محمود دلخواسته: چماقداران مجازی پهلوی‌چی و سکوت رضایت‌آمیز رضا پهلوی

پنجشنبه, 24ام مهر, 1399
اندازه قلم متن

محمود دلخواسته

Mahmoud_Delkhasteh_2.jpg

قبل از اینکه یکی از آخرین پیامهای انباشته از خشونت و دنائت پهلوی چی‌ها را بیاورم ذکر چند نکته را لازم دانستم. اول بگویم که قصد عمومی کردن آن را نداشتم ولی یکی از اساتید تاریخ اصرار به انتشار آن کرد و اینکه، اینگونه پیامها، که مکرر است، نشانه از خیالات و کوشش آقای رضا پهلوی در باز سازی استبداد پدر و پدر بزرگ را دارد و اینکه می‌داند که رویا و خوابهای ایشان برای بر تخت طاووس نشستن از میان چماقداران مجازی امروز و آدمکشان واقعی فردا می‌گذرد. این است علت سکوت ایشان.

اینکه در حال حاضر که دارای هیچ قدرتی نیست، چماقداران ایشان در فضای مجازی می‌تازند و فضای گفتگوی سیاسی را آلوده می‌کنند، بر فرض محال فردا، همینها از فضای مجازی به خیابانها و خانه‌ها خواهند ریخت و به مانند پدر و پدر بزرگ، قلمها خواهند شکست و لبها خواند دوخت و خونها خواهند ریخت. البته باید اذعان کرد که ایشان می‌داند که آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت و پروسه و جریان انقلاب بهمن با همه کاستی‌ها و شکستهای خود، موفق به از هم پاشیدن پایه سیاسی استبداد تاریخی در وطن، سلطنت، شد و نیز در حال ویران کردن پایه فرهنگی آن که روحانیت ذوب شده در قدرت بود می‌باشد. به همین علت است که تا بحال چندین بار خود را باز نشسته کرده‌اند ولی هر بار که مستاجر کاخ سفید عوض شده است و رژیم را تهدید، شهوت قدرت، ایشان را از باز نشستگی خارج کرده است.
و اما نکته:
سالهاست که چماقداران پهلوی چی بگونه‌ای علنی و بیشتردرپیامهای خصوصی، با رذیلانه ترین و منحوس ترین کلامها، اختلاف عقیده را پاس می‌دارند و حتی، امثال اینجانب را تهدید به قتل می‌کنند. با وجودی که بسیجی‌های استبداد حاکم نیز در فضای مجازی امثال اینجانب حضوری دائم دارند، ولی تا این لحظه، با وجود حملات و تهمت‌ها و بر چسب‌ها، حتی یک کلمه رذیلانه که از قلم آنها جاری شده باشد ندیده‌ام و کاربرد اینگونه عبارات شرم آور و چندش آور سلطنتی را فقط از زبان بازجویان و شکنجه گران دو رژیم شاه و آخوندی، در نقل قول‌های زندانیان سیاسی شنیده و خوانده‌ام.
آقای رضا پهلوی نیز در طول این ده‌ها سال در رابطه با روش چماقداران هوادارش سکوت کرده‌اند و تنها یکی دو بار که تحت فشار قرار گرفته‌اند، سخنانی آبکی و نیم بند در انتقاد از این خشونت ورزان کرده‌اند.
به لحاظ اهمیت تکرار، این سوال را تکرار می‌کنم که چرا اینگونه است و علت این سکوت چیست؟ البته این سوالی رتوریک است و پاسخ آن برای کسانی که دینامیسم استبداد را می‌شناسند واضح است و آن اینکه ایشان و رانتخوارهای سلطنتی اطراف ایشان می‌دانند که استبداد بدون چماقدار و خشونت ورز، برای ایجاد وحشت و ترور ایجاد نمی‌شود. ایشان می‌دانند که پدر و پدر بزرگشان همیشه این خشونت ورزان را در دور و بر خود داشته‌اند و در زمان مورد نیاز، همینها بودند که فتوای شکنجه کردن و به قتل رساندن پهلوی اول و دوم را اجرا می‌کردند. چرا که مستبد همیشه به شکنجه گر و آدمکش نیاز دارد. یعنی روشی که چند ماه بعد از انقلاب، آقای خمینی و حزب جمهوری اسلامی و مجاهدین انقلاب اسلامی و تروریستهای هیئت موتلفه بکار گرفتند و از طریق خرید و بسیج چماقداران و اوباش بود که بنا بر گزارش رکن دو ارتش به رئیس جمهور در اردیبهشت ۶۰ بطور متوسط ۱۲۰۰ حمله به گروه‌های سیاسی در کشور انجام می‌شد.
البته بکار گیری اوباش برای تسخیر قدرت، روشی است که مستبدان بطور عمومی بکار برده‌اند. برای مثال، هیتلر از طریق اوباش آلمانی، پیراهن قهوه‌ای‌ها، بود که مخالفان را در خیابانها لت و پار می‌کرد. همین روش را موسولینی نیز بکار می‌برد و استالین نیز تیم آدمکشان خود را در اختیار داشت. آدمکشانی که چنان معتاد بکار گیری خشونت شده بودند که بعضی مواقع استالین باید مانع خشونت آنها می‌شد (برای نمونه، بارها سعی کردند از استالین فتوای قتل بوریس پاسترناک، خالق دکتر ژیواگو را بگیرند و استالین صادر نکرد.)
سازمان سیا نیز، برای پیش بردن سیاستهای خود همیشه دستی در دست اوباشان و گانگسترها داشته است. یکی از معروفترین آنها، باز سازی مافیایی بود که موسولینی آن را تقریبا ریشه کن کرده بود، می‌باشد و استفاده از آنها برای ترور و سرکوب جریانها و شخصیتهای مارکسیست در ایتالیا. یا استفاده از قاچاقچیان مواد مخدر و جنایتکاران نیکاراگوئه برای مبارزه با انقلابیون نیکاراگوئه.
وقبل از آن استفاده از اینگونه افراد در کودتای آمریکایی – انگلیسی ۲۸ مرداد ۳۲ برضد حکومت ملی وقانونی دکتر مصدق که روز ۲۸ مرداد، دسته‌ای از قداره‌بندان و چماقداران اراذل و اوباش که سهم عمده‌ای برای ترس، وحشت و سرکوب مردم داشتند به دسته‌ها و گروه‌های مختلف تقسیم شدند و «هر دسته به یکی از سازمان‌های دولتی وبانک‌های اطراف بازار ومیدان ارک و دفتر باختر امروز و همچنین مردم یورش بردند و پس از مضروب ‌کردن آنها، به طرف میدان توپخانه و خیابان‌هان‌ها و خانه مصدق در حرکت شدند.
در زمان حاضر، قصابی کردن جمال قاشقچی، بوسیله تروریستهای محمد بن سلمان، پرده تیم آدمکشان بن سلمان را کنار زد و جهان دید که یکی از اصلی ترین روشهای بن سلمان برای حفظ استبداد خود، ترور است و شکنجه و سرکوب.
منظور اینکه، سکوت آقای پهلوی در برابر خشونتهای بیسابقه چماقداران سلطنت طلب در این رابطه است که قابل فهم می‌شود و محل توضیح خود را پیدا می‌کند. خشونت فیزیکی همیشه از خشونت بیانی و قلمی آغاز می‌شود. مستبد همیشه در پی یافتن خشونت ورزها و بکار گیری آنها در زمان مورد نیاز است. آقای رضا پهلوی می‌داند، که استبدادی را که در خواب و رویای آن زندگی می‌کند و البته البته جز خواب و رویا نیست، بغیر از حمایت آمریکا، در درون نیاز به این اوباش خشونت ورز دارد تا روش پدر و پدر بزرگ و آقای خمینی و هر مستبد دیگری پی بگیرد و ترور را روش و چوبه‌های دار و جوخه‌های تیر باران را در زیر فرمان خود داشته باشد.
آخر اینکه پیام اینجانب به این چماقداران شخصیتی پهلوی چی که تهدید به ترور می‌کنند. (نمونه آخر: یکی از آنها که اشتباها شنیده بود که اینجانب فوت کرده‌ام، نوشته بود که خوب شد که مرد و لازم نشد ما او را ترور کنیم.) این است که در درجه اول کوشش کنید تا سم و زهر خشونت و نفرت که سبب بیگانه شدن شما با انسانیت‌تان شده است را از خود بزدایید و اینگونه لیاقت زندگی در جامعه‌ای آزاد، مستقل و دموکراتیک را بیابید.
دیگر اینکه امثال من محصول عمری مبارزه با استبداد سلطنتی و استبداد مذهبی می‌باشیم و البته کسانی که بیش از ۴۰ سال است با استبداد می‌ستیزند و از کشتار و اعدام هم سلطنتی و هم مذهبی آن جان بدر برده‌اند، از قبل زندگی و جان خود را هدیه وطن کرده‌اند و به وجود این هدیه است که در مقابل دشمنان آزادی و استقلال وطن، که بدون آن نه مردمسالاری ممکن می‌شود، نه عدالت اجتماعی و نه رشد، از هر طرف و با هر شکل و فرمی، همچون پلنگان تیز دندان می‌جنگند و مبارزه می‌کنند. به بیان دیگر، با اینگونه خشونتها و تهدیدها تنها عرض خود را می‌برید.

از آخرین پیامهای خصوصی سلطنت طلبها، بقلم آقای نادر پرویزی. قبلا از زبان شنیعی و شرم آوری که بکار برده‌ند، با اینکه که کلمات رکیک را نقطه گذاری کرده‌ام، با این وجود عذر می‌خواهم و شاید بهتر باشد که نخوانید.
< اخه مادرق… سوسول بچه ک… که مرتب عر عر میکنی و‌گوه زیادی میخوری یکی نیست به تو بگه تو رو چه به این گوه خوردن ‌ها صدقه سر رضا شاه و محمد رضا شاه تاج سرت به اینجا رسیدی وگرنه لیاقت ننه ج… تو همون چهار مترگونی دور سر اخوندا بود که تو الان نوکرشون شدى و بی سواد ماندن حق نداشتن و درس نخواندن ننه ج…. و فقط صبح تا شب در خونه زیر پای باباى ک…‌ات خوابیدن و شستن وپختن
بابات ک.. سگشو تو ک. ننه ج… تو نکرده بود اون زمان تا تو توله سگو درست کنه که أصلا زمان مرحوم شاه رو دیده باشى. نکنه باباى ک… یا ننه ک…‌ات که سال ۵۷ شورش کردن کس به تو کس گفتن تا تو الان عرعر کنى؟؟؟
تو مادرج… لیاقت شاه و شاهزاده رو ندارى. ک.. سگم تو ک.. تو و تو ک.. نسرین ستوده و تو قبر مصدق و ابا و اجدادت. سگ رید تو روح مصدق شارلاتان غشی
جاوید شاه ❤️
پاینده ایران>

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.