زنان و مشروطه؛ انجمن نسوان تبریز
جوانه انجمنهای زنان ایرانی با اهدافی چون تشویق زنان به مشارکت بیشتر در کارهای اجتماعی و کمک به اقتصاد میهن از خاک تبریز سر برآورد
تاکنون نویسندگان بسیاری در خصوص انقلاب مشروطه قلم زدهاند و هریک از زاویه خاصی به آن پرداخته و دستاوردهای آن را به تصویر کشیدهاند. اکثریت قریب به اتفاق این نویسندگان، ضمن آن که انقلاب مشروطه را یکی از بزرگترین و شگفتانگیزترین رخدادهای تاریخ ایران معرفی کردهاند، معترفند این انقلاب نقطه عطف مهمی در زندگی سیاسی و اجتماعی مردم این مرز و بوم بوده و دستاوردهای درخشانی برای مردم ایران به ارمغان آورده است؛ شکلگیری انجمنهای مختلف، در کنار تشکیل مجلس شورای ملی، قانون اساسی، ارگانها و نهادهای دموکراتیک و… نمونهای از دستاوردهای این تحول بزرگ سیاسی و اجتماعی به شمار میرود.
در خصوص انجمنها باید اشاره کرد که اندک زمانی پس از اعلان مشروطیت، آنها از زمین حاصلخیز انقلاب جوانه زدند و چیزی نگذشت که به پدیده رایجی در زندگی شهری ایران تبدیل شدند. درست در همین زمان، زنان ایرانی نیز برای نخستین بار، در سایه دستاوردهای انقلاب مشروطه فعالیت متشکل را تجربه کردند. بدین ترتیب سابقه تشکیل نخستین انجمنهای زنان ایرانی را باید در دهه اول قرن بیستم جستجو کرد. هرچند سابقه حضور و نقش آفرینی آنها در جریان تحولات سیاسی- اجتماعی زمان خود، به سالها پیش از این تاریخ برمیگردد. نقش زنان در جریان اعتراض به امتیاز توتون و تنباکو چنان برجسته بود که کاساکوفسکی مینویسد: «زنان ایرانی … در تمام حرکتها از مردان جسورترند و نقش اساسی بر عهده آنهاست»، در جریان قحطی بزرگ سال ۱۲۷۷.ش نیز زنان پیشگام اعتراض بودند و به طرق مختلفی چون بست نشینی، رفتن به سفارتهای روس و انگلیس (که گاه با خشونت همراه میشد) و حتی اعتراض مستقیم به خود شاه، به نقش آفرینی پرداختند. در جریان پیروزی مشروطه نیز زنان حضور چشمگیری داشتند؛ آنها در مهاجرت صغری، برای مصون نگهداشتن علما (که در صحن حضرت عبدالعظیم بست نشسته بودند) از نیروهای مسلح دولتی موانعی انسانی پدید آوردند ، در ماجرای آزاد کردن شیخ محمد واعظ از عاملان فعال مهاجرت صغری نیز زنان نقش زیادی ایفا کردند به طوری که حتی با سربازها نیز درگیر شدند، در مورد تحصن در سفارت انگلیس هم زنان تصمیم به مشارکت داشتند، اما مقامات انگلیسی جلوی آنها را گرفتند، زنان ایرانی پس از امضای فرمان مشروطیت نیز برای برپایی بانک ملی و تحریم منسوجات خارجی تلاشهای زیادی انجام دادند.(۱)
