ناصر مستشار: اگرکودتای ۲۸ مرداد به وقوع نمی پیوست!

سه شنبه, 29ام مرداد, 1392
اندازه قلم متن

براستی اگر کودتای ۲۸ مرداد اتفاق نمی افتاد مردم ایران چه سرنوشتی داشتند؟

ابتدا باید پذیرفت که نه قیام ارتجاعی ۱۳۴۲ و انقلاب اسلامی ۵۷ شکل می گرفت ونه جنگ هشت ساله خانمان سوز ایران و عراق با هزاران کشته و زخمی رخ می داد!
اما سیاست جهانی در آن روزگار بر محور تضاد امپریالیسم سرمایه داری با ارودگاه سوسیالیست می چرخید وسردمداران آن دوجناح اصلی در جهان ، بسیاری از کشورها را در راه توسعه امپراتوری خویش قربانی کردند.

“در اسناد کودتا ۲۸ مرداد آمده است که خطر از دست دادن ایران بر اثر «نفوذ اتحاد جماهیر شوروی» یکی دیگر از نگرانی‌هایی بود که آمریکا را ناچار کرد تا عملیات «آژاکس» را برنامه‌ریزی و اجرا کند.”

شوروی کمونیستی ،کشور افغانستان را در راه رسیدن به اقیانوس هند نابود کرد و امریکا نیز ایران را با کودتای ۲۸ مرداد تحویل آخوندها داد.

پس از کودتای ۲۸ مرداد ، نیروهای سیاسی ورزیده سکولار و ملی در ایران منزوی شدند و دروازه های رشد اسلام سیاسی به رهبری روحانیون که در تضاد با کمونیست ها در کنار شاه قرار گرفته بودند ـ گشوده شد!

شاه در ضدیت با کمونیست ،دست به هرکاری زد.توصیه انگلیس و امریکا این بود که شاه در تقویت روحانیت بکوشد تا آنها علیه کمونیست ها مبارزه تبلیغی و ترویجی نمایند. در سال ۱۳۳۴ یعنی دو سال پس از کودتای ۲۸ مردادجریان حجتیه شکل و تقویت می گردد!

راه اندازی حسینیه ارشاد و ترتیب سخنرانی های علی شریعتی و تقویت مرتضی مطهری ودروس اسلامی در سطوح مدارس ، دبیرستان و در دانشگا ههای ایران بسرعت ادامه یافت.سخنرانی های آخوند نوغانی و عبدالرضا حجازی که هرساله در ماه رمضان از رادیوی سراسری علیه مارکسیسم پخش می شد! تقویت شیخ کافی علیه کمونیست ها و در ادامهآن روحانیون آنقدر رشد کردند که خواستار حکومت کردن در ایران نیز شدند چون دیگر شاه را بسیار غرب زده و غیر اسلامی و ضد هویت دینی ارزیابی می کردند!

“در ضمن در اسناد کودتای ۲۸ مرداد آمده است که عملیات آژاکس چندین مرحله داشت: استفاده از پروپاگاندای رسانه‌ای برای تضعیف سیاسی مصدق، وادار کردن شاه به همکاری،”

پس در همینجا متوجه می شویم که شاه در ابتدا راضی به اقدام کودتا نبوده است بلکه توسط اطرافیانش مانند اشرف پهلوی یعنی خواهر شاه اورا مجاب می کنند!

براستی باید ایران را سرزمین قیام های پی در پی اما ناکام نامید!

“وزیر امور خارجه انگلیس،در خاطرات خود در باره کودتای ننگین ۲۸ مرداد،نظر خود را در باره موضع رسمی بریتانیا چنین شرح داده است “هیچگاه عده ای تا به این حد قلیل ،باچنین حماقت وسرعتی ،این همه بازنده نبوده اند”

اما در جای دیگرمیگوید “وقتی خبر پیروزی کودتا بدستم رسید، درکشتی تفریحی بودم،بعد ازمدتها آنشب راحت خوابیدم!!!در همین چند سطر کوتاه از جانب ممالک در گیردر قضیه ملی شدن نفت؛ میتوان به عمق آن نهضت پی برد!

