درباره نامه گروهی از زندانیان سیاسی به اوباما

یکشنبه, 20ام مرداد, 1392
اندازه قلم متن

Kazem-alamdari01درباره نامه سرگشاده گروهی از زندانیان سیاسی فعلی و سابق ایران
به جناب آقای باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا

دوستان امضا کننده نامه سر گشاده … می‌توانستند مطلب اثرگذارتری بنویسند. این نامه می‌توانست با محتوایی صلح خواهانه‌تر، مستدل‌تر، و نه احساسی، حداقل خطاب به دو رهبر، آقای خامنه‌ای و آقای اوباما نوشته شود. درست است که شما از مشکلات برآمده از تحریم برای مردم نوشته‌اید، ولی ایکاش اضافه می‌کردید که چه کسانی مسبب این وضعیت هستند. جمهوری اسلامی یا غرب؟ مگر می‌توان نادیده گرفت که حتی متحدان جمهوری اسلامی، روسیه و چین، به دلیل پنهان کاری‌های پروژه اتمی ایران، به تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران رأی دادند؟

زمانی که حسن روحانی می‌گوید او اراده دارد که بن بست اتمی را از طریق مذاکرات جدی حل کند، این دوستان سخن از جنگ و جنگیدن برای استقلال ایران به میان آورده‌اند! بماند که استقلال، باید استقلال مردم باشد، نه استقلال حکومت‌گران که آزاد باشند هر چه خواستند علیه مردم و منافع ملی کشور انجام بدهند. واقعیت این است که حکومت‌گران کاملا آزاد و مستقل‌اند. این مردم‌اند که اسیر آنها هستند. آنها آزادند که هشتصد میلیارد دلار را هدر بدهند و به کسی پاسخگو نباشد. آنها آزادند هر اتهامی به مخالفان و منتقدان خود بزنند و بر همان اساس آنها را مجازات کنند. اگر مردم در برابر حکومت استقلال فکر و عمل و زندگی داشتند، شما عزیزان به خاطر دفاع از حقوق ملت و آزادی و دمکراسی خواهی در زندان نبودید. مگرشما چه کرده‌اید و چه گفته‌اید جز بیان حق؟ چرا شما نخبگان دلسوخته حقوق مردم ایران، باید از درون زندان با دولت آمریکا سخن بگوئید؟

به نظر می‌رسد که علی مطهری اصول‌گرا، از دوستان دمکراسی‌خواه امضاکننده نامه واقع‌گرایانه‌تر به مشکل تحریم‌ها نگاه کرده است.

مطهری می‌گوید: «باید رابطه منطقی با دنیا ایجاد کرد، تا کم‌کم تحریم‌ها کاهش پیدا کند». این نماینده مجلس گفته است تا زمانی که روابط خارجی خود را با دنیا بهبود نبخشیم علامتی مبنی بر کم شدن و شکستن تحریم‌ها نخواهیم دید.

آنچه بر سر مردم و کشور آمده است حکومت جمهوری اسلامی کرده است، نه آمریکا. اینکه اکبر ترکان، مشاور حسن روحانی، می‌گوید میراث احمدی‌نژاد برای دولت آینده «۸۰۰ میلیارد دلاری است که خرج کرده» است. و عیسی کلانتری، وزیر کشاورزی اسبق جمهوری اسلامی، در باره خطری که کشاورزی ایران را تهدید می‌کند، هشدار داده است ربطی به آمریکا و تحریم ندارد. عیسی کلانتری می‌گوید: «حسن روحانی کشور را با خزانه خالی، بندر خالی و انبار خالی و بانک مرکزی خالی تحویل می‌گیرد».

اینها بخشی از مشکلاتی است که نظام جمهوری اسلامی کاملا مستقل از اراده و تصمیم مردم، برای ایران ببار آورده است، نه کشورهای غربی. متعرضان به این وضعیت نیز مانند شما مجازات می‌شوند. کشور ایران بار دیگر در معرض خطر عقب ماندگی قرار گرفته است. چه کسانی مسئول وضعیت کنونی‌اند، غرب یا حکومت ایران؟ چه قدرتی می‌تواند به این وضعیت خاتمه دهد؟ غرب یا حکومت ایران؟

اخطار به تحریم‌ها را رژیم جدی نگرفت، و برخی روشنفکران هم به جای نشان دادن جدیت آن، و توضیح دلایل و راه پرهیز از آن، و آگاه کردن مردم ایران نسبت به پروژه اتمی که هیچ توجیه اقتصادی نداشت، به غرب حمله کرده‌اند و آدرس عوضی داده‌اند. کم کاری در برابر کاغذ پاره خواندن تحریم‌ها، سبب شد که امروزتحریم‌ها به مشکل بزرگی بدل شود که حتی اگر بخواهند آنها را بردارند ساده نخواهد بود و چند سال طول خواهد کشید. علی واعظ در مقاله خود در این باره به خوبی توضیح داده است.

چرا جمعی از روشنفکران و کارشناسان اتمی ایرانی در تاریخ سی ساله جمهوری اسلامی دریک نامه سر گشاده، مانند نامه کنونی زندانیان، خطاب به سران حکومت ایران اخطار ندادند که دست از ماجراجویی‌های اتمی بردارند و با سرنوشت ایران و نسل‌های آینده بازی نکنند و میلیاردها دلار به منافع ایران لطمه نزنند؟ چرا روشنفکرانی که به فکر جنایت آمریکا در ویتنام و شیلی هستند، اما نیامدند بگویند، جمهوری اسلامی با سیاست‌های جاری‌اش رشد و پیشرفت ایران و منافع مردم را به گروگان گرفته است و نمی‌گذارد ملت ایران باجهان در صلح باشد؟ چرا نمی‌گذارند مردم ایران، مانند مردم ویتنام و شیلی با جهان، از جمله آمریکا که در کشورشان جنایت و کودتا هم کرد، رابطه عادی داشته باشند، تا همانند بسیاری دیگر از کشورهای جهان بتوانند از امکانات جهان، از جمله انرژی اتمی صلح آمیز که تکنولوژی آنرا باید از غرب بگیرند استفاده کنند؟

اینکه دوستان امضا کننده نامه از حق خود گذشته‌اند و به فکر منافع ملت‌اند بسیار ارزشمند است و جای سپاسگزاری فراوان دارد، ولی این دوستان حداقل می‌توانستند همانند علی مطهری به رژیم خود پیشنهاد کنند که باید با جهان رابطه منطقی داشت تا تحریم‌ها برداشته شود. نمی‌توان بیش از پنجاه دیپلمات آمریکایی را به مدت ۴۴۴ روز گروگان گرفت، سی سال در مراسم رسمی شعار مرگ بر آمریکا داد و مردم را علیه آنها تحریک کرد و پرچم آن کشور را سوزاند، و خواهان نابودی کشور دیگری شد و به خود نقد نکرد، و امروز هم با زبان تهدید از غرب خواست، که بدون اشاره‌ای به ضرورت شفاف‌سازی پروژه اتمی ایران و عملی شدن تغییر سیاست دولت جدید، تحریم‌ها را کنار بگذارد.

حتی شخصی مانند علی اکبر ولایتی، مشاور رهبر، منتقد و معترض سیاست حاکم بر مذاکرات اتمی ایران بوده است. چگونه دوستان نویسنده نامه کوچک ترین انتقاد و اعتراضی به این سیاست مخرب و بی حاصل چندین ساله رژیم ایران نکرده‌اند؟

خوب است که حداقل حسن روحانی از پنهانکاری‌های اتمی ایران پرده برداشت و نوشت که تکنولوژی آن را از دلالان و بازار سیاه خریده‌اند و تمام داستان را خود دلالان به غرب گزارش می‌دادند. همین پنهان‌کاری سبب شد که حتی متحدان رژیم ایران، روسیه و چین به قطعنامه‌های سازمان ملل علیه ایران رأی بدهند. چرا این دوستان این واقعیت‌های آشکار را در نظر نگرفته‌اند و مردم را آموزش نداده‌اند و به جای پشتیبانی از سیاست روحانی، که برخلاف دولت پیشین، اراده کرده است این مشکل را از طریق مذاکره حل کند، صحبت از جنگ کرده‌اند؟

این نامه می‌توانست به سران دو رژیم و خیلی خیلی بهتر و مؤثرتر، فارغ از شتابزدگی، و رها از زبان و منطق غرب‌ستیزان، و نقد عملکرد رژیم ایران، با زبانی صلح خواهانه و خیرخواهانه‌تر نوشته شود. نامه می‌توانست در پشتیبانی از تلاش روحانی برای مذاکرات انجام بگیرد. باید با سیاست و زبانی که در دوره احمدی‌نژاد بکار برده می‌شد، و هنوز تندروهای مخالف صلح و دوستی ایرانیان با جهان از آن استفاده می‌کنند، وداع گفت. نوشته زندانیان ستم کشیده می‌توانست صلح جویانه تر، منصفانه‌تر و خیرخواهانه‌تر باشد. به امید آزادی همه شما عزیزان در بند و سربلندی ایران!

کاظم علمداری

از: ایران امروز


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.