این بدان معناست که زنان ایرانی هرچند از نظر عرف موجوداتی ضعیف محسوب میشدند، اما از سالها قبل از مشروطه به نوعی آگاهی از نقش خود دست یافته و در برخی از جریانهای حساس قبل مشروطه حضوری انکارناپذیر داشتند؛ این آگاهی و فعالیت در جریان انقلاب مشروطه و تحولات بعد از آن منسجمتر و نهایتاً در قالب انجمنهای زنان، متشکل و متبلور گردید. از این پس بود که زنان ایرانی در محافل و مجالس خود به گفتگو و بررسی شرایط زندگی و موقعیت فردی و اجتماعی خود در مقایسه با زن اروپایی پرداخته و به اقدامات لازم برای دگرگون کردن این وضع دست زدند. آنها هرچند در این راه موفق بودند و ما شاهد شکلگیری تعدادی انجمن مخفی و نیمه مخفی زنان در دور اول مشروطیت هستیم، اما متأسفانه دیری نپایید که برخی از آنها به خصوص در دور دوم مشروطیت راه افراط در پیش گرفتند تا آن جا که حتی برخی از رسوم و سنتهای اسلامی را قربانی این افراط کردند. مورگان شوستر در کتاب اختناق ایران مینویسد: «… آنها در مبارزه برای آزادی و مظاهر امروزیاش برخی از مقدسترین رسوم دیرینه دامنگیر زن در ایران را زیر پاگذاشته بودند. »(۲)
گفتنی است انجمنهای زنان در دور اول مشروطه با توجه به این که نخستین تجربههای زنان در فعالیت متشکل محسوب میشدند بیشتر حالتی نیمبند داشتند یعنی مطالبات آنها درباره حقوق و آزادی زنان رنگ ملایمی داشت، فعالیت آنها محدود بود و معمولأ عمر کوتاهی داشتند. لذا اطلاعات چندانی هم درباره نوع فعالیت اکثر آنها در دسترس نیست. اما این وضعیت در دور دوم مشروطه شکل دیگری یافت؛ در این دوره انجمنهای زنان بر روی حقوق و آزادی زنان بیش از پیش متمرکز شدند، بحث مناسبات زن و مرد بالا گرفت و انتقادات در مورد بستر سنتی این روابط علنیتر شد(۳) تا آن جا که برخی از این جنبشها در این راه به افراط و تقلید نابجا از غرب کشیده شدند. در نوشتار حاضر ضمن تمرکز بر این مسئله، سعی میکنیم به کالبدشکافی آن دسته از تشکلهای زنان که در ادوار مختلف مشروطه برجستگی یا اهمیت بیشتری داشتند، بپردازیم.
برخی از مهمترین انجمنهای زنان در این دوران عبارتند از: انجمن نسوان تبریز، انجمن آزادی زنان، اتحادیه غیبی نسوان، انجمن بانوان اصفهان، انجمن مخدرات وطن، انجمن خواتین ایران، شرکت خیریه خواتین ایران، شرکت خواتین در اصفهان، جمعیت زنان وطن خواه، مجمع فارغ التحصیلان مدرسه عالی آمریکایی، جمعیت نسوان وطن خواه(۴) که اکثر آنها تشکلهایی مخفی و یا نیمه مخفی بودند.
الف) دور اول مشروطه
انجمن نسوان تبریز؛ نخستین انجمن زنان ایران
انجمن نسوان تبریز به عنوان نخستین انجمن زنان ایران، درست چندماه پس از اعلان مشروطیت در تبریز تأسیس شد. افتخار بنیان نهادن این انجمن به نام صاحب سلطان خانم همسر میرزا ابراهیم خان شرف الدوله (نماینده اعیان تبریز در دوره اول مجلس شورای ملی) و مادرش حاجیه رقیه سلطان خانم که هر دو از زنان باسواد زمان خود بودند، ثبت شد. یحیی ذکاء در شرح حال و بیان نقش فعال این دو بانو در تشکیل انجمن نسوان تبریز، مینویسد:
