هاوری یوسفی
موج انتقاد مقامها و مردم اقلیم کردستان عراق به انتشار فیلم ۹ دقیقهای «توکل» و همچنین کمیکموشن «نجات هولیر» در خبرگزاری فارس همچنان ادامه دارد
«وزارت اوقاف و امور دینی اقلیم کردستان» با انتشار اطلاعیهای، از امامان جماعت مساجد اقلیم خواسته است که موضوع خطبههای نماز جمعه دهم بهمن به «تحقیر دیگری در اسلام» اختصاص یابد
در دو فیلمی که در خبرگزاری فارس منتشر شده بود «قاسم سلیمانی»، فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه پاسداران، به عنوان منجی کردستان عراق و مانع اصلی اشغال شهر اربیل به دست داعش در سال ۲۰۱۴ معرفی میشد
موج انتقاد مقامها و مردم اقلیم کردستان عراق به انتشار فیلم ۹ دقیقهای «توکل» و همچنین کمیکموشن «نجات هولیر» در خبرگزاری فارس همچنان ادامه دارد. «وزارت اوقاف و امور دینی اقلیم کردستان» با انتشار اطلاعیهای، از امامان جماعت مساجد اقلیم خواسته است که موضوع خطبههای نماز جمعه دهم بهمن به «تحقیر دیگری در اسلام» اختصاص یابد. در دو فیلمی که در خبرگزاری فارس منتشر شده بود «قاسم سلیمانی»، فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه پاسداران، به عنوان منجی کردستان عراق و مانع اصلی اشغال شهر اربیل به دست داعش در سال ۲۰۱۴ معرفی میشد. «ایرانوایر» نظر برخی مقامات اقلیم کردستان عراق را درباره ادعاهای مطرحشده در این دو فیلم، از جمله فرار مردم و مسئولان از ترس تصرف اربیل و نقش قاسم سلیمانی و دیگر نیروها، را جویا شده است.
***
دو فیلم «توکل» و و «نجات هولیر» اکنون از وبسایت خبرگزاری فارس حذف شدهاند اما همچنان در شمار زیادی از رسانههای جمهوری اسلامی در دسترس است.
«توکل» قسمت چهارم از مجموعه «خرده روایتها» و ساخته «موسسه فرهنگی هنری مصیر» به سفارش سازمان تبلیغات اسلامی است و کمیکموشن «نجات هولیر»، را نیز «مرکز هنرهای رقومی بسیج کرمانشاه» ساخته است. هر دو اثر را هفته گذشته خبرگزاری فارس منتشر کرد.
«نچیروان بارزانی»، رئیس اقلیم کردستان عراق، خبرگزاری فارس را به «تحریف واقعیت، تحقیر و پنهان ساختن نقش نیروهای پیشمرگه و مقامهای ارشد اقلیم» متهم کرده و این آثار را توهین به شعور خلق کرد دانسته است.
فیلم «توکل» ماجراهای مربوط به روزهای شانزدهم تا نوزدهم مرداد ۱۳۹۳ و پس از تسلط داعش بر محور مخمور – گویر را روایت میکند. روزهایی که به ادعای فیلم، محاصره اربیل توسط قاسم سلیمانی و ۵۰ پاسدار شکسته شد و بیم سقوط شهر از میان رفت.
«سیروان بارزانی»، مقام ارشد نظامی اقلیم کردستان که در آن زمان فرمانده میدانی محور گویر-مخمور بود، روایت دیگری دارد. او ادعاهای مطرحشده در فیلم، از جمله محاصره و سقوط اربیل یا فرار مردم از شهر را بیاساس میداند و میگوید: «قاسم سلیمانی هفتم اوت [۱۶ مرداد] با پنجاه پاسدار وارد اربیل شد و با مسعود بارزانی دیدار کرد. بعد از این دیدار، تعدادی گلوله ضدزره و آرپیجی ایران به برخی از جبهههای جنگ فرستاده شد؛ اما خبری از محاصره یا سقوط اربیل در کار نبود. حتی زمانی هم که قاسم سلیمانی وارد اربیل شد حملات داعش با قوت تمام از سوی پیشمرگهها در همان محور مخمور – گویر دفع میشد.»
او نقش قاسم سلیمانی و پاسداران در آزادسازی مخمور و گویر را رد کرد و گفت: «غیر از پیشمرگههای اقلیم کردستان هیچ نیرویی جهت آزادسازی مخمور وارد شهر نشد. بعد هم نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا دهم اوت [۱۹ مرداد] پشتیبانی هوایی از پیشمرگهها و حملات علیه داعش را آغاز کردند.»