همه این گفته ها بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تحریر شده است.اساساًتاریخ یک ملت را، سه عامل تشکیل میدهد، گذشته،حال وآینده مشترک !!در درون این سه عامل، پیروزیهاو شکستهای پیوسته درهم تنیده شده اند.نمی توان هیچیک از اجزای آنرا تفکیک وبه فراموشی سپرد،بلکه در راه اعتلای آینده ازدرسهای گذشته باید سود جوست،اما اگر فقط در اندیشه گذشته غوطه ور بمانیم، دو موئلفه، حال وآینده را که پیشرفت و ترقی میهنمان بدان گره خورده است را از دست می دهیم. فرزندان میهن ما به آینده چشم دوخته اند، برای برون رفت از وضعیت ناگوار کنونی،ناچاریم، دست آشتی به یکدیگربدهیم،چراکه عقل و منطق چنین حکم میکند.در این راستاملت های متمدن عصر حاضر سرمشق خوبی هستند که از آن میتوانیم بهره مند شویم. شصت سا ل از پایان جنگ جهانی دوم که چهل سا ل جنگ سرد را در پی داشت، که بخش اعظم آن دراروپا به وقوع پیوست، میگذرد.آنهابی آنکه گذشته را فراموش نمایند،در قسمت غربی وشرقی اروپا، اتحادیه ای بوجود اورده اند، که درنوع خود بی نظیر میباشد.حکومت اسلامی ایران همواره،یکی از دلایل تیره گی رابطه خود با امریکارا کودتای ضد ملی ۲۸ مرداد۱۳۳۲ عنوان کرده است.اگردر ادعای خویش صادق بوده باشد،که نگارنده سطورفوق آنرابعید میداند«بالاخره وزیرامورخارجه دولت بیل کلینتون ازحکومت اسلامی پوزش طلبید واجرای کودتا ۲۸ مردادرا ازطرف امریکااشتباه خواند.در عین حال، آن معذرت خواهی باعث بهبود دو کشور نگردید. پس مشکل درکجاست؟ پاسخ بسیارروشن است!

۱ ـ اولاً رهبران اسلامی باید قدرشناس کودتای انگلیسی وامریکائی۲۸مردادباید باشند،چراکه اساساًحکومت اسلامی نتیجه شکست دولت ملی دکتر مصدق می باشد«که اخیراًبیل کلیینتون چنین اظهارنموده است«

۲-دوماً برابراسناد ومدارک مستدل، نیروهای اسلامی همچون فدائیان اسلام که مقلد خمینی بودند، در کنار آیت الله کاشانی و بهبهانی و در همراهی حسن آیت ها وفلسفی هاودیگر مرتجعین، علیه دولت ملی مصدق توطئه چینی مینمودند ودر نهایت باعث سرنگونی دولت وی در۲۸ مرداد ۱۳۳۲شدند .

۳ ـ سوماً بیشترین توهین به ملیون ورهبری آن، دکتر محمد مصدق ازجانب شخص خمینی بعمل آمد، که روی محمد رضاپهلوی را سفید نمود.«جمله معروف خمینی این بود،هرچه ما میکشیم،ازملیون است«این درست خواست انگلیس بود.!

۴ ـ چهارماً بعد از روی کار آمدن ملایان،مردم خیابانهائی را در شهرهای مختلف ایران ،به نام مصدق نامگذاری نمودند،
که بلافاصله ارتجاعیون مذهبی آنها را تغییر دادند

۵ـ درعرض این ۳۵سا ل حکومت اسلامی هیچگاه از جانب اصلاح طلبان هم، برای شخصیت دکتر محمد مصدق یک

گرد همائی یا مجلس تقدیر بعمل نیامده است،بلکه اجتماع سالانه بر مزارآن شادروان با ضرب وشتم وتهدید برپاشده است. اینک میرسیم به این سئوال کلیدی،که چرا حاکمان اسلامی برای کودتای انگیسی وامریکائی۲۸مرداد اشک تمساح میریزند؟ پاسخ بسیار روشن است که به اختصار آنرا بررسی می نمایم.

