تردیدهای جدی در کارآمدی نهادهای متعدد اطلاعاتی، انتظامی و نظامی جمهوری اسلامی وجود دارد
نحوه انجام عملیات ترور محسن فخریزاده، ضربه بزرگی به دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی محسوب میشود – عکس از تسنیم
رمضان شریف، سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اقدامی کمسابقه و شاید بیسابقه، اظهارات فرمانده کل سپاه درباره «انتقام سخت» از عاملان ترور محسن فخریزاده را تکذیب کرده است.
اصطلاح «انتقام سخت» را نخستینبار علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، تقریباً بلافاصله پس از کشتهشدن قاسم سلیمانی در بغداد، وارد ادبیات سیاسی جمهوری اسلامی کرد و وعده داد که انتقام تلافیجویانه بسیار سختی از آمریکا خواهد گرفت؛ هرچند نه آن زمان و نه در ده ماه گذشته چنین وعدهای تحققنیافته است.
در پی کشتهشدن محسن فخریزاده، از سرداران سپاه و از چهرههای کلیدی برنامههای هستهای جمهوری اسلامی، حسین سلامی، فرمانده کل سپاه نیز مجدداً از انتقام و مجازات سخت «دشمنان کوردل ملت ایران بهویژه طراحان، عاملان و حامیان» کشتن محسن فخریزاده سخن گفته بود.
اما پس از او، دیگر مقامات بلندپایه سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی از دادن وعده انتقام سخت پرهیز کردند، از جمله علی خامنهای. حسن روحانی، رئیسجمهوری اسلامی نیز به طور شفاف و روشن نوع واکنش جمهوری اسلامی به یک عملیات مهم امنیتی و اطلاعاتی منسوب به اسرائیل در قلب ایران را تعیین کرد و گفت که مسئولان نظام خردمندتر از آن هستند که در هفتههای پایانی ریاستجمهوری دونالد ترامپ در دام اسرائیل بیفتند و مسئولان مربوطه در زمان مناسب واکنش لازم را به کشتهشدن محسن فخریزاده نشان خواهند داد.
محکومیت ترور فخریزاده و نیز فراخواندن جمهوری اسلامی به خویشتنداری از سوی اتحادیه اروپا و دبیرکل سازمان ملل متحد و نیز چهرههای نزدیک به جو بایدن، رئیسجمهوری منتخب آمریکا، به این رویکرد جمهوری اسلامی اعتبار بخشیده است.
اما فارغ از مسئله انتقام و واکنش سریع به کشتهشدن یک مقام ارشد نظامی و مؤثر در برنامههای هستهای، آنچه اکنون ذهن رهبران جمهوری اسلامی را به خود مشغول کرده است چیزی نیست جز یافتن پوششی برای پوشاندن ضعف مفرط دستگاههای امنیتی، اطلاعاتی و نظامی جمهوری اسلامی؛ بهویژه سازمان اطلاعات سپاه که مسئولیت حفاظت از چهرههای مهم نظام و نیز افراد مؤثر در برنامههای هستهای که در جمهوری اسلامی از آنها بهعنوان «دانشمندان هستهای» یاد میشود.
نحوه انجام عملیات ترور محسن فخریزاده، اهمیت کشتن او را به لحاظ اطلاعاتی – عملیاتی دوچندان کرده است و ضربه فوقالعاده بزرگی به دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی محسوب میشود.
انتشار گزارشهای سراپا متناقض از نحوه انجام عملیات تیمی که به اسرائیل منسوب شده، نشان میدهد که این ضربه تا چه اندازه برای دستگاههای امنیتی و در رأس آنان سازمان اطلاعات سپاه غیرمنتظره و سنگین بوده است.
بااینهمه، در تمامی گزارشهای متناقض، چند عنصر ثابت وجود دارد و به همین دلیل نمیتوان پذیرفت که دستگاههای امنیتی بهراستی از آنچه اتفاق افتاده، آگاه نیستند؛ بنابراین، انتشار گزارشهای متناقض را باید واکنشهای سردرگمی برای کاستن از میزان فشار بر نهادهای اطلاعاتی و امنیتی دانست.
بر اساس همه گزارشها، محسن فخریزاده رانندگی خودرویی را برعهده داشته که همسر وی نیز دیگر سرنشین او بوده است. آنها یا در حال بازگشت و یا رفتن به باغ ییلاقی خود در آبسرد بودهاند. سه تیم محافظ نیز، همراه آنان بوده است؛ بنابراین، همسر و نیز تیمهای محافظ که تنها یکی از آنان مجروح شده، بهعنوان شاهدان عینی عملیات، جزئیات آن را برای مقامات مسئول تشریح کردهاند.
اینکه کدام روایت به واقعیت نزدیکتر است بر ما آشکار نیست، اما با کنار هم چیدن اطلاعاتی که تاکنون منتشر شده و مقایسه آنان با هم، میتوان دستکم پی برد که کدام گزارشها دورتر از واقعیت هستند و صرفاً با هدف کاستن از فشارهای فزاینده بر دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی، و اگرنه تبرئه آنان، منتشر شده است.
از گزارشهای اولیه و تصاویر منتشر شده خودرو محسن فخریزاده، سلامت همسر او و مجروح شدن تنها یکی از محافظان، بهروشنی میتوان دریافت که تیم عملیاتی، قصد کشتار کور همه را نداشته و در چنان موقعیتی بوده است که با تسلط، صرفاً سوژه اصلی را هدف قرار بگیرد. پارک خودرو بمبگذاری شده و کمین و استقرار تیرانداز یا تیراندازان در محل نیز ثابت میکند که تیم عملیاتی تا چه اندازه از برنامهها و مسیر رفتوآمد محسن فخریزاده مطلع بوده و بر سوژه اشراف اطلاعاتی داشته است.
تناقض و تفاوت گزارشهای اولیه اندک و محدود بود به اینکه تعداد تیراندازان و اعضای تیم عملیاتی حاضردرصحنه چند نفر بوده و ابتدا خودرو منفجر شده، یا تیراندازی صورتگرفته است.
اما پس از انتشار این گزارشها، نه فقط ناظران، رسانهها و افکارعمومی علامت سوالی بزرگی در جلو میزان توانایی واقعی دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی گذاشتند، بلکه شماری از مقامات بلندپایه نیز بهشکلی کمسابقه از «رخنه و نفوذ دشمن» در عالیترین سطوح ساختارهای امنیتی سخن گفتند و خواستار برطرفکردن حفرههای موجود و ترمیم این شکافها شدند.
در پی این انتقادها که در دو روز اول پس از ترور در حال افزایش بود، خبرگزاری فارس، نزدیک به سپاه پاسداران، گزارشی یکسره متفاوت منتشر و اعلام کرد که حتی یک نفر هم در صحنه ترور حاضر نبوده و تیراندازی و انفجار بهصورت خودکار و با کنترل از راه دور انجامگرفته است.
این در حالی است که در گزارشهای اولیه، بر بروز درگیری میان تیم محافظان و تیم عملیاتی تأکید شده بود.
یکی از ستونهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی در سالهای اخیر و بالاگرفتن بحران در منطقه، ثبات و امنیت در کشور، دفاع از منافع نه در داخل و مرزها بلکه در سرزمینهای دیگر و تسلط و اشراف نیروهای نظامی، اطلاعاتی و امنیتی بر هرگونه تحرکی در داخل بوده است.
در همه این سالها، سعی شده بود این تصویر از قدرت جمهوری اسلامی که از طریق نهادهای انتظامی، اطلاعاتی و نظامی اعمال میشود، بهویژه با سرکوب شهروندان عادی و فعالان سیاسی و مدنی از یکسو و انجام عملیات و اقداماتی در کشورهای دیگر از طریق نیروهای هوادار جمهوری اسلامی تثبیت شود.
اما ناکامیهایی مثل بمبگذاری در بانکوک برای کشتن یک دیپلمات اسرائیلی و یا بازداشت اسدالله اسدی، یک دیپلمات جمهوری اسلامی در اتریش و محاکمه او به اتهام تلاش برای بمبگذاری در نشست سازمان مجاهدین خلق در خارج از کشور از یکسو و رشته ترورها، انفجارها و خرابکاریهایی در سایتهای مهم نظامی و هستهای مثل نطنز و خجیر در داخل، به شدت به اعتبار چنین تصویری لطمه زده است.
حالا نه فقط کارشناسان و رسانهها، بلکه شهروندان نیز تردیدی جدی در کارآمدی نهادهای متعدد اطلاعاتی، انتظامی و نظامی جمهوری اسلامی دارند که حتی در اوج بحران ناشی از کشتهشدن محسن فخریزاده در حال بازداشت اعضای کانون نویسندگان ایران، روزنامهنگاران، فعالان سیاسی و مدنی و … هستند.
به نظر میرسد تلاش اصلی دستگاههای امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی در حال حاضر و تا آیندهای قابل پیشبینی بیش از آنکه معطوف به گرفتن انتقام قاسم سلیمانی یا محسن فخریزاده باشد، بر دو نکته متمرکز خواهد شد: اول تلاش آشکار برای کسب اعتبار ازدسترفته در نزد افکارعمومی و دوم، تلاش پنهان برای پرکردن شکافهای امنیتی و شناسایی و حذف عوامل «رخنه و نفوذ».
اما باتوجهبه تاریخچه و دامنه اقدامات انجام گرفته، بعید است این رویکرد نهادهای امنیتی بتواند خیال رهبران جمهوری اسلامی را آسوده کند؛ آنان شاید بهدرستی نگران هستند اگر کسانی که مسئول ترور محسن فخریزاده هستند زمانی قصد و اراده کشتن آنها را کنند، کسی یا دستگاهی برای مقاومت در برابر آنها و خنثیکردن عملیاتشان وجود دارد یا نه.
از: ایندیپندنت