داریوش معمار: سوخت‌بری در سیستان و بلوچستان؛ معامله روزانه با عزرائیل در جهنم فقر و فراموشی

شنبه, 25ام بهمن, 1399
اندازه قلم متن

داریوش معمار

چهاردهم بهمن‌ماه ۱۳۹۹ یک سوخت‌بر بلوچ در اثر تیراندازی مستقیم ماموران امنیتی در میناب کشته شد

«از بین ‌رفتن کشاورزی در چند سال گذشته و نبود اشتغال پایدار و مشکلات معیشتی، دلایل اصلی سوخت‌بری هستند» – عکس از باشگاه خبرنگاران جوان

سوخت‌بری  در سیستان و بلوچستان و کولبری در کردستان، اگرچه از نگاه آمارهای رسمی و گزارش‌های کارشناسی، قاچاق محسوب می‌شوند اما در واقع تنها راه معیشت مردمی هستند که با وجود ثروت‌های فراوان، در چنبره سخت‌ترین نوع فقر و فلاکت گرفتار شده‌اند. خشک شدن «تالاب بین‌المللی هامون» و قطع آب «رودخانه هیرمند» در سرزمینی که صیادی، کشاورزی و صنایع‌دستی، مشاغل سنتی آن بودند، باعث شده است تنها ممر درآمد مردم، دادوستد با همسایگان پاکستانی و افغانی باشد. در این شرایط، سوخت‌بری مهم‌ترین تجارت مردم سیستان و بلوچستان با همسایگان شرقی ایران است. تجارتی که «دادوستد مرگ است».

مرگ سوخت‌بران، داستان هر روز سیستان و بلوچستان

به گفته مطلعان بلوچ، طی دو ماه گذشته بیش از ۸۰ سوخت‌بر با شلیک مستقیم و یا در اثر حوادث رانندگی منجر به آتش‌سوزی، جان خود را از دست‌ داده‌اند. ، طبق گزارش «کمپین بلوچ»، آخرین مورد کشته ‌شدن سوخت‌بران، مربوط به ۲۱ بهمن‌ماه ۱۳۹۹ در اثر تصادف رانندگی در «شهرستان مهرستان» بوده که پدر و فرزندی در آتش سوخته‌اند.

چهاردهم بهمن‌ماه ۱۳۹۹ هم یک سوخت‌بر بلوچ در اثر تیراندازی مستقیم ماموران امنیتی به سمت یک دستگاه خودرو پژو ۴۰۵ در میناب کشته شد؛ این سوخت‌بر ساکن روستای «سرمست دهستان بندرزک» بوده است. یکشنبه پنجم بهمن‌ماه نیز ماموران نظامی «منطقه کلاهدوز» شهرستان ایرانشهر، به بهانه مبارزه با قاچاق سوخت، به سوی مردم تیراندازی کرده‌اند.

این‌ها تنها بخشی از اخبار هرروزه سوخت‌بری هستند. مهدی رخشانی، روزنامه‌نگار ساکن سیستان و بلوچستان، درباره وضعیت سوخت‌بران می‌گوید: «نمی‌توان همه آمار منتشره در مورد کشته و زخمی شدن سوخت‌بران را تایید کرد. اما به‌هرحال این افراد که عمدتا به دلیل فقر و بیکاری مشغول این کار هستند، ناچارند از مسیرهای بسیار سخت و صعب‌العبوری خود را به مقصد برسانند و بخشی از حوادث نیز ناشی از همین موضوع است.»

او می‌گوید سال گذشته که مشغول ساخت مستندی در مورد وضعیت سوخت‌بران بوده، با مقام‌های مسئول محلی از جمله بعضی فرمانداران و مقام‌های نظامی هم‌ صحبت کرده است و آنان به او گفته‌اند که نیروهای دولتی به ‌سوی سوخت‌بران شلیک مستقیم نمی‌کنند. او تاکید دارد: «این مقام‌ها و نمایندگان مردم این مناطق در مجلس شورای اسلامی، می‌دانند که از بین ‌رفتن کشاورزی به دلیل خشکسالی در چند سال گذشته و نبود اشتغال پایدار و مشکلات معیشتی، دلایل اصلی سوخت‌بری هستند.»

