جزئیات توافق روز سهشنبه ۱۰ نوامبر آتشبس در قرهباغ کوهستانی افقی جدید برای صحنه تجارت منطقهای باز کرده که بیشتر از همه، ایران را تحت تاثیر قرار میدهد.
یکی از مفاد آتشبس امضا شده میان رؤسای جمهور آذربایجان، روسیه و نخستوزیر ارمنستان ایجاد یک کریدور حمل کالا و تردد مسافران در خاک ارمنستان است و جمهوری آذربایجان را به نخجوان وصل خواهد کرد. نظارت بر این کریدور بر عهده قوای حافظ صلح روسیه است.
تاکنون تنها مسیر کوتاه زمینی که نخجوان را به سرزمین مادری آذربایجان وصل میکرد، استفاده از خاک ایران بود. در این میان ترکیه تنها یک روز بعد از اعلام آتشبس قرهباغ، اعلام کرد که قصد احداث خط آهن از شهر قارص ترکیه تا نخجوان را دارد.
جمهوری خودمختار نخجوان با باریکهای به نام صَدَرَک با ترکیه مرز مشترک دارد. نکته مهم اینکه، حتی قبل از فروپاشی شوروی، خط آهن در مسیر نخجوان-ارمنستان-آذربایجان وجود داشت و برای ۵۰ سال فعال بود و اکنون دوباره این مسیر راهاندازی خواهد شد.
تنها ۵۰ کیلومتر از این مسیر در خاک ارمنستان قرار دارد و تعمیر آن شاید چند ماه نیز به طول نکشد.
از طرفی نخجوان برای بیش از دو دهه است که گاز خود را از ایران تامین میکند؛ بدین صورت که آذربایجان در منطقه مرزی آستارا روزانه یک میلیون متر مکعب گاز به ایران تحویل میدهد و ایران ۱۵ درصد آن را به عنوان حق ترانزیت کسر کرده و بقیه را تحویل نخجوان میدهد. اما زمستان پارسال ترکیه و آذربایجان توافق کردند که خط لوله گازی در مسیر شهر ایغدیر ترکیه تا نخجوان کشیده شود و دیگری نیازی به گاز ایران نخواهد بود.
هم اکنون آذربایجان از دو مسیر به ترکیه گاز صادر میکند: باکو-تفلیس-ارزروم و خط لوله کریدور جنوبی که هر دو آنها از منطقه قارص ترکیه میگذرند و از این منطقه تا ایغدیر خط لوله جداگانه گازی موجود است.
نگاهی به مناطق آزاد شده
قبل از رسیدن به جزئیات تبعات تجاری و اقتصادی ایجاد کریدور نخجوان-ارمنستان-آذربایجان و پرداختن به تامین گاز نخجوان، بهتر است موضوع مهمی را روشن کنیم و آن اینکه سه دهه قبل ارمنستان به غیر از قرهباغ کوهستانی که اکثریت ساکنان آن ارمنی بودند، هفت منطقه ترک نشین دیگر را نیز تحت عنوان «منطقه حائل برای قرهباغ» اشغال کرده بود که اتفاقا سه منطقه هم مرز با ایران بود که شامل فضولی، جبرائیل و زنگیلان است و منطقه قبادلی نیز بسیار نزدیک به مرزهای ایران قرار داشت.
بعد از جنگ ۴۴ روزه و بر اساس توافق آتشبس، همه مناطق هفت گانه ترکنشین به آذربایجان تحویل داده شد.
در جریان اشغال قرهباغ و هفت منطقه یاد شده، حدود یک میلیون آذربایجانی آواره شده بودند که ۴۰۰ هزار نفر آن ساکنان سه منطقه مرزی با ایران بودند.
اکنون این مناطق بازپس گرفته شده و ساکنان آنها دوباره به خاک خود بازخواهند گشت؛ اگرچه تصاویر و ویدیوهای منتشر شده از این مناطق نشان میدهد که تقریبا همه شهرها و روستاها طی این سه دهه اشغال و ترک سکنه شدن اراضی، از بین رفته و باید دوباره ساخته شوند.
اما این مناطق ۱۳۲ کیلومتر با ایران مرز مشترک دارند و احیای دوباره شهرها و روستاها، ایجاد گذرگاهها و بازارهای مرزی به رونق تجارت آذربایجان و ایران منجر خواهد شد.
همچنین چند سال پیش جمهوری آذربایجان قرارداد ساخت مشترک دو نیروگاه آبی بر روی رود ارس را با ایران امضا کرد و این نیروگاهها در واقع در منطقه خداآفرین که بخش آذربایجانی آن تحت اشغال بود، ساخته شدند.
