و هیچ گاه جایگاه دینی و نفوذ معنوی وی مورد پرسش قرار نگرفته است امری که با جاهطلبیهای دینی و سیاسی خامنهای سازگار نیست
اما ریشه اختلافات این دو آیتالله را باید در نگرش و رویکرد سیاسی و اجتماعی این دو روحانی نیز جستجو کرد:
– خامنهای از پیروان اسلام سیاسی است که از جوانی تحت تاثیر سید قطب و رهبر فداییان اسلام قرار داشت و با ترفندها، سیاستبازیها و کارگردانی هاشمی رفسنجانی به ریاست جمهوری رسید و سپس جانشین خمینی شد. وی در سه دهه ولایت فقیهیاش اقتصاد کشور را به نابودی کشاند و اکثریت مردم ایران را در تهیدستی فرو برد. خامنهای با دشمنی ایدئولوژیکش با غرب، آمریکا و اسرائیلستیزی و حزبالله سازی در منطقه و جاهطلبیهای هستهای، ایران را به انزوا و تحریم کشاند و با تکیه بر نیروهای امنیتی و قوه قضاییه غیر مستقل و سرکوبگر، تبعیض علیه زنان، دگراندیشان و اقلیتهای قومی و دینی را در جمهوری دینی نهادینه کرد.
در برابر رفتار و گفتار سیاسی آیتالله سیستانی بر مبنای نگرش سنتی روحانیت شیعه استوار است که حق حاکمیت سیاسی را تنها در انحصار امام معصوم میداند. از اینرو هیچ فرد و گروه دیگری حق به دست گرفتن حکومت اسلامی را نداشته و هر گونه حکومت دینی بدون امام زمان از لحاظ دینی نامشروع به شمار میآید.
نگرش سیاسی سیستانی در پس سقوط صدام در سال ۲۰۰۳ نمایان شد که خواستار برپایی حکومت غیر دینی در عراق گردید.[۲] وی نقش روحانیون در جامعه را پاسخ دادن به پرسشهای دینی مومنان در زندگی فردی و اجتماعی شان دانست و با عمل سیاسی شان به روشنی مخالفت ورزید. “روحانیان باید از پستهای اداری و اجرایی دوروی گزینند.”[۳] سیستانی در مدت اعتراضات اخیر بخشی از مردم عراق نیز بطور مکرر بر خواست مردم عراق در تعیین سرنوشتشان بدون دخاللت خارجی و اعمال ولایت فردی و یا گروهی تآکید کرد. مجموعهای از نگرش سیاسی سیستانی در کتاب “النصوص الصادره عن سماحه السید السیستانی” نوشته شده است که در آن بر اجرای انتخابات آزاد و سالم و دوری از اسلام سیاسی تاکید شده است.
سیستانی از گرایشات زنستیزانه حکومت دینی در ایران نیز بدور است و از تصدی زنان در هر پست و مقامی پشتیبانی میکند.[۴] در زمینه نقش شریعت در قانون اساسی تنها خواستار احترام به هویت فرهنگی و اسلامی ملت عراق شده است.
سیستانی از جمله مخالف دخالت خامنهای در عراق است و همواره از دخالت خارجیان در امور عراق انتقاد کرده است. سیستانی مخالف جنگیدن شیعیان در سوریه است و از موضع گیری در امور یمن خودداری کرده است. سیستانی پس از پیروزی دولت و شبه نظامیان عراقی علیه داعش از انان سپاسگزاری نمود اما از حشد شعبی نامی به میان نیاورد. وی همچنین از کارکرد خامنهای در امور لبنان نا خشنود است.
مقایسه جایگاه دینی و نگرشهای سیاسی خامنهای و سیستانی به روشنی نشانگر اختلافات گسترده آنان در بسیاری از امور است. خامنهای سیستانی را به عنوان رقیب رهبری اسلامیاش و شخصیتی میسنجد که مخالف و “مزاحم ” سیاستهای جاهطلبانه و ارتجاعی وی در عراق و منطقه است. از این روی میتوان یادداشت نماینده ولی فقیه در کیهان را تلاش خامنهای در رویارویی با رویکردهای سیاسی و اجتماعی سیستانی به شمار آورد که با ناکامی بزرگی روبرو گردید.
شهریور ۱۳۹۹
mrowghani.com
—————————
[۱] – احسان مهرابی، تلاشهای خامنهای برای مرجع تقلید شدن، https://www.iranwire.com/fa/features/41198
[۲] – علی معموری، پژوهشگر دینی، آیت الله سیستانی و سیاست؛ فقیه یا سلطان؟ بیبیسی فارسی
[۳] – همانجا
[۴] – احسان مهرابی
از: ایران امروز