شلیک مستقیم برای باج‌خواهی، واقعیت تکان‌دهنده سوخت‌بری

اما یکی از فعالان رسانه‌ای بلوچ در این خصوص صحبت‌های دیگری دارد. او که خود برای مشاهده وضع سوخت‌بران، چندین بار مسیرهای مختلف سوخت‌بری را پیموده و با شرایط این افراد آشنا است، در این خصوص توضیح می‌دهد: «سوخت‌بران در برخورد با نیروهای امنیتی دو گروه می‌شوند: عده‌ای که مالک چند ماشین و موتور هستند و افرادی را برای این کار استخدام کرده‌اند، با ماموران نظامی توافق دارند. آنان با دلال، مثلا عبور ۱۰۰ ماشین مشخص در ماه را هماهنگ می‌کنند و ماهیانه مبلغی را برای تامین امنیت خود پرداخت می‌کنند که البته بسیار بالا است. این افراد تضمین هستند و نیروهای امنیتی به سمت خودروها و سوخت‌برانشان شلیک نمی‌کنند. اما این‌ها تعداد کمی هستند. بیشتر سوخت‌کشان به دلیل وضع بد معیشت و عدم توانایی مالی، زیر بار چنین توافقی نمی‌روند. برای همین وقتی بار می‌زنند و از داخل خاک ایران به سوی مرز حرمت می‌کنند، مرصاد یا سپاه به آن‌ها ایست می‌دهد، ولی آن‌ها توجه نمی‌کنند؛ چون اگر توقف کنند، هم ماشینشان رفته و هم بار. برای آزادکردن ماشین باید به ازای هر لیتر سوخت، مبلغ هنگفتی جریمه بپردازند. در این شرایط ماموران به‌سوی آن‌ها تیراندازی می‌کنند.»

او شلیک ماموران به سمت سوخت‌بران را تایید می‌کند. این اتفاق حتی اگر برابر دستوری رسمی نباشد، نیروهای نظامی و امنیتی این کار را برای باج‌خواهی انجام می‌دهند.

سوخت‌بران سیستان و بلوچستان از مسیرهای مختلفی به سمت مرز می‌روند. این مسیرها یک وجه اشتراک دارند؛ بخش عمده آن‌ها صعب‌العبور و به شدت خطرناک هستند. مثلا برای سوخت‌بری به پاکستان، مرز چابهار، سرباز و سراوان مقصد هستند. مرز چابهار، دریایی است و سوخت‌بری از طرق قایق در آن انجام می‌شود. اما مرز سراوان و سرباز، خاکی، بسیار صعب‌العبور و دارای دره‌های عمیق هستند؛ جایی که می‌گویند «سوخت‌بری معامله روزانه با عزرائیل» است.

سوخت‌بری؛ مرگ سخت در آتش

در این میان، درآمد سوخت‌بران هم چندان چشمگیر نیست. حسن، یکی از سوخت‌بران ساکن شهرستان سرباز است. او از دوران جوانی به این کار اشتغال داشته و حالا نزدیک به یک دهه است که هر ماه یک نوبت می‌تواند به قول خودش «جانش را کف دست بگیرد برای یک ‌لقمه‌ نان». او بعضی از دوستان خود را در همین راه از دست ‌داده است. بعضی‌ها هم به قول او، نیروهای نظامی و انتظامی اموالشان را توقیف کرده است.