به گفته بارزانی، بعد از آزادشدن مخمور – گویر توسط پیشمرگهها، ۱۲ نفر از مشاوران نظامی سپاه وارد مخمور شدند و حدود بیست روز در آنجا ماندند: «اما غیر از حضور شش نفر از آنها در یک عملیات در منطقه محمودیه در جنوب شهر مخمور، در هیچ عملیات دیگری شرکت نداشتند.»
«علی عونی»، عضو دفتر سیاسی «حزب دمکرات کردستان عراق»، هم در گفتوگو با «ایرانوایر» فرار مردم و تخلیه شهر اربیل را به شدت تکذیب میکند و میگوید شهر اربیل هیچگاه از سوی داعش محاصره نشد: «من و خانوادهام در اربیل زندگی میکردیم. کسی را هم به یاد ندارم شهر را ترک کرده باشد. غیر از این، جنگ در شهر مخمور شدت داشت و فاصله این شهر هم با اربیل دستکم ۷۰ کیلومتر است.»
«آری هرسین»، عضو سابق کمیته مرکزی حزب دمکرات کردستان عراق و مسئول پیشین «مجمع پیشمرگهها در پارلمان حکومت اقلیم کردستان»، نیز که در زمان جنگ با داعش در خط مقدم جنگ در منطقه ناوران شهر موصل بود، ادعای فرار شهروندان اربیلی را «کذب محض» میداند.
او که روابط خوبی با دیپلماتهای ایران داشته و دارد به ایرانوایر میگوید: «روایت فیلم کاملا تحریفشده و در تضاد آشکار با واقعیت است. چون همان زمان غیر از اینکه شخصا در منطقه ناوران و خط مقدم جبهه بودم، خانواده من در اربیل زندگی میکردند بدون این که نگرانی داشته باشند.»
علی عونی، عضو حزب دمکرات کردستان عراق، هم با اشاره به «فکاهی» بودن روایت فیلم میگوید: «اگر بر اساس روایت این فیلم، شکست داعش به دست قاسم سلیمانی اینقدر سهل و آسان است پس چرا همین قاسم سلیمانی با ۱۵۰ هزار مزدور شیعه از ایران، پاکستان، لبنان و افغانستان به همراه پانصد هزار نیروی مسلح متشکل از علویهای سوریه و همین طور ۱۰۰ هزار سرباز روسیه و با تمام تجهیزات نظامی و امنیتی سه کشور بعد از یازده سال جنگ درماندند؟»
عونی در ادامه به نقش بسیار موثر نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا در مقابله با داعش اشاره میکند و میگوید اگرچه حمایت نیروهای هوایی ائتلاف از نیروهای پیشمرگه موثر بود اما تکلیف هیچ جنگی صرفا در آسمان یکسره نمیشود و پیروزی در جنگ را نیروی زمینی و مقاومت در میدان رقم میزند: «پیشمرگههای کردستان سکه این پیروزی را به نام خود ضرب کردند.»
آری هرسین هم نظر مشابهی دارد و معتقد است که شکست داعش محصول همکاری حملات هوایی نیروهای ائتلاف و نیروی زمینی پیشمرگه کردستان بود: «به عنوان پیشمرگی که در خط مقدم جبهه بودم از نزدیک شاهد همکاری موفقیتآمیز نیروهای ائتلاف با پیشمرگهها بودم؛ در محوری هم که ما حضور داشتیم هیچ رد و نشانی از نیروهای سپاه پاسداران نبود.»
علی عونی میگوید برخی گلولههایی که سپاه پاسداران به عنوان کمک نظامی و برای مبارزه با داعش در اختیار اقلیم میگذاشت فرسوده یا حتی تاریخ مصرف گذشته بود: «در بحبوحه جنگ با داعش بسیاری از پیشمرگهها به فرسودگی گلولههای ارسالی ایران اعتراض میکردند. یکی از قربانیهای مهمات ایران پسرعموی خودم، «جعفر محو»، بود که به خاطر انفجار یکی از همین گلولههای فرسوده در دستانش کشته شد.»
علی عونی انتشار فیلمهایی مانند «توکل» در چنین شرایطی را ناشی از «وحشت جمهوری اسلامی از بازتاب جهانی مساله کرد و تغییرات احتمالی در منطقه» میداند. او معتقد است که هدف جمهوری اسلامی ایران از پخش این نوع فیلمها، غیر از ایجاد یاس و ناامیدی در میان کردها، «القای حس صغارت کردها است تا مبادا رویای استقلال به سرشان بزند و اینکه جز ایران هیچ کشوری، حتی آمریکا، به دادتان نخواهد رسید.»