الف-رژیم سعی دارد درعرصه داخلی خود را طلایه دار مبارزات ملی جا بزند،بدون آنکه نامی از رهبری آن ببرد.

ب-ازجانب دیگردر عرصه خارجی از آن مستمسکی ساخته است تا علیه امریکا سود جوید،تا امریکادراذهان عمومی

و در میان نیروهای سیاسی مخالف حکومت،بدنام وضددمکرات معرفی گردد.هرباراین رژیم خواسته است که مخالفین خود را ضد ملی جلوه دهد ،آنها رامتحد کودتا گران،۲۸ مردادی مینامد.این درحالیست که مردم جان به لب رسیده از دست ملایان،آماده استقبال ازنیروهای نظامی امریکا برای درهم شکستن حکومت اسلامی در خاک میهنمان ایران شده اند

پ-با زنده نگه داشتن واقعه کودتا۲۸ مرداد،سعی دارد در میان گروههای سیاسی مخالف خویش بحث پیرامون آن را تشدید نماید ،تا انرژی اصلی مخالفین صرف آن گردد وخودش رادر سایه نگه دارد واز همین رو مبارزه با او کاملاً فرعی گردد.

ت-رژیم با «فقط« امریکائی جلوه دادن کودتای ۲۸مرداد،سعی مینماید تا چهره کریه استعمار،کهنه کارانگلیس را مخفی نماید. این درحالیست که نهضت ملی نفت ایران ،منافع حیاتی واقتصادی انگلیس رابه خطر می انداخت.که به اختصار بررسی می نمایم.

۱ ـمقامات انگلیسی، پروژه ملی کردن نفت تو سط مصدق را نوعی خلع ید امپراتوری ازبزگترین دارائی خود وتوهینی ملی به شمار می آوردند. استدلال آنهااین بود که عدم دسترسی به نفت ارزان ایران،براقتصاد بریتانیا تاثیراتی جدی در شرایط بد سالهای بعد از جنگ جهانی دوم برجای خواهد گذاشت.

۲ ـ یکی از امیدهای مصدق در کشمکشی که به نظر میرسید مرتباًاوج میگرفت متزلزل کردن امریکادر حمایت از متحد خود بریتانیا بود. اما استعمار کهنه کاربه امریکا تلقین میکرد که مصدق به زندانی حزب توده تبدیل شده است و از دست رفتن امتیازنفت ،غلبه کمونیستها رابر ایران تسهیل خواهد کرد.قدرت گیری شوروی درهمسایگی ایران را نیز گوشزد مینمود .

۳ ـ رواج این دیدگاه در واشنگتن ،همراه با وفاداری به پیمان ناتو ،باعث شدکه امریکا برای سرنگونی دولت ملی مصدق به بریتانیا وسلطنت طلبان ایران بپیوندد.

۴ ـ باتمام دلایل فوق، فراهم کننده وطراح کودتای ۲۸مرداد انگلیس بود که اجرای آنرا به عهده امریکا قرار دادند،البته این از تقصیرامریکا نمی کاهد .به همین جهت امریکا همواره از ملت ایران معذرت خواهی نموده است،اما ازجانب انگلیس هیچگاه این عمل انجام نگرفته است؟

۵ ـ قبل ازسال ۱۳۳۰ امریکا در نزد جهانیان وایرانیان از محبو بیت نسبی خاصی برخوردار بود.،ازآنجمله میتوان مخالفت با قرارداد۱۹۱۹ وثوق الدوله وخدمات مورگان شوستر هنوز خاطره خوبی از خود بجا گذاشته بود،بد ین منظور مصدق جهت جلب حمایت وتقاضای مختصری وام راهی امریکا شد ،که از جانب حزب توده بسیار غلط برداشت گردید