حسن در مورد درآمد کار سوخت‌بری توضیح می‌دهد: «من اگر کاری حتی با درآمد بسیار کم برایم وجود داشت، هرگز سوختبری‌ نمی‌کردم. درآمد این کار به خطرش نمی‌ارزد. درآمد سوخت‌بر، بستگی به قیمت ارز دارد؛ وقتی روپیه پاکستان بالا برود، سود بیشتر است. هر مرزی هم فرق می‌کند. بعضی مرزها نزدیکترند و بعضی دورتر؛ مثلا در مرز سرباز کافه بلوچی، هر سرویسی سه تا چهار میلیون سود دارد که وقتی برگردد حدود یک میلیون هزینه بنزین ماشین و آذوقه راننده هم هست و ۵۰۰ هزار تومان هم حقوق شاگرد ماشین می‌شود. تازه اگر ماشین در این مسیر دچار خسارت نشد؛ چون سر دو تا سه سرویس، ماشین صد درصد دچار خسارت می‌شود و درآمد چند ماه باید روی ماشین هزینه شود. درآمد سوخت‌بر بیشتر هزینه زندگی او و خانواده‌اش است. آن‌هایی که این کار را انجام می‌دهند، جانشان را به حراج می‌گذارند. اما سوخت‌بران لب مرز خیلی درآمد کمتری دارند در حدی که واقعا خانواده‌هایشان از گرسنگی  نمیرند.»

شلیک مستقیم بهانه برای معامله

یک افسر بازنشسته نظامی که بخشی از دوران خدمت خود را در سیستان و بلوچستان بوده است، در مورد سوخت‌بران چنین شرح می‌دهد: «مسیر سوخت‌بران و قاچاقچیان مواد مخدر، یکی است. دستوری برای زدن آن‌ها هم وجود ندارد. اما متاسفانه بعضی ماموران که از افراد یا گروه‌هایی برای تضمین امنیتشان باج می‌گیرند، برای وادار کردن دیگران به پرداخت این پول، به بهانه شلیک به سمت قاچاقچیان مواد مخدر، به آن‌ها شلیک می‌کنند. درصورتی‌که قاچاقچیان مواد اساسا کار خود را با ماشین‌ها و موتورهای سوخت‌بری انجام نمی‌دهند و قابل تشخیص هستند.»

در خصوص نحوه تامین سوخت، گفته می‌شود که بیشتر سوخت از شهرستان به بلوچستان می‌رسد و در مکان‌هایی به نام «مندی» خالی و جمع می‌شود. سپس سوخت‌بران می‌آیند و از آنجا سوخت را بار می‌زنند و به مرز می‌برند. سوخت از شهرستان با تانکر و اتوبوس می‌آید و با وانت سایپا تا جایی می‌رود که با موتور، الاغ یا همین ماشین‌ها، به مرز می‌رسد.

قاچاق رسمی سوخت در سیستان و بلوچستان، مسیر امن

اما نکته دیگر این که آنچه به نام قاچاق رسمی سوخت در سیستان و بلوچستان از آن یاد می‌شود، سوخت‌بری با سایپا، الاغ یا موتور نیست. آتش هم نمی‌گیرد و حمل‌کنندگانش تیر مستقیم هم نمی‌خورند. به گفته یک مقام امنیتی سابق در این استان، ۷۰ درصد قاچاق سوخت از مبادی کاملا قانونی و با تانکرهای سوخت‌کش انجام می‌شود و سهم قاچاقچیان خرد و مرزنشینانی که با خودروهای سواری و تویوتا سوخت قاچاق می‌کنند، فقط ۳۰ درصد است.

معاون اقتصادی استانداری سیستان و بلوچستان در سال ۱۳۹۷ گفته بود که کامیون‌هایی که با حواله‌های جعلی سوخت دریافت می‌کنند، روزانه بین ۸۰۰ تا یک میلیون تومان درآمد دارند.

سوخت‌بری، زخمی بر تن نیمه ‌جان مردم سیستان و بلوچستان است که زندگی تعداد زیادی از آن‌ها را در کوره‌راه‌های صعب‌العبور گرفته است. راه‌بدوک‌ها (سوخت‌بران)، خسته از بی‌پولی و ناتوان از تامین معیشت، با دهانی خشک، هر ماه به ناچار پا در این مسیر می‌گذارند تا لقمه نانی مختصر، سر سفره خانواده خود بیاورند.

از: ایندیپندنت


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.