به گفته عونی، یکی دیگر از اهداف پنهان این دو فیلم مخدوشکردن وجهه کاریزماتیک مسعود بارزانی به عنوان رهبر بسیاری از کردها و نیروهای پیشمرگه کردستان به عنوان بازوی مسلح جنبش کرد است: «در جنگ با داعش دستکم دو هزار پیشمرگه جان باختند و بیش از ۱۰ هزار نفر زخمی و مجروح شدند و شخص بارزانی هم بر تمام جبهههای جنگ نظارت مستقیم داشت.»
عونی معتقد است که تولید و پخش این نوع فیلمها زاده بحرانهای لاعلاج جمهوری اسلامی، از جمله اعتماد از دست رفته خود در شرایط انفجاری جامعه ایران، است و «قصد دارد از طریق تحقیر و مخدوش کردن مبارزات کردها در هر دو کردستان ایران و عراق، سرخوردگی نیروهای بدنه را التیام ببخشد و این تصور را ایجاد کند که وظیفه قهرمانان ما برقراری امنیت در کشور و همچنین حضور مقتدرانه در لبنان، سوریه، یمن و عراق است.»
او در ادامه به بخشی از فیلم اشاره میکند که در آن، اقلیم کردستان به همکاری و ارتباط با داعش متهم شده است. میگوید خیلی از کشورها دقیقا همین اتهام را به ایران نسبت میدهند: «ایران اولین کشوری است که کردها را متهم به ارتباط با داعش کرده است. در حالی که پیشمرگه کردستان در انظار جهانی افسانه شکستناپذیر بودن داعش را درهم شکست.»
به گفته این عضو دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان عراق، اتهام ارتباط اقلیم با داعش ساخته و پرداخته ذهن ایران و نیروهای موسوم به «محور مقاومت»، از جمله حشدالشعبی، حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک)، لشکر فاطمیون، نیروهای بعثی سوریه، است: «غیر از این طیف، هیچ یک از کشورهای متمدن غربی چنین اعتقادی ندارند. چون آنها میدانند که اقلیم کردستان به موازات جنگ خونین با داعش، سنگر دفاع از ارزشهای جهانشمول مانند حقوق بشر، آزادی، دموکراسی و دفاع از کرامت انسانی است و کردها با خون خود از این ارزشها دفاع کردهاند.»
او میگوید رسانههای ایران میتوانند انواع فیلم و انیمیشن متناسب با علایق و سلایق مردم خود، از حماسه رستم و سهراب گرفته تا آرش کمانگیر و کوروش کبیر و حسین فهمیده و قاسم سلیمانی، تولید و پخش کنند؛ اما حق ندارند رنج و مصیبت کردها را نادیده بگیرند و مقاومت و پایداری پیشمرگهها را تحقیر کنند: «به گمان من هیچ دولتی مجاز نیست که از طریق تحقیر ملتهای دیگر خود را بزرگ جلوه دهد. آیا می پسندند دیگران فیلمهایی از این نوع درباره رهبر ایران یا عملکرد حوزه علمیه تولید و پخش کنند؟»
علی عونی در انتهای گفتوگو با ایرانوایر، با اشاره به رویه غالب هر چهار کشور سوریه، ترکیه، عراق و ایران در دشمنسازی از اقلیتهای قومیتی و مذهبی خود برای تحکیم پایههای حکومتهایشان میگوید یکی از دلایل اساسی چنین خطاهایی، عدم قبول و به رسمیت شناختن موجودیت اقلیتهای قومیتی و مذهبی ریشهدار و باسابقه در چهار کشور است.
او معتقد است که دلیل تعرض این دولتها به اقلیتهای درونشان سد کردن راه رشد و بالندگی منطقی و خودجوش آنها از طریق تحقیر و سرکوب سیاسی، نظامی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی با شدت هرچه بیشتر است: «به گمان من، جمهوری اسلامی دیواری کوتاهتر از دیوار کردها نیافته است تا بر آن خشم گیرد. تالی منطقی همین رویه، سیاست همیشگی همگونسازی و ادغام توام با تحقیر و سرکوب بلوچها، آذریها، گیلکیها، عربها و کردها در فرهنگ غالب فارس و رسانههای ملی ایران است؛ روزی لرها را مسخره میکنند و روزی دیگر لباس کردها را لباس چوپانی میدانند. غیر از فارسها، همه تحقیر و مسخره میشوند.»
از: ایران وایر