دستگاههای اطلاعاتی ایران مشغول چه کاریاند؟ اگر خرابکاری تأسیسات اتمی نطنز کار اسرائیل باشد، چگونه توانسته بدون مانع نفوذ کند؟ سیاستمداران و کاربران شبکههای اجتماعی از “حفره امنیتی” و “چاه ویل بلاهت” سخن میگویند.
ایران میگوید انفجار تأسیسات هستهای نطنز در روز ۲۲ فروردین (۱۱ آوریل) کار اسرائیل بوده است و این کشور میخواسته با این اقدام بر روند مذاکرات احیای برجام اثر بگذارد. وزارت اطلاعات از شناسایی فردی که در سیستم برق تأسیسات نطنز اختلال ایجاد کرده، خبر داده است. در حالی که رئیس کمیسیون انرژی مجلس در تحلیل این خرابکاری میگوید، “طراحی دشمن خیلی قشنگ بوده”، مسئولان اطمینان دادهاند که در زمان کوتاهی بخش بزرگی از آسیبها را جبران خواهند کرد.
خرابکاری در تأسیسات هستهای نطنز موجی از واکنشها را در میان سیاستمداران، کارشناسان و کاربران شبکههای اجتماعی به دنبال داشت؛ از واکنشهای طنز و تحلیلهای جدی گرفته تا پرسش در مورد واکنش ایران به این اقدام در صورت اثبات یا بحث در مورد این که چه نهادی و چه کسانی زمینهساز این “نفوذ” بودهاند.
یک خبر کوتاه بر روی اکانت خبرگزاری ایسنا در اینستاگرام موجی از واکنشهای تمسخرآمیز را به گفته مسئولان حکومتی را به دنبال داشت.
سخنگوی دولت از اقدام خرابکارانه گفت و این که جمهوری اسلامی “از رژیم صهیونیستی انتقام” خواهد گرفت. “انتقام”؛ کلیدواژهای که خاطره “انتقامها”ی پیشین را برای بسیاری از کاربران دوباره زنده کرد: از “سیلی سختی” که قرار بود در انتقام به “قتل” قاسم سلیمانی” زده شود تا “انتقام سختی” که در پی ترور فخریزاده وعده داده شده بود تا گرفتن جان ۱۵۷ مسافر هواپیمای اوکراینی. یکی از کاربران نوشت: “میخواهند انتقام بگیرند، تو را به خدا سوار هواپیما نشوید!”
“سالمسازی امنیتی” از “سربازان گمنام حضرت موسی”
اما در میان واکنشهای عصبی و تمسخرآمیزی همچون “سندروم حفره امنیتی بیقرار”، این جمله هم خودنمایی میکند که گویا “سربازان گمنام حضرت موسی بیشتر از سربازان گمنام امام زمان” در ایران مشغول کارند! واکنشی در ظاهر طنزآلود، اما در باطن دغدغه و پرسش اصلی بخشی از حاکمیت.
محسن رضایی با اشاره به انفجار نطنز، “جدی بودن پروژه نفوذ” را مطرح کرده است و مینویسد که “کشور نیاز به سالمسازی امنیتی” دارد.
آیا وقوع مجدد آتش سوزی در تاسیسات هسته ای نطنز، آنهم در کمتر از یک سال پس از انفجار قبلی، نمیتواند نشان از جدی بودن پدیده نفوذ باشد؟فاعتبروا یا اولی الابصار
— محسن رضایی (@ir_rezaee) April 11, 2021
کشور نیاز به سالم سازی امنیتی دارد.
یکی از کاربران توییتر هم با اشاره به اینکه “مأمورین موساد از پشت کوه به داخل ایران نیامدهاند”، مینویسد: «تا اسرائیل درون ایران شناخته نشود، حوادثی مانند نطنز اجتنابناپذیر است.»
عبدالله گنجی، مدیر مسئول روزنامه جوان هم در کنایهای به این “اسرائیل درون”، “هزینه خیانت به کشور در ایران” را “خیلی پایین” میداند.
اما “خائن” کجاست و “اسرائیل درون” کیست؟
انگشت اتهام از این جناح به سوی آن جناح، از این نهاد به سوی آن نهاد در چرخش است. برخی وزارت اطلاعاتی را که “از عزم دشمن آگاه بود اما همت کافی را نداشته و سیاست خارجهای که به جای تامین و دفاع از منافع ملی به دشمن اعتماد کرده” را مقصر و همگام با اسرائیل میداند. آنها “صبر استراتژیک” و “پاسخ مناسب در زمان مناسب” تبلیغشده در “رسانههای دولت” را نشانه نفوذ یا حماقت میدانند.
اما سوی دیگر ماجرا نظامیانی را که از وظیفه اصلی خود بازماندهاند و کوتاهی دستگاهی که مسئول جلوگیری از چنین عملیاتی بوده است را مقصر میداند.
مصطفی تاجزاده در توییتی مینویسد: « اگر کارهای بودم نظامیانی را که بهدلیل دخالت در امور سیاسی، اقتصادی، رسانهای، انتخاباتی و دیپلماتیک از انجام وظایف خود باز ماندهاند را برکنار میکردم.»
اگر کارهای بودم نظامیانی را که بهدلیل دخالت در امور سیاسی،اقتصادی،رسانهای،انتخاباتی ودیپلماتیک از انجام وظایف خود باز ماندهاند،برکنار میکردم وجایشان رابه افرادی میدادم که وظیفه خود را تامین امنیت ملی،نه ایجاد مانع در راه لغو تحریمها وپروندهسازی برای منتقدان میدانند.#نطنز
— مصطفی تاجزاده (@mostafatajzade) April 12, 2021
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور هم گفته است: «باید دستگاهی که مسئول بوده جلوی اقدامات دشمن را بگیرد و در این زمینه توفیقی بدست نیاورده، بازخواست شود و مردم باید بدانند که منابع، اعتبار و حیثیت کشور خرج چه اقداماتی میشود.»
سید محمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در یادداشتی در روزنامه اعتماد مینویسد: «ضعف در پیشگیری از حوادث اینچنینی در داخل کشور یک واقعیت است. اگر دستگاههای اطلاعاتی امنیتی کشور به جای صرف انرژیشان پیرامون مسائل کماهمیت، تمرکز خود را روی مسائلی مهم نظیر نفوذ در تاسیسات هستهای معطوف کنند، میتوان تا حد زیادی امنیت این تاسیسات را افزایش داد. در مقطع زمانی فعلی هم آنها باید پاسخگو باشند که چرا نتوانستند از وقوع حادثه دوباره در نطنز جلوگیری کنند.»
دستگاههای امنیتی اطلاعاتی کجا مشغول کارند؟
اما دستگاههای اطلاعاتی امنیتی مشغول چه کاری هستند و انرژیشان را به گفته این کارشناسان، در چه کارهای “بیاهمیتی” هدر میدهند؟
حسین دهباشی در توییتر با اشاره به “سقوط فاو” در جریان جنگ ۸ ساله و غفلت مسئولینی که به جای حضور در جبهه “در کرمانشاه و غفلت تقسیم مجلس” بودند، مینویسد: «اسرائیل در تکرار جنایات بیمکافاتاش گستاخ شده و سپاه در پی سیاست!»
در کنار اتهام دخالت گسترده سپاه در سیاست، یکی از کاربران توییتر به طعنه مینویسد: «سپاه فقط در سریالها گردن کلفت دارد». حسین رزاق، روزنامهنگار هم نوشته است: «تا سرگرم “مستعان” و “گاندو” و “روزشمار نابودی” هستید یا انتقامکشی از مردم، اسرائیل هم چپ و راست میآید و میزند و میرود و قاهقاه به ریشتان میخندد. کار از حفرهی امنیتی گذشته، این چاه ویل بلاهت است.»
در سالهای اخیر از نهادهای امنیتی و نظامی فعالیتهای شدیدی در حوزه تلویزیون و سینما دیده میشود. اطلاعات سپاه پاسداران با بازوهای رسانهایاش چون موسسه فرهنگی “اوج” از جمله ارگانهایی است که در ساخت و تولید سریالها و فیلمهای امنیتی اطلاعاتی نقش داشته است. نام یک مؤسسه فرهنگی دیگر به نام “شهید آوینی” هم با پخش سریال گاندو بر سر زبانها افتاد که از جمله برجام و تیم مذاکرهکننده را سوژه ساخته بود که واکنش شدید دولتیها را به همراه داشت.
“داغ به دل کی؟”
در حالی که بازار اتهامهای متقابل و جستوجو برای “اسرائیل درون” ایران داغ است، وزیر امور خارجه ایران میگوید، اسرائیلیها اگر فکر کردند ایران را از پیگیری رفع تحریمها میتواند بازدارند گمان بسیار بدی کردهاند.
محمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هم “لغو مذاکرات [هستهای] وین” را در راستای منافع اسرائیل میداند و مینویسد: « یکی از جدیترین مشکلات در کشور ما این است که نگاهی جناحی به مساله سیاست خارجی وجود دارد. ما نباید اختلافات سیاسی داخلی را به سیاست خارجی وصل کنیم.»
این در حالی است که برای نمونه روزنامه کیهان در مقالهای “خروج از مذاکرات وین و مجازات اسرائیل” را “پاسخ خرابکاری در نطنز” میداند.
احمد زیدآبادی، تحلیلگر مسائل سیاسی هم با اشاره به خواست برخی اصولگرایان برای خروج ایران از مذاکرات هستهای در پاسخ به خرابکاری نطنر مینویسد: «من ماندهام با این پیشنهاد میخواهند داغ به دل چه کسی بگذارند؟ به دلِ طرفِ دخیل در خرابکاری؟ او که دقیقاً به منظور توقف مذاکرات وین دست به این خرابکاری زده است!»
از: دویچه وله