همان زمان توجیه دولت باکو این بود که اگر این مناطق اشغالی آزاد شود، خود آذربایجان از آب سدها و برق تولیدی (۵۰ درصد ایران و ۵۰ درصد آذربایجان) استفاده خواهد کرد و اگر نشود، سهم آذربایجان از آب و برق این پروژهها به ایران فروخته خواهد شد. ساخت این نیروگاهها طی سه سال گذشته ادامه داشته و اکنون انگیزه مضاعفی برای آذربایجان برای تکمیل آنها در آینده نزدیک ایجاد شده است. هر دو کشور در شرایط فعلی نیاز به تکمیل سریع این پروژهها برای آبیاری مناطق مرزی و تامین برق این مناطق دارند.
نکته مهم اینکه به رغم شیوع کرونا، افت درآمدهای نفتی و جنگ قرهباغ، ذخایر ارزی آذربایجان نسبت به پارسال تغییری نکرده و در محدوده ۵۰ میلیارد دلار، یعنی بیش از کل تولید ناخالص داخلی کشور، قرار دارد و دولت باکو سرمایههای لازم برای احیای زندگی در مناطق بازپس گرفته شده را دارد.
تجارت با ایران
شاید نگاهی به آمارهای گمرکی ترکیه به درک تاثیر کریدور نخجوان-ارمنستان-آذربایجان کمک کند.
آمارهای گمرک ترکیه برخلاف گمرک ایران، تنها کالاهایی را شامل میشود که از کشور مبدا خریداری شده و کالاهای ترانزیتی را در آمارهای واردات از کشور مبدا لحاظ میکند. برای نمونه آمارهای ترکیه نشان میدهد در ۹ ماه ابتدایی ۲۰۲۰، حدود ۷۸۲ میلیون دلار کالا از ایران وارد کرده، اما آمارهای گمرک ایران نشان میدهد حتی صادرات ۷ ماهه ابتدایی سال جاری خورشیدی کشور به ترکیه بیش از ۱.۴ میلیارد دلار بوده است.
بدین ترتیب، در اصل بیش از نیمی از کالاهایی که از ایران وارد ترکیه شده، در واقع کالاهایی است که تجار ترک از کشورهای دیگر خریداری کرده و از مسیر ایران به ترکیه ترانزیت کردهاند.
در مورد صادرات ترکیه به ایران نیز این موضوع صادق است. آمارهای ترکیه نشان میدهد در ۹ ماه سال جاری میلادی ۱.۵ میلیارد دلار صادرات به ایران داشته، اما آمارهای گمرک ایران این رقم را برای هفت ماه سال جاری خورشیدی بیش از ۲.۲ میلیارد دلار گزارش داده است. بدین ترتیب، بیش از ۷۰۰ میلیون دلار کالایی که از ترکیه به ایران وارد شده، در واقع برای ترانزیت به دیگر کشورها بوده است.
ترکیه از طریق ایران بخشی از کالاهای صادراتی خود را به برخی کشورها مانند آذربایجان (سالانه ۱۰۰ میلیون دلار)، کشورهای آسیای میانه، افغانستان و پاکستان صادر میکند.
بدین ترتیب، نقش ایران در ترانزیت منطقهای کالا چشمگیر است، اما با ایجاد کریدور نخجوان-ارمنستان-آذربایجان، ترکیه میتواند از مسیر بسیار کوتاهتری کالاهای خود را به آذربایجان و کشورهای آسیای میانه ارسال کند.
چند سال پیش خط آهن باکو-تفلیس-قارص راهاندازی شد و هم اکنون بخش قابل توجهی از کالاهای صادراتی و وارداتی آذربایجان هم به ترکیه و هم کشورهای اروپایی و آفریقایی از همین مسیر میگذرد.
برای نمونه طی سه سال گذشته صادرات آذربایجان به ترکیه ۱.۵ میلیارد دلار و وارداتش از ترکیه نیم میلیارد دلار افزایش داشته است.
اکنون ترکیه در نظر دارد خط آهن قارص-نخجوان را نیز احداث کند.
بدین ترتیب اگرچه نقش ترانزیتی ایران در منطقه کم رنگتر خواهد شد و دیگر نیازی به گاز ایران برای نخجوان نخواهد بود، اما یک بازار جدید ۴۰۰ هزار نفری و شاید حتی بیشتر در مناطق آزاد شده مرزی ایران و آذربایجان ایجاد خواهد شد و با توجه به اینکه بخش اعظمی از صادرات کنونی ایران به آذربایجان شامل کالاهایی است که در بخش ساخت و ساز مورد استفاده قرار میگیرد (سیمان، سرامیک، کاشی، سنگهای ساختمانی و غیره) انتظار میرود خرید این اقلام توسط آذربایجان از ایران افزایش چشمگیری یابد.
از: دویچه وله