۶ـ با چنین زمینه های یاد شده، انگلیس،قدرت نو ظهور بعد از جنگ جهانی دوم ،یعنی امریکا را آماده نمود تا اولین کودتای خودرا بیازموید،که در وهله اول چهره امریکا آشکار گردید . این بد نامی در سفر نیکسون و واقعه ۱۶ آذر به اوج خود رسید .از آن پس در تضاد آزادی با استبداد ،امریکا همواره از جبهه مستبدین حما یت کرده است.

۷ـ در حال حاضرمواضع امریکاجهت دستیابی به منافع اقتصادی وژئوپلتیک منطقه خاورمیانه تغییریافته است.دراین راستا، آمادگی خود راجهت آزادی میهنمان از چنگال ملایان وحمایت ازاپوزوسیون به کرات اعلام داشته است، که ازگزینه حمله نظامی به مراتب بهتر است. حال این وظیفه آزاد یخواهان دمکرات است تابه شرایط پیچده و سرنوشت ساز پاسخی مناسب دهند.ارزیابی شرایط ویژه از بحران فعلی وبرون رفت از آن برعهده همه نیروهای صدیق ودمکرات است.هیچ نیروئی اجازه ندارد ،خودسرانه با این امر مهم، غیر مسئولانه تصمیم بگیرد .نیازبه تشکیل یک گنگره ملی وآزادیبخش برای رهائی میهنمان از چنگال جنگ طلبان هر چه بیشتر احساس میشود .در برپائی آن درنگ جایزنیست پیروزی از اتحاد ملی حاصل میشود.! فراموش نگردد که تشکیل هر گونه ائتلاف؛جبهه؛نیروها باید از میان طبقات مردم بجوشد وگرنه هیچ آینده موفقیت آمیزی رادر چشم انداز نخواهد داشت .اعتقاد واقعی به مردم را باید هم در نظریه وهم در عمل سیاسی از خود بروز دهیم.مذاکره بعضی رهبران گروهای سیاسی پشت درهای بسته همچون گذشته هیچ پیروزی در برنخواهد داشت. نمونه اخیراین گونه حرکات در برلین میان بعضی از فعالین سیاسی انجام گرفته است!!

اگر گذ شته راچراغ راه آینده سازیم، مطمئناًبرای گرد آوری تجربیات، راهی بس طولانی پیش روی نخواهیم داشت.

چنانچه اولویتها رادرنظر بگیریم ،و با مسائل حاد جاری میهنمان در دراز مدت دست وپنجه نرم کنیم ،متوجه میشویم که مصالح آتی ملی ما در گرو تصمیم گیری خردمندانه وبدور از احساسات گره خورده است آینده ازآن همه آزادیخواهانست اما رژیم اسلامی حاکم بر ایران بانیرنگ های فراوان در صدد است تا نهضت ملی شدن نفت به رهبری دکتر محمد مصدق را هم ؛؛ملا خور؛؛ نماید وخود را ادامه دهنده واقعی شیوه سیاسی دکتر مصدق نشان دهد!!در حالی که آن شادروان یک شخصیت نابغه سیاسی بوده است.

ایشان بر مبارزه سیاسی ودیپلماسی جهانی کاملا اشراف شفافی داشتند وهیچگاه میهن را بازیچه خواست های مغرورانه خویش نمی نمودند .دکتر مصدق مذاکره با دوست ودشمن را چنان تنظیم می نمودند که قاطبه اصلی کشور از آن سود بجوید در حالی که ملایان از مذ اکره وروابط پنهانی فقط برای سودجوئی وتقویت ادامه حکومت خود را در سر می پرورانند.در این زمینه باید بسیار هوشیار باشیم تا رژِیم ازآن حرکت ملی برای خود میدان سیاسی جدیدی افتتاح ننماید.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.