حسن امرایی: هشتادمین سالگرد درگذشت پروین اعتصامی؛ خانه در جان شعر

چهارشنبه, 18ام فروردین, 1400
اندازه قلم متن

پروین اعتصامی در برخی از اشعارش به مخالفت با حجاب پرداخته و از کشف حجاب تمجید کرده است

خانه پروین اعتصامی در تبریز- عکس از خبرگزاری ایرنا

در تاریخ ادب معاصر ایران، نام سه بانوی شاعر شهرتی ویژه یافته است که هر یک فصلی خاص در ذهن و ضمیر ما ایرانیان را به خود اختصاص داده‌اند. نخست پروین اعتصامی است که ۱۶ فروردین ۱۴۰۰ با هشتادمین سال درگذشت او همزمان است؛ دوم فروغ فرخ‌زاد است و سوم، سیمین بهبهانی. دو تن از این سه شاعره، به دلیل بیماری (حصبه برای پروین اعتصامی) و تصادف (فروغ فرخزاد) عمری کوتاه داشتند و سومی در ۸۷ سالگی درگذشت و ۲۰ سال بیش از مجموع عمر این دو تن زیست (۶۷ سال)، اما آثار و اشعار هر سه این شاعران، نام و یاد آن‌ها را در خاطره ما ایرانیان و فارسی‌زبانان همه گاه زنده و جاری نگه داشته است.

بالیدن در فضای فرهنگی و ادبی پدر

پروین اعتصامی (رخشنده اعتصامی) که ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ در تبریز به دنیا آمد، در خانواده‌ای فرهنگی و اهل ادب پرورش یافت و همانند سیمین بهبهانی، پدری شاعر داشت. پدرش، یوسف اعتصامی، ملقب به اعتصام، علاوه بر شعر در ترجمه هم دستی داشت و در مدخلی که به نام او در جلد نخست دانشنامه زبان و ادب فارسی منتشر شده است، «ریاست کتابخانه سلطنتی را در سال‌های آخر حکومت قاجار و نیز ریاست کتابخانه مجلس را تا قبل از درگذشت خود بر عهده داشت و جدا از آن، نماینده دور دوم مجلس شورای ملی از تبریز بود. او طبع شعری ویژه داشت و تا قبل از درگذشت خود، مجله بهار را منتشر می‌کرد.» (ص ۴۵۶ جلد نخست)

 این ویژگی‌ها و نگاه ویژه‌تری که به تربیت فرزندانش به خصوص دخترش پروین داشت، او بر رشد و بالندگی پروین اعتصامی در آن سال‌ها تاثیری بسزا دارد؛ سال‌هایی که باور عمومی درباره زنان، خانه‌نشینی و بی‌سوادی بود. پدر پروین اما نه تنها این‌گونه نمی‌اندیشید که وقتی از همان دوران کودکی به استعداد ویژه فرزندش در سرودن شعر پی برد، پای او را به محافل شعری باز کرد و وی را با دوستان و یاران بزرگش همانند بهار و دهخدا آشنا کرد.

از این منظر، پروین اعتصامی این بخت‌یاری را داشت که در فضایی رشد و نمو کند که شعر و ادبیات و فرهنگ و هنر، فصل‌الخطاب آن بودند. در سال‌های پایان حیاتش نیز، به رغم گذشت پنج سال از درگذشت پدر، پروین همچنان به عنوان یکی از کارکنان کتابخانه مجلس همکاری می‌کرد. از عکس‌های معدودی که از او به جای مانده، عکسی است که به دیدار محمدرضا پهلوی (به عنوان ولیعهد) در بهار ۱۳۲۰ اشاره دارد که پروین در سمت چپ این عکس دیده می‌شود.

اشعاری که پروین سوزاند

پروین در زندگی کوتاهش و هنگامی که زنده بود، دیوانش را به چاپ رساند. دیوان اشعار او شامل پنج هزار و ۶۰۶ بیت در قالب‌های مختلف شعری است و ۲۰۹ قصیده، قطعه، غزل، مثنوی و پنج قطعه کوتاه، دو سه بیتی و ۱۱ تک‌بیتی را شامل می‌شود. اما این همه اشعار او نیست؛ چرا که دهخدا در مدخل پروین اعتصامی اشاره می‌کند که «پروین یک قسمت از اشعار خود را که مطبوع طبع وقّاد وی نبود، چند سال پیش از مرگ خود بسوزاند» و لذا ما اینک تنها آن بخشی از اشعار او را در اختیار داریم که با مقدمه معروف ملک‌الشعرای بهار در توصیف جزئیات و ویژگی‌های مضمونی و فرمی شعر پروین آمده است. دهخدا، بخش‌هایی مهم از مقاله بهار را در همان مدخل پروین اعتصامی در لغت‌نامه خود آورده است.

بهار، سبک شعری پروین را به سبک خراسانی و به خصوص اشعار ناصرخسرو شبیه می‌داند و البته در برخی از اشعار او را متاثر از سعدی می‌داند. شاید مهمترین بخش از اشعار پروین که از جهاتی وجه ممیزه شعر او است، مناظرات است.

پروین در دیوان خود ۶۵ مناظره شعری دارد که یاد‌آور مناظرات سعدی در بوستان است؛ اگرچه تعداد مناظرات سعدی بسی کمتر از مناظرات پروین است. در مناظرات، که در قالب‌های مختلف شعری و به خصوص غزل و قصیده سروده شده، پروین دو طرف مناظره را از هر جنس و نوعی برگزیده است و دیدگاه‌های خود را بر زبان آن‌ها جاری کرده است. دو طرف این مناظره گاه دو جسم یا حتی تخم گیاهان هستند (مثل همان مناظره معروف نخود و لوبیا) یا سیر و پیاز،‌ عدس و ماش و یا مناظرات میان حیوانات (مور و پیل)  تا انسان‌هایی با پیشه‌های مختلف مثل عالم و نادان، پادشاه و گدا و … .

وجه مهم اشعار پروین، روانی و سادگی بیان آن‌ها و پرداختن به عمق مسائل اجتماعی و فرهنگی روز است. در واقع، او همانند شعرای بزرگ کهن، حکایتی را دستمایه قرار می‌دهد و به دنبال آن دیدگاه‌های خود درباره‌ آن موضوع را بیان می‌کند. دیدگاه‌هایی که نتیجه‌گیری‌های اخلاقی، حکمی و فلسفی خاص خود را داشت و برخی از آن‌ها به دلیل سلاست در بیان و مضمون ناب، خود ضرب‌المثل شده‌اند.

پروین اعتصامی و مخالفتش با چادر

در سال‌های اخیر سعی شده است تا روایتی پاستوریزه شده از پروین اعتصامی به دست داده شود. روایتی که تصویر معروف او با یک روسری و حجاب اسلامی را نشان می‌دهد تا این باور را در افکار عمومی ایجاد کنند که پروین اعتصامی طرفدار حجاب بوده است. اما شعری از پروین و حضور پدرش در ساختار حکومت رضاشاه تا آخرین سال‌های حیات، نشان می‌دهد که چه او و چه پدرش میانه‌ای با حجاب نداشتند. غزل معروف او درباره حجاب که در آن بیتی هم در تمجید رضاشاه است، از جمله اشعاری است که صدای برخی هواداران دو‌آتشه حجاب را نیز بلند کرده است. پروین در این ابیات به شکلی آشکار از تلاش رضاشاه و ماجرای کشف حجاب تقدیر کرده است:

چشم و دل را پرده می‌بایست، اما از عفاف      چادر پوسیده، بنیاد مسلمانی نبود

خسروا، دست توانای تو، آسان کرد کار              ورنه در این کار سخت، امید آسانی نبود

شه نمی‌شد گر ‌در این گمگشته کشتی ناخدای    ساحلی پیدا از این دریای طوفانی نبود

همین ابیات از قرار دستمایه منتقدانی شد که وی را شاعری مجیزگوی سلطان وقت و مخالف با اسلام موردنظر خود معرفی و نسبت به تبلیغ او از تریبون‌های رسمی و برگزاری جایزه ویژه‌ای برای او انتقاد کردند. جایزه‌ای که در دوره ریاست محمود احمدی‌نژاد بر شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۸۶، بنا گذاشته و تاکنون هشت دوره آن برگزار شده است. نکته جالب‌توجه این است که برخی دیدگاه‌های اجتماعی پروین در زمینه دفاع از طبقه تحت ستم و معضلات اجتماعی و فرهنگی موردنظر و انتقاد او، با برخی دیدگاه‌های محمود احمدی‌نژاد نیز چندان ناسازگار نیست.

اما جدا از آقای احمدی‌نژاد و حتی حداد عادل که مدخل پروین اعتصامی را در دانشنامه جهان اسلام نوشته است، حمایت آیت‌الله خامنه‌ای از اعتصامی کفه موافقان را بسی سنگین‌تر کرده است. آقای خامنه‌ای جدا از سخنانی که در محافل درباره پروین اعتصامی گفته، در شهریور ۹۳ که گروهی از شاعران و نویسندگان به عیادتش در بیمارستان رفتند در توصیف وضعیت خود سه بیت از مثنوی پروین را خواند:

هر بلایی کز تو آید نعمتی است      هر که را رنجی دهی آن راحتی است

زان به تاریکی گذاری بنده را          تا ببیند آن رخ تابنده را

تیشه زان بر هر رگ و بندم زنند      تا که با مهر تو پیوندم زنند

او سپس به انتقاد از کسانی پرداخت که می‌خواستند در تخفیف و کاستن از شأن شعری پروین، او را شاعر «نخود لوبیا» لقب دهند و در مقابل از فروغ فرخزاد به عنوان شاعره‌‌ای مهم و اثرگذار یاد کنند.

از قرار، مراد از نخود لوبیا، قصیده‌ای نیمه‌ بلند است از پروین که گفته می‌شود او آن را در دوران کودکی (۸ سالگی) سروده و مناظره میان نخود و لوبیا است که با این مطلع آغاز می‌شود:

 نخودی گفت لوبیایی را          کز چه من گِردم این چنین، تو دراز

گفت، ما هر دو را بباید پخت    چاره‌ای نیست، با زمانه بساز

منزل مسکونی پروین در چه وضعیتی است؟

به رغم آن که در ایران برای پروین اعتصامی جایزه ویژه در نظر گرفته‌اند، اما منزل مسکونی‌اش در تهران و بر خلاف منزلش در تبریز، از هجوم و تکه‌ تکه شدن در امان نماند. منزل پدری پروین در تبریز که او تا هفت‌سالگی در آن زندگی می‌کرد، با مساحت یک هزار و ۳۰۰ متری، اکنون یکی از مکان‌های دیدنی و تاریخی تبریز است و در فهرست میراث فرهنگی قرار دارد و محل مراجعه روزانه علاقه‌مندان است. اما منزل مسکونی پدرش در تهران که محل زندگی او بود و تقریبا عمده اشعارش را در همین منزل سرود، با وجود تلاش برادرانش برای حفظ آن، در نهایت به چند تکه تقسیم و فروخته شد که البته بخش میانی این منزل را شهرداری وقت خرید و اکنون موزه است.

اما نصرالله حدادی که بیش از چند دهه در زمینه تهرانشناسی تلاش و تحقیق کرده است، روایت دیگری دارد. او ۲۳ دی‌ماه ۱۳۹۲ در آیین آغاز به کار انجمن شعر شهر، از بی‌توجهی به منزل پروین اعتصامی انتقاد کرد و گفت: خانه پروین اعتصامی در پایین چهار‌راه سرچشمه و در کوچه کمیلی فعلی، یا کوچه خزانه سابق، واقع شده است و امروز دیگر ویرانه‌ای بیش نیست. قسمتی از آن را گلفروشی‌ کرده‌اند و بخشی را بنگاه املاک و بخشی هم کارگاه مبل‌سازی و بخشی هم به یک شرکت واگذار شده است. تنها اتاقی که پروین در آن می‌زیست را خانمی به نام حشمت آداب، سالم نگه داشته است. من گاهی خود به این اتاق سرک می‌کشیدم و می‌توانستم فضای آرامی را که پروین در آن برای خود ایجاد کرده بود، حس کنم. من هر وقت عصبانی می‌شوم به این اتاق می‌روم و حس آرامشی ناب مرا در بر می‌گیرد.

با تمامی این توصیفات و در هشتادمین سال درگذشت پروین اعتصامی، او شاعری است که اشعارش با نسل‌های مختلف علاقه‌مند به شعر و زبان فارسی ارتباط خوبی برقرار کرده است و البته همه‌گاه این پرسش در اذهان چرخ می‌زند که اگر پروین به حصبه دچار و ۱۲ روز بستری نمی‌شد و مرگ دامن او را نمی‌گرفت، چه یادگارهای بزرگی می‌توانست از خود به یادگار بنهد؟

* تیتر با اندکی تغییر از غزلی کوتاه از پروین اعتصامی با این مطلع انتخاب شده است:

ای خوش از تن کوچ‌کردن، خانه در جان داشتن       روی مانند پری از خلق پنهان داشتن

از: ایندیپندنت 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.