«بانو صاحب سلطان خانم همسر شرف الدوله، دختر ارشد حاجی میرزا علی اعیان تاجر تبریزی است. مادر این خانم حاجی رقیه سلطان خانم دختر میرزا محمد تقی بود… رقیه سلطان خانم از زنان سرشناس و متشخص تبریز بود و بیشتر مردم تبریز شخصاً این خانم را میشناختند و به او احترام بسیاری قائل بودند و از او حرف شنوی داشتند… صاحب سلطان خانم در دامن این مادر تربیت شده، … علاوه بر خواندن، دارای خط و ربط نیز بود…{وی} اندکی روسی هم میدانسته است… این مادر و دختر در روزهایی که شور میهن دوستی و ترقی خواهی و آزادی طلبی در میان تبریزیان بالا گرفته بود و بدان سبب انجمن ملی تبریز بنیاد یافته، در کارهای شهر و ایالت مشورت و رهنمایی میکرد، تصمیم میگیرند که آنان نیز حرکتی در میان زنان تبریز به وجود آورده… لذا نخستین {انجمن زنان} را در ایران، در شهر تبریز بنیاد نهاده و دعوتی از بانوان مشخص شهر و زنان ثروتمند، مالکان و اعیان و تجار و علما و طبقات دیگر مردم به عمل میآورند… و اولین جلسه آن را در خانه خودشان در نزدیکی مسجد اندلیبیها برپا کرده…»(۵)
بدین ترتیب اولین جوانه انجمنهای زنان ایرانی با اهدافی چون تشویق زنان به مشارکت بیشتر در کارهای اجتماعی و کمک به اقتصاد میهن از خاک تبریز سر برآورد:
«… آنها را از انزواگزینی و خانه نشینی و عقب ماندگی و پرداختن به پخت و پز و بچهداری تنها به درآورده و در کارهای اجتماعی با مردان همگام سازند و آنها را وادارند از ولخرجی و اسراف و تبذیر و فزون جویی بازداشته و تحریض به سادگی و خرید کالاهای وطنی و کمک به اقتصاد مملکت و اینگونه مسائل نمایند…»(۶)
همان طور که قبلاً هم اشاره شد، مشخص نیست که این انجمن در عمل چه اقداماتی انجام داده است، اما به نظر میرسد در پارهای از مسائل با سنتهای جامعه آن روز اصطکاک پیدا کرده باشد؛ چرا که با مخالفت برخی از علما و سرشناسان تبریز مواجه شده است. ذکاء در این باره مینویسد: «یکی از متشخصین تبریز وقتی از تشکیل این انجمن {نسوان تبریز} در خانه حاجی میرزا علی آقا و رقیه سلطان خانم مطلع شده بود، گفته بود باید آن خانه را بر سر صاحبانشان خراب کنند. برخی از علمای آن زمان به ویژه حاج میرزا حسن مجتهد بزرگ تبریز نیز به شدت با شکلگیری انجمن نسوان مخالفت میکردند.»
متأسفانه مطالب بیشتری درباره انجمن نسوان تبریز در دست نیست به طوری که ادامه کار این انجمن طی ماهها و سالهای آتی در هاله ای از ابهام قرار دارد و معلوم نیست که انجمن مذکور به چه اقداماتی دست زده و چه سرنوشتی داشته است. اما قدر مسلم آن است که این انجمن گام نخستین را در فعالیت متشکل زنان ایران برداشته است.
پینوشت
۱. فاطمه مؤمنی، بانوان در تاریخ معاصر، ماهنامه ی اندیشه و تاریخ سیاسی ایران معاصر، سال پنجم، شماره ی ۴۸، شهریور ۱۳۸۵، صص ۳۱- ۳۲
۲. مورگان شوستر، اختناق ایران، ترجمه ی حسن افشار، تهران، نشر ماهی، ۱۳۸۹، ص۱۵۷
۳. مرجان یشایایی، نقش سازمان های زنان در انقلاب مشروطه، ماهنامه حقوق زنان، مهر و آبان ۱۳۸۴، شماره ۲۴، ص ۴۵
۴. مرادعلی توانا، زن در تاریخ معاصر ایران،تهران، نشر برگ زیتون،۱۳۸۰، ص ۱۱۲-۱۱۵
۵. یحی ذکاء، روزنامه خاطرات شرف الدوله، تهران، فکر روز، ۱۳۷۷، ص ۴۱
۶. همان
از: